بهائیت: تساوی خواهی یا فرصت طلبی؟!

  • 1397/09/12 - 13:20
بنابر تأکید شوقی افندی، بهائیان موظفند تا از شعار تساوی زن و مرد در این فرقه، به عنوان فرصت تبلیغی مناسب استفاده کنند. اما آیا فرقه‌ای که احکامی نابرابر در ارث بردن زن و مرد وضع کرده و یا حضور در بالاترین نهاد تصمیم‌گیری خود (بیت العدل) را مختص مردان دانسته و یا اساساً جنس زن را پست برشمرده، می‌تواند منادی این شعار باشد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغی بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، به بررسی شگرد فرصت طلبانه و به دور از حقیقتِ تساوی خواهی بهائیت پرداختند.
پژوهشگر: آیا استفاده‌ی ابزاری از احساسات زنان و ارائه‌ی تصویری دروغین و غیرواقعی از بهائیت، با صداقت ادیان الهی سازگار است؟!
مبلّغ بهائی: منظورتان چیست؟!
پژوهشگر: اظهارات شوقی افندی (که از اصل تساوی زن و مرد در این فرقه، به عنوان فرصتی برای تبلیغ و جلب توجه یاد کرده) را مطالعه کرده‌اید: «بهائیان سراسر عالم فرصت آن را دارند كه به جهان اطراف خود نشان دهند كه آنان به شيوه جديدی در روابط دو جنس رسيده‌اند. آن‌جا كه تهاجم و استفاده از زور حذف شده و به جای آن همكاری و مشورت جايگزين شده است. اگر موقعيت زنان در تعاليم بهائی به درستی نشان داده شود، مطمئناً توجه بيشتری را جلب می‌كند».[1]
مبلّغ بهائی: خب باید حقایق آیین بهائی را برای همگان آشکار کرد! اما مشکل شما چیست که نمی‌توانید تلاش‌های عدالت خواهانه‌ی آیین بهائی را برای احقاق حقوق زنان ببینید؟!
پژوهشگر: کدام حقایق؟! اتفاقاً مشکل، عوام‌فریبی، عدم صداقت و ارائه‌ی چهره‌ی غیر واقعی از بهائیت هست! بهائیت چگونه می‌تواند منادی شعار تساوی میان زن و مرد باشد در حالی که قوانین و احکامش در جهت خلاف آن وضع شده است؟! آیا فرقه‌ای که احکامی نابرابر در ارث بردن زن و مرد وضع کرده [2] و یا حضور در بالاترین نهاد تصمیم‌گیری خود (بیت العدل) را مختص مردان دانسته [3] و یا اساساً جنس زن را پست‌تر از مرد برشمرده [4]، می‌تواند منادی این شعارها باشد؟!

پی‌نوشت:
[1]. برگرفته از مرقومه‌ی ولی امرالله، 7 جون 1931 م، خطاب به یکی از محافل روحانی ملّی.
[2]. همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه گفته است: «وَ جَعَلنا الدارَ المَسکُونة و الألبسه المَخصُوصة لِلذُرِّیة مِن الذُکران دُونَ الإناث و الوُراث إنَّهُ لَهُو المُعطی الفَیاض؛ (معنی:) و قرار دادیم خانه‌ی مسکونی و لباس‌های مخصوص (میّت) را برای فرزندان پسری...»: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 23، بند 25.
[3]. «فصل دوم در اینکه اعضای بیت عدل عمومی باید از رجال باشند»: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 219.
[4]. «هرچند نساء و رجال در استعداد و قوا شریکند ولی شبهه‌ای نیست که رجال اقدمند و اقوی ،حتی در میان حیوانات مانند گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود»: احمد زرقانی، بدائع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 153.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.