واکنش بهائیت به طرح معامله قرن

  • 1398/12/05 - 10:23
تشکیلات بهائیت نه تنها دفاع از فلسطینیان را لازم نمی‌داند، بلکه به دفاع رسانه‌ای از رژیم غاصب صهیونیستی می‌پردازد. از این‌رو یکی از رسانه‌های بهائی در واکنش به طرح معامله قرن، با فریب و تعبیر از آن به عامل صلح و پیشرفت و نیز با کنایه به راه‌حل ایران برای آینده‌ی فلسطین؛ به حمایت غیرمستقیم از طرحی که اشغالگری صهیونیست‌ها را تثبیت می‌کند، پرداختند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عنوان معامله قرن، به زبانی ساده عبارت است فروش فلسطین به صهیونیست‌ها در ازای به رسمیت شناختن دولت یهود در کل فلسطین تاریخی و ایجاد روابط رسمی بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی بدون آن‌که دولتی فلسطینی در فلسطین به وجود آید.
در این بین، مقر تشکیلات بهائیت در حیفای اسرائیل، که در جنگ‌طلبی‌های گذشته اسرائیل و نسل‌کشی فلسطینیان در کنار مراکز مقدس و رهبری خود، سکوت را برگزیده بود؛ هم‌اکنون نیز به جای تحقق شعارهای انسان‌دوستانه‌اش، راه سکوت همراه با تأیید را ادامه می‌دهد. گویا تشکیلاتی که شعارهای صلح‌طلبانه [1]، دوری از جنگ [2] و وحدت عالم انسانی [3] را محض تبلیغات خود مطرح می‌کند، دفاع از ستمدیدگان برایش کمترین جایگاهی ندارد.
در واقع تشکیلاتی که به اسم دفاع از حقوق حیوانات و هم‌جنس‌بازان در ایران، خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران می‌سازد، دفاع از فلسطینیان در کنار مراکز مقدس و رهبری خود را نه تنها لازم نمی‌داند، بلکه به دفاع از ظالم، غاصب و متجاوز می‌پردازد. همچنان که یکی از رسانه‌های بهائی در واکنش به طرح معامله قرن، با فریب و تعبیر از آن به عامل صلح و پیشرفت و رسانه‌ای دیگر با کنایه به راه‌حل ایران برای آینده‌ی فلسطین؛ به حمایت غیرمستقیم از طرحی که اشغالگری صهیونیست‌ها را تثبیت می‌کند، پرداختند. کار تا جایی پیش می‌رود که رسانه‌ی بهائی، رسماً سخنگوی اسرائیل می‌شود و متعصبانه، به جای دفاع از مردم مظلوم فلسطین، اساس حکومت ایران را به عنوان حامی فلسطین به باد انتقاد می‌گیرد!
لذاست که در مقابل خوش خدمتی و اطاعت محض رهبران بهائیت از اولیای رژیم کودک‌کش صهیونیستی، این رژیم در کنار نسل‌کشی و آوارگی فلسطینیان، بهائیت را به رسمیت شناخته و در کنار وضع محدودیت‌هایی در فلسطین اشغالی برای آن، حمایت از تشکیلات بهائی را در دستور کار دارد.
آری؛ تشکیلاتی که با شعار وحدت ادیان و یگانگی عالم انسان، به جذب افراد ساده‌لوح می‌پردازد، در عمل نشان داده که مقصود از وحدت عالم انسانی، وحدت عالم بهائیست.[4] همچنان که پیشوایان بهائی اساساً غیربهائیان را از دایره‌ی انسانیت خارج دانسته‌اند: «برای اثبات مظهر احدیة الیوم (امروز) هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اعلاهم أو ادناهم (بزرگ و کوچکشان)، ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید».[5]

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، بی‌تا، ج 3، ص 78.
[2]. ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، باب 36، ص 272.
[3]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، 127 بدیع، ج 2، ص 145.
[4]. همچنان که بهاء گفته است: «أحبائی هم لئالی الأمر و من دونهم حصاة الأرض...؛ دوستداران من مرواريد و غير ايشان سنگ‌ريزه‌های زمين‌اند... و هركدام از اين (بهاييان) نزد خدا بهتر از هزار هزار نفر از غير آن‌ها هستند»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 353.
[5]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص 140.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.