عدم تعارض میان قرآن و سنت

  • 1397/03/30 - 12:01
قرآنیان مدعی هستند که با توجه به فاصله زمانی تدوین احادیث با وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله)، روایات ظنی الصدور هستند و توان ایستادگی در مقابل قرآن را ندارند. پاسخ این که احادیث مفسر قرآن بوده و نه معارض, آن هم زمانی که با دلیل پی به اثبات قطعی الصدور بودن آن برده شود.

خلاصه مقاله
یکی از اشکالات قرآنیان اهل‌سنت بر دیگر فرق اسلامی، استفاده آنان از سخنان پیامبر در فهم معارف قرآنی است؛ آن‌ها روایات را به دلیل تدوین در سه قرن پس از رحلت پیامبر قبول ندارند و می‌گویند: اگر سخنان پیامبر چیزی غیر از آیات قرآن را بیان می‌کند، معارضه با قرآن است، و قرآن قطعی الصدور و اخبار ظنی‌الصدورند و در صورت تعارض، قرآن مقدم است. پاسخ این است که تدوین حدیث به صورت رسمی از اواخر قرن اول آغاز شد، هم‌چنین برای پذیرش احادیث قانون وجود دارد و روایات با معیا‌رهای مورد قبول عالمان جهان اسلام بررسی می‌شود و از این روی هم قرآن و هم سنت حجیت پیدا می‌کنند.

متن مقاله
یکی از اشکالاتی که قرآنیان اهل‌سنت بر دیگر فرق اسلامی وارد می‌کنند، بهره‌برداری از سخنان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و به‌کارگیری آن در فهم معارف قرآنی است. چرا که روایات موجود، در سه قرن پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تدوین شده است و از این جهت چگونه می‌توان به این روایات اعتماد کرد؟[1]
به عبارت دیگر باید بیان داشت اگر سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چیزی غیر از آیات قرآنی را بیان می‌کند، این معارضه با قرآن است. قرآن قطعی الصدور (یعنی صدور آن از سوی خداوند حتمی است) و اخبار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ظنی‌الصدور (یعنی صدور آن از سوی پیامبر حتمی نیست) است و در صورت تعارض، قرآن مقدم می‌گردد.[2]
در پاسخ به این توهمات باید بیان کرد که نخست تدوین حدیث به صورت رسمی در دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز در اواخر قرن اول و سال‌ها‌ی آغازین قرن دوم صورت گرفت.[3] این کلام با‌ چشم‌پوشی از کلمات دکتر صبحی صالح است که کتابت حدیث را در عصر خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جاری ‌می‌داند.[4]
اما درباره این‌که صبحی منصور روایات را ظنی الصدور دانسته، باید گفت که این کلام زمانی صادق است که عالمان جهان اسلام برای پذیرش احادیث، قانون نداشته و به صرف نقل احادیث به آن‌ها اکتفا کنند. اما باید گفت که روایات با معیا‌رهای مورد قبول عالمان جهان اسلام، مثل علم رجال و ... بررسی شده و صحت آن قطعی شده و از این روی هم قرآن و هم سنت حجیت پیدا می‌کنند. از سوی دیگر می‌توان گفت احکامی که در قرآن نیامده و در سنت نقل شده است به معنای تعارض میان این دو منبع نیست. چرا که تعارض به معنای تکذیب دو دلیل است و در این‌جا این‌چنین نیست، چون قرآن نسبت به آن حکم، ساکت است.[5]

پی‌نوشت:

[1]. صبحی منصور، احمد، قرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی، بیروت، موسسه الانتشار العربی، 2005 م، ص 72.
[2]. اشکال با بیان دیگری تبیین شده است. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلام، 2005 م، ص 72.
[3]. خطیب بغدادی، احمد، تقیید العلم، تحقیق: یوسف العش، بیروت، دار احیاء السنه النبویه،چاپ دوم،  1974 م، ص 105.
[4]. صالح، صبحی، علوم الحدیث و مصطلحه، قم، ذی القربی، چاپ اول، 1428 ه، ص 33.
[5]. نصرالله، وفاء، بررسی و نقد دیدگاه های قرآنی و حدیثی اهل سنت، پژوهش نامه معارف قرآنی، بهار 1393 ش، شماره 16، ص 175.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.