آیا وجود موجودات از وجود ائمه صادر شده است؟!

  • 1396/10/30 - 00:50
شیخ احمد احسایی در آثار خود، مطالب غلوآمیزی در خصوص جایگاه معصومین (علیهم السلام) ذکر کرد و صراحتاً وجود موجودات را صادر از وجود ائمه (علیهم السلام) می‌داند. این در حالیست که نه تنها هیچ‌کدام از معصومین (علیهم السلام) برای خود چنین مقامی قائل نشده؛ بلکه با کسانی که این‌گونه صفات را به ایشان می‌دادند، به شدت برخورد می‌نمودند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیخ احمد احسایی پیشوای مسلک شیخیه در آثار خود، مطالب غلو آمیزی در خصوص جایگاه و شأنیت معصومین (علیهم السلام) ذکر کرده است. همچنان که وی در برخی آثار خود، ائمه (علیهم السلام) را علّت وجود موجودات معرفی می‌کند: «وجودهم علةٌ لِوجوُد الموجودات و وجود الموجودات قائمٌ بِوجودِهم قیام صدور [1]؛ وجود ائمه (علیهم السلام) علت وجود موجودات است و وجود موجودات، وابسته به وجود آن‌هاست. این وابستگی و قیام به شکل صدوری است (یعنی وجود موجودات از وجود ائمه صادر شده است)».
اما در پاسخ به این مدعیات شیخ احسایی می‌بایست گفت:
اولاً: هیچ‌کدام از پیامبران و معصومین (علیهم السلام) برای خود چنین مقامی قائل نشده و تنها افرادی چون فرعون مدعی چنین مقامی برای خود گشته‌اند؛ چرا که ادعای ربوبیت، از صفات فرعون‌هاست نه ویژگی معصومین (علیهم اسلام): «فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ [نازعات/24]؛ و (فرعون) گفت: من پروردگار برتر شما هستم».
ثانیاً: این ادعای پیشوای مسلک شیخیه، در حقیقت زمینه‌ی ادعاهای خدایی پیشوایان بابی و بهائی را فراهم ساخت. چرا که وقتی امکان وجود چنین صفاتی برای غیر خدا ممکن شد، اساساً مدعیان کاذب نیز این‌گونه صفات را برای خود مصادره خواهند کرد. همچنان که مدعی پیامبری بهائیت گفته است: «إنّه یقول حینئذٍ إنَّنی لا إله إلّا أنا کما قال النقطة مِن قبل و بعینِه یَقولُ مَن یأتی مِن بعد [2]؛ قطعاً می‌گویم در این هنگام که خدایی جز من نیست، همان‌گونه که علی‌محمد شیرازی قبل از من چنین گفت و نیز همان‌گونه کسی که بعد از من می‌آید، چنین خواهد گفت».
ثالثاً: معصومین (علیهم السلام) با کسانی که این‌گونه صفات را به ایشان می‌دادند، به شدت برخورد می‌نمودند. همچنان که در روایت آمده است که عده‌ای نزد حضرت علی (علیه السلام) رسیدند و به ایشان این‌گونه سلام کردند: «السلام علیکَ یا ربّنا»؛ حضرت بسیار خشمگین شده و از آن‌ها خواستند که از گفتار خویش توبه کنند. اما چون آنان از گفتار خود توبه نکردند، حضرت آنان را در حفره‌ای انداخت و در کنار آن حفره آتش برافروخت و آنان را به چنین مرگی مجازات کرد.[3]

پی‌نوشت:

[1]. شیخ احمد احسایی، شرح جامعه کبیره، کرمان: چاپخانه‌ی سعادت، 1356 ش، ج 1، ص 76.
[2]. حسینعلی‌نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه‌ی خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الأول، ص 154.
[3]. ر.ک: محمدمهدی ری‌شهری، میزان الحکمه، قم: مکتبه الأعلام الإسلامی، مرکز نشر، 1404 ق، ج 7، ص 281، ح 14966.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.