توهین به پیامبر جهت توجیه عمل صحابه

  • 1394/02/22 - 09:44
علمای بزرگ اهل سنت، در پی تطهیر صحابه هستند، به‌گونه‌ای که هر کاری آنان انجام می‌دهند، همان سنت نبوی بوده و برای آن در احادیث، روایتی که آن عمل را تأیید نماید، می‌یابند. مثلاً یکی از اعمالی که برخی از صحابه انجام می‌داده‌اند، ایستاده ادرار کردن بوده است؛ در شرح صحیح مسلم آمده است: «ایستاده ادرار کردن عمر بن خطاب به اثبات رسیده است، و همچنین...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ادعاهای علمای اهل سنت، این است که صحابه عادلند و ما دینمان را از آنان اخذ نموده‌ایم و اگر کسی صحابه را زیر سؤال ببرد، قصد از بین بردن اسلام را دارد. حال اگر این استدلال را بپذیریم، و قبول نماییم چیزی که از صحابه به ما رسیده، اگر با سند صحیح از آنان روایت شده باشد، آن روایات قابل قبول است؛ ولی قبول سنت آنان، اگر منافات با سنت پیامبر داشته باشد، مورد پذیرش نیست و حتی اهل سنت معتقدند که سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را عمل می‌کنند، نه سنت صحابه را.
اما در عمل می‌بینیم، علمای بزرگ اهل سنت، در پی تطهیر صحابه هستند، به‌گونه‌ای که هر کاری آنان انجام می‌دهند، همان سنت نبوی بوده و برای آن در احادیث، روایتی که آن عمل را تأیید نماید، می‌یابند. مثلاً یکی از اعمالی که برخی از صحابه انجام می‌داده‌اند، ایستاده ادرار کردن بوده است؛ در شرح صحیح مسلم آمده است: «فثبت عن عمر بن الخطاب و زيد بن ثابت و ابن عمر و سهل بن سعد، أنهم بالوا قياماً... وروى ذلك عن أنس و... و أبي‌هريرة، وفعل ذلك ابن‌سيرين و عروة بن الزبير و كرهه ابن‌مسعود و الشعبي و إبراهيم بن سعد.[1] ایستاده ادرار کردن عمر بن خطاب و زيد بن ثابت و عبدالله بن عمر و سهل بن سعد، به اثبات رسیده است، و همچنین از أنس و أبوهريره، و... نیز نقل شده است و این فعل را ابن‌سيرين و عروة بن زبير هم انجام می‌دادند ولی ابن‌مسعود و شعبي و إبراهيم بن سعد، از آن کراهت داشتند.»
اینکه اینان این عمل را انجام می‌داده‌اند، دلیل بر اینکه این عمل، سنت پیامبر بوده، نمی‌شود؛ و همچنین روایاتی در مذمت این کار از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نقل گردیده است. «عن جابر بن عبدالله، قال: نهى رسول الله أن يبول قائماً.[2] جابر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نقل نموده است که ایشان از ادرار نمودن ایستاده نهی نموده‌اند.» در روایتی از عمر نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، وقتی او را در این حال دیده، او را نهی نموده است: «حدثنا محمد بن يحيى. ثنا عبدالرزاق. ثنا ابن‌جريج، عن عبدالكريم ابن‌أبي‌أمية، عن نافع، عن ابن‌عمر، عن عمر، قال: رآني رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) وأنا أبول قائماً. فقال: يا عمر! لا تبل قائماً، فما بلت قائماً، بعد.[3] عمر گفت: پیامبر مرا در حالیکه ایستاده بول می‌کردم، دید و فرمود: ای عمر! ایستاده بول نکن. پس من بعد آن ایستاده بول نکردم.» و عایشه پیامبر را از این عمل قبیح مبرا دانسته است: «حدثنا أبوبكر بن أبي شيبة، و سويد بن سعيد، و اسماعيل بن موسى السدى، قالوا: ثنا شريك، عن المقدام بن شريح بن هانی، عن أبيه، عن عائشة، قالت: من حدثك أن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) بال قائماً، فلا تصدقه. أنا رأيته يبول قاعداً.[4] از عايشه نيز نقل شده است كه گفت: هر كه به شما گفت كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) سرپا ادرار كرد، او را تصديق نكنيد. او بول نكرد، مگر نشسته.»
در هر حال از آن جا كه در روايات، نهی كراهتی از این عمل آمده است، معلوم می‌‏‌شود كه اين عمل ناپسند است. حال آيا می‌توان پذيرفت كه رسول گرامي اسلام (صلی الله عليه و آله و سلم) خود ايستاده بول كند، آنگونه كه صاحبان صحاح نوشته‏ اند؟!
می‌گويند عمل پيامبر (صلی الله عليه و آله و سلم) برای بيان جواز بوده است که جواب آن واضح است؛ مگر هر عمل زشتی، که حرام نباشد، برای آن كه معلوم شود كه حرام نيست، خود رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) بايد انجام دهد؟ مگر راه ديگری نيست؟ مگر پیامبر طور دیگری نمی‌توانست این موضوع را به مردم بفهماند، حتماً باید این عمل را در حضور یکی از اصحاب انجام می‌داد و آیا  عقل و شعور مردم آنقدر کم بود، که پیامبر این موضوع را نمی‌توانست به صورت زبانی به آنها بگوید و حتماً می‌بایست خود، آن عمل را (هر چند زشت و قبیح) انجام می‌داد؛ در این صورت پیامبر باید بسیاری از کارهای حرام دیگر را هم که در مواقع اضطراری، حلال می‌باشند، را انجام می‌داد، مثلاً باید به صحراهای اطراف مکه یا مدینه رفته و خوکی را ذبح کرده و نعوذ بالله از گوشت آن می‌خورد، سپس به اصحاب می‌گفت ببینید در شرایط اضطراری خوردن گوشت حیوانات حرام گوشت حلال است؟!

پی‌نوشت:

[1]. شرح صحیح مسلم، نووی، بیروت: دار الكتاب العربي، 1407، ج3، ص166.
[2]. سنن ابن‌ماجة، ابن‌ماجه قزوینی، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص112.
[3]. همان.
[4]. مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج6، ص136 و 192 و 213.
سنن ابن‌ماجة، ابن‌ماجه قزوینی، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص112.
سنن النسائی، نسائی، بیروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1348ق، ج1، ص26.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.