شیخ احمد احسایی و ادعای واگذاری امور خلقت به معصومین

  • 1396/11/11 - 15:38
شیخ احمد احسایی پیشوای مسلک شیخیه در شرح خود بر زیارت جامعه کبیره، معصومین (علیهم السلام) را علّت فاعلی خلق دانسته و مدعی شده که خداوند امور خلقت را به ایشان واگذار کرده است. اما باید دانست که این ادعای شیخ احسایی به هیچ‌وجه با آیات قرآن کریم سازگاری نداشته و شیخ احسایی با چنین ادعایی، خود را در ردیف غُلات قرار داده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیخ احمد احسایی پیشوای مسلک شیخیه در شرح خود بر زیارت جامعه کبیره، معصومین (علیهم السلام) را علّت فاعلی خلق دانسته و مدعی شده که خداوند امور خلقت را به ایشان واگذار کرده است؛ همچنان که گفته است: «و قَد أشَرنا مِراراً أنَّهُم (علیهم السلام) بابُ الله إلی خَلقه... قَد إتَّخذهُم خالقهم بعد أن خَلَقَهم... [1]؛ اشاره کردیم که ائمه (علیهم السلام) باب خداوند به سوی خلق هستند و خداوند بعد از آن‌که آن‌ها را خلق کرد، ایشان را خالق خلق قرار داد. سپس خلق را از شعاع انوار آن‌ها قرار داد، به طوری که آن‌ها علّت فاعلی شدند. چون آن‌ها در این جایگاه، محل استقرار مشیت الهی هستند». اما در پاسخ به این ادعای شیخ احسایی می‌بایست گفت:
اولاً: سخن شیخ احمد احسایی، به هیچ‌وجه با آیات قرآن کریم سازگاری ندارد. چرا که بر اساس منطق قرآن، تنها خداوند خالق تمام موجودات است و هیچ شریکی ندارد: «... قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ [رعد/16]؛ بگو: تنها خدا خالق هر چیز است و او خدای یکتایی است که همه‌ی عالم مقهور اراده‌ی اوست».
ثانیاً: شیخ احمد احسایی با ادعای واگذاری امور خلقت به معصومین (علیهم السلام) که از آن به تفویض تعبیر می‌شود، خود را در ردیف غُلات قرار داده است. همچنان که شیخ مفید (ره) فرموده است: «مفوضه، گروهی از غلات هستند. تفاوت آنان با غلات دیگر در این است که اعتراف به حدوث ائمه و خلق آنان دارند و قدمت را از آنان نفی می‌نمایند در عین حال، خلق و رزق جهان را به آنان نسبت می‌دهند. و بر این عقیده هستند که خدا تنها آنان راخلق کرده و خلقت جهان را به ایشان واگذار نموده است».[2] امام رضا (علیه السلام) در این زمینه فرموده‌اند: «کسی که معتقد باشد که خداوند امر آفرینش و رزق را به حجت‌های خود واگذار گرده، قائل به تفویض شده و قائل به تفویض مشرک است».[3]

پی‌نوشت:

[1]. شیخ احمد احسایی، شرح زیارت جامعه کبیره، کرمان: چاپخانه سعادت، 1356 ش، ج 1، ص 233.
[2]. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 112.
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، بی‌جا: مؤسسة الوفاء، 1403 ق، ج 25، ص 328-329.

تولیدی

دیدگاه‌ها

باسلام متأسفانه همچین سایت تخصصی بااین سطح پائین از فهم و ترجمه نصوص عربی . زيرا فرق هست بين (اتخذهم خالقهم ) و(اتخذهم خالقا لهم ) زيرا عمده اشکال بر شیخ احسائی همان نسبت خالقیت به ائمه كه عبارت ايشان ( إتَّخذهُم خالقهم بعد أن خَلَقَهم ) كه ترجمه شده ( ایشان را خالق خلق قرار داد) اما ترجمه صحيح ان(ا-ائمه (علیهم السلام) باب خداوند به سوی خلق هستند ......و خداوند كه خالق انها (ائمه) ایشان را باب خويش قرار داد.

سلام جناب محمد، شما سعی به اشتباه انداختن مخاطبین دارین، عبارت و معنای آن بسیار واضحه. فاعل اتخذ خدای تعالی هست و هُم به ائمه (علیهم السلام) برمی‌گردد. هُم در خالقهم نیز به بندگان برمی‌گردد. بنابراین عبارت دلالت بر تفویض خلق به ائمه (علیهم السلام) پس از خلق اولیه داره. خوبه که با کنار گذاشتن تعصب، به دنبال فهم حقیقت باشین؛ نه با تمسک به تعصب کور، به دنبال توجیه‌های من در آوردی.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.