رفتار بهترین و بدترین صحابه نسبت به جنگهای علی(ع)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تاریخ آمده است که بعد از به خلافت رسیدن حضرت علی علیهالسلام، سه جنگ را بر این امام تحمیل کردند که این جنگها را پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پیشگویی کرده بود و نسبت به آنها به علی علیهالسلام متذکر شده بود. در این میان، برخی از اصحاب پیامبر، به بهانههای واهی، خود را کنار کشیدند و بعضی دیگر تا لحظات آخر، در صف امیرالمؤمنین و همراه حضرت باقی ماندند و یا به شهادت رسیدند. افرادی مانند ابنتیمیه به دروغ سخنانی را بیان کردند و حقایق تاریخ صدر اسلام را طوری نشان دادند که هر صاحب عقل سلیم هم، به شک و تردید دچار میشود و حال اینکه اگر مطالب او را با گفتارهای مورخین از اهل سنت تطبیق دهیم، یقیناً به جهل و نادانی او و نیز شبههافکنی و دروغپردازی او پی خواهیم برد، ازجمله اینکه او میگوید: «بهترین افراد صحابه پیامبر مانند سعد بن ابیوقاص و ابنعمر و ابوهریره و ... از جنگهای علی علیهالسلام ناراضی و موافق نبودند و حتی در مقابلش ایستادند ...»[1]
این گفتار، یکی از دروغهای ابنتیمیه است، در حالیکه همگی اینان از همراهی نکردن با حضرت علی علیهالسلام در جنگهایش اظهار ندامت و پشیمانی کردند و علمای اهل سنت هم در تألیفاتشان، نام ایشان را به عنوان نادمین از جنگ آوردهاند؛ مثل مسروق بن اجدع و سلیمان بن صرد خزاعی و زبیر و ...[2] آن وقت اینان چگونه جزء صحابه پیامبراکرم هستند که خلیفه پیامبر را همراهی نکردند (والله العالم)!
اصحاب خوب پیامبر را میتوان، مثل ابوایوب انصاری دانست که میگوید: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به من دستور داد که به همراه علی علیهالسلام با ناکثین و مارقین و قاسطین بجنگم،[3] و نیز میتوان از عمار یاسری نام برد که با هزارنفر از انصار و مهاجران در جنگ جمل به یاری حضرت شتافتند و نهایتاً پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله درباره او فرمودند: «تقتله الفئه الباغیه ...[4] تو را گروهی سرکش و ظالم میکشند...»
همچنین میتوان از افرادی مانند خزیمة بن ثابت و ابوقتاده و ... اسم برد که هر کدامشان برای پشتیبانی از حضرت علی علیهالسلام به گفته مورخین فریقین، با لشکری هزار نفری از انصار و مهاجران، وارد بصره شدند و به سپاه امام علی علیهالسلام ملحق گردیدند.[5]
در نتیجه میبینیم که چه کسانی بهترین اصحاب پیامبرند؛ کسانیکه برای کمک و یاری خلیفه پیامبر صلیاللهعلیهوآله اقدام کردند و یا کسانیکه در جنگها حاضر نشدند و پس از جنگ، نادم و پشیمان بودند.
پینوشت:
[1]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ج8، ص146. «كَمَا اعْتَزَلَ أَكْثَرُ فُضَلَاءِ الصَّحَابَةِ مِثْلَ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، وَابْنِ عُمَرَ، وَمُحَمَّدِ بْنِ مَسْلَمَةَ، وَزَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ، وَأَبِي هُرَيْرَةَ، وَعِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ، وَأَبِي بَكْرَةَ، وَغَيْرِهِمْ.»
[2]. الاستیعاب، ابن عبدالبر، دارالجیل، ج2، ص515. «وكان الزبير قد انصرف عن القتال نادما مفارقا للجماعة التي خرج فيها، منصرفا إلى المدينة.»
اسد الغابه، ابن اثیر، دار الفکر، ج2، ص297. «سليمان بن صرد ... فسماه رَسُول اللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَسَلَّمَ سليمان، ... وشهد مع علی بْن أَبِیطالب رضياللَّهعنه مشاهده كلها.»
[3]. الاستیعاب، ابن عبدالبر، دارالجیل، ج3، ص1117. «ومن حديث أَبِي أَيُّوب الأَنْصَارِيّ أَنَّهُ أمر بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين.»
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دار طوق النجاة، ج1، ص97، ح447 و ج4، ص21، ح 2812.
[5]. مروج الذهب، مسعودی، المکتبة العصریه، ج2 ص280 و 281.

افزودن نظر جدید