تفاوت معجزه و کرامت از حیث صدور

  • 1396/08/23 - 23:40
در تفاوت معجزه و کرامت مواردی را ذکر کرده‌اند که معجزه مخصوص نبی و کرامت مخصوص ولیّ است. صدور معجزه از نبی واجب ولی کرامت از ولیّ جایز است. همه اینها مواردی است که در منابع صوفیه در فرق بین معجزه و کرامت بیان شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- در میان صوفیه پیوسته میان معجزات انبیاء با کرامات و خوارق عادات اولیاء تقابلی برقرار بوده است. در تعریف معجزه آمده است: «امر خارق‌العاده‌ای که با اراده خدای متعال از شخص مدعی نبوت ظاهر شود و نشانه صدق ادعای وی باشد.»[آموزش عقاید، ص 220] و درباره کرامت گفته شده: «امر خارق العاده‌ای که از سوی شخصی صادر شود که دارای ایمان و عمل صالح باشد و ادعای نبوت هم نکند.»[نفحات الانس من حضرات القدس، ص 21]*

برخی معجزه و کرامت را با هم سنجیده و بین کرامت و معجزه تفاوت‌هایی قائل می‌شدند. از جمله این که صدور معجزه از سوی انبیاء را واجب و صدور کرامات از جانب اولیاء را جایز و نشانه صدق ایشان می‌شمردند. خرگوشی (متوفی 407 قمری) در فرق بین معجزات انبیاء و کرامات اولیاء می‌گوید: «الاصل فی ذلک انه علامه صدق حیث وجد، لانه لا یظهر الا علی الاولیاء عند دعواهم و هذا هو الفرق بینه و بین المعجزات.[تهذیب الاسرار، ص 372] اصل در کرامت آن است که اگر یافت شود، علامت صدق ولی است زیرا ظاهر نمی‌شود مگر بر اولیاء هنگام ادعای کرامت و همین امر فارق بین کرامت و معجزه است. هجویری (متوفی حدود 450 قمری) نیز در اثبات کرامات اولیاء، کرامت را علامت صدق ولی می‌داند. و صدور آن را از ولی جایز می شمرد، آنجا که می گوید:«بدان که ظهور کرامات جایز است بر ولی اندر حال صحت تکلیف بر وی.» [کشف المحجوب، صص 277 و 278] و در جای دیگر معجزه را برای نبی واجب شمرده است. بنابراین جایز بودن کرامت از ولی، نشانه این نیست که هر ولی در هر حتما صاحب کرامت باشد، بلکه می‌شود شخصی ولی باشد، ولی کرامت نداشته باشد. درنتیجه اصرار بر نشان دادن صاحب کرامت برخی بیهوده است.

پی‌نوشت:
مصباح محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1377، ص 220
جامی عبدالرحمن، نفحات الانس من حضرات القدس، تهران، سعدی، 1366، ص 21
خرگوشی النیشابوری، ابوسعد عبدالملک بن محمد، تهذیب الاسرار، مصحح بسام محمد بارود، ابوظبی، امارات العربیه متحده، المجمع الثقافی، 1999 میلادی، ص 372
الجلابی هجویری علی بن عثمان، کشف المحجوب، مصحح والنتین ژوکوفسکی، مقدمه انصاری قاسم، طهوری، تهران، چاپ سوم، 1366،  صص 277 و 278

*قبلا در درباره کرامت گفته شد منشاء برخی از کرامات القائات شیطان است. اگر این سخن را با تعریف کرامت در این نوشته مقایسه کنیم، تعارضی پیش نمی‌آید. زیرا منظور آن است که برخی از صاحبان کرامات دروغین، القائات شیاطین را کرامت می‌پندارند و گمان می‌کنند کرامت است، درحالی که ما به آن کرامت نمی‌گوییم.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.