قطب دراویش گنابادی: اولی الامر ما هستیم!

  • 1400/04/12 - 13:30
مریدان و پیروان فرقه صوفیه گنابادی باید در تمام امور تابع قطب و شیخ خود باشند و در انجام کارهای خود باید از طرف قطب یا شیخ خود اجازه داشته باشند. اقطاب این فرقه در توجیه این مسئله به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌کنند و خود را جزء مصادیق این آیه معرفی می‌کند، درحالی‌که طبق صریح روایات، منظور از اولی الامر فقط حضرات معصومین (ع) هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جنجالی ترین اصول اساسی در فرقه صوفیه گنابادی این است که مریدان و پیروان این فرقه باید در تمام امور تابع قطب و شیخ خود باشند و در انجام کارهای خود باید از طرف قطب یا شیخ خود اجازه داشته باشند. اقطاب صوفیه این مسئله را تقریبا در تمام امور زندگی مریدان جاری و ساری می دانند حتی امور عبادی و معتقدند که مرید حتی در امور عبادی نیز باید اجازه داشته باشد تا اعمال و عبادات او مورد قبول واقع شود. بدین جهت می توان گفت که حضور اقطاب و مشایخ صوفیه بر تمام زندگی مریدان سایه انداخته است.

اما اقطاب و مشایخ دراویش گنابادی وقتی با این پرسش و اشکال مواجه می شوند که اسلام و قرآن مخالف چنین امری است و خداوند متعال در قرآن کریم در سوره نساء آیه 59 به صراحت لزوم اطاعت را منحصر در خداوند متعال و انبیاء و معصومین (علیهم السلام) می داند. اولاً دست به تحریف و تفسیر به رأی آیات قرآن می زنند و خود را به عنوان یکی از کسانی معرفی میکنند که مورد اشاره آیه است و واژه "اولی الامر" را منحصر در اهل بیت (علیهم السلام) نمیدانند و در مقابل خود را یکی از مصادیق بارز آن میدانند. ثانیاً در توجیه این مسئله توجیهات و سخنان مغالطه آمیزی را بیان می کنند. ازجمله اینکه که وقتی اطاعت از پدر و مادر در تمام امور واجب است، پس به طریق اولی اطاعت از پیر و مرشد به عنوان ولی خدا واجب است.

اما برداشت ایشان از واژه "اولی الامر" قطعاً تفسیر به رای است چراکه خلاف تفسیر مفسران و روایات ائمه اطهار (ع) است. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می‌فرماید: «اولی الامر امامان از فرزندان علی و فاطمه‌اند، تا آنکه روز قیامت برپا شود». ایشان در جای دیگر نیز فرموده است: «خداوند از اولی الامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است» [1]

در مورد اطاعت از کسانی دیگر مثل والدین نیز هیچ گاه نمیتوان اطاعت از والدین را لذا کسانی دیگری که اطاعت آنها لازم است مثل والدین با این که اطاعت آنها در حدّ اهمیت اطاعت از اولی الامر نیست همواره محدود به حدودی است و مقید به این است که از اطاعت آنان معصیت خدا لازم نیاید، بنابراین باید گفت؛ اولی الامر افراد معصوم و معینی می باشند که  خدا باید آنان را معرفی کرده باشد، زیرا درک عصمت از حیطه عقل خارج است و معقول نیست خدا از یک طرف امر به اطاعت بدون چون و چرا از اولی الامر بکند و از طرفی تعریف آنها را به مردمی واگذار کرده باشد که معصوم را نمی شناسند چون چنین فرمانی تکلیف به امر غیر مقدور است. از این روی خداوند متعال در این آیه و آیات مشابه، مسلمانان را مکلف می دارد که از خدا، پیامبر و اولیای امر که همان امامان معصوم علیهم السلام هستند اطاعت نمایند و این چیزی است که نه تنها همه فقها و مفسران شیعه بر آن وحدت نظر دارند بلکه شواهد متعددی گویای تفسیر درست و واقعی این واژه می‌باشد به عنوان مثال آیات ولایت، مودت، تطهیر، مباهله و آیه تبلیغ و روایات وارده در تفسیر آنها و نیز روایات ثقلین، منزلت، غدیر، سفینه و اولی الامر را معرفی نموده است و روایاتی مربوط به آیه اطاعت به این مضمون که اولی الامر کیانند زیاد است.

پی نوشت:
[1]: بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.