هر سلفی یک شاخه از سلفی گری

  • 1396/01/15 - 20:58

گاهی برخی افراد فکر می‌کنند که جریانات سلفی دارای رویکرد یک‌دستی هستند. واقعیت این است که اندیشه‌های سلفی دارای شاخه‌های متعددی است. آن‌قدر که می‌توان هر سلفی را یک گرایش دانست. گستردگی این جریانات از شمال آفریقا تا غرب آسیا و در اقصی نقاط جهان، خود بر این تشتت افزوده است، تا حدی که بین استاد و شاگرد نیز وحدت رویه دیده نمیشود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نشانه ضعف در یک گروه و جریان، وجود اختلافات و تشتت‌های فراوانی است که بین اعضاء در گذر زمان به‌وجود می‌آید. امری که در گروه‌های سلفی به‌خوبی دیده می‌شود. مثلا ابن قَیمِ جوزیه (متوفای 751 ق)، فقیه حنبلی، شاگرد درجه یک و ممتاز ابن تیمیه است. اما این نزدیکی باعث نشده است، با ابن تیمیه مخالفت نکند. او با برخی از نظریات ابن تیمیه درباره عرفان عملی و نظری و صوفیان موافق نبود. ابن قیم، خود از طرفداران تصوف به‌شمار می‌رفت و سعی در نزدیک کردن عقاید صوفیه با دیدگاه‌های اهل سنّت داشت. وی در کتاب مدارج السالکین برخی انتقادات استادش را به خواجه عبداللّه انصاری رد کرده است.[1]
این خود باعث اشتقاقات مختلف در سلفیان در طول تاریخ شده است. روش برخورد این شاگرد و استادش ابن تیمیه، نشان از تفاوت‌های عمیق این گروه‌ها دارد. تفاوت آراء بین استاد و شاگرد در فضاهای علمی امر نامتعارف و غیر معمولی نیست، اما هرگاه یک جریان با داشتن یک اختلاف در برخی فروعات منجر به تاسیس شاخه‎ای جدا از جریان اصلی شود، این نشانه ضعف بنیان فکری در جریان اصلی است. ضعفی که در گذر زمان خود را در قالب صدها شکل و گروه سلفی نشان داده است. امروزه ما شاهد صدها گروه سلفی و تروریستی و غیره هستیم که حتی یکدیگر را تکفیر می‌کنند. 

پی‌نوشت:

[1].  توفیق بن عامر، مواقف الفقهاء من الصوفیة فی الفکر الاسلامی، ص 51ـ52، حولیات الجامعه التونسیة، ش 39 (1995).

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.