ولادت در کعبه از زبان خود حضرت علی (ع)
.
قبل از هر چیز باید توجه داشت که ستایش و تعریف انسان از خود، کار مذموم و ناپسندی است، اما بعضی مواقع برای اسکات خصم و اتمام حجت لازم است. در بحث مورد نظر نیز آن حضرت به تناسب و در موارد مختلفی به «ولادت خود در خانه خدا» تصریح دارند، که چند نمونه را بیان میکنیم:
1- سوالاتی که صعصعة بن صوحان از حضرت میپرسند: میپرسد شما افضل هستی یا عیسی، فرزند حضرت مریم؟ آن حضرت فرمود: مادر حضرت عیسی (علیهالسلام) در بیت المقدس بود و زمانی که آثار ولادت حضرت عیسی پدیدار شد، هاتفی به حضرت مریم خطاب نمود که از بیت المقدس خارج شو! و فرزند خود را در بیرون از بیت المقدس، بهدنیا بیاور. زیرا این مکان جای عبادت کردن است، نه جای بچه بهدنیا آوردن! اما مادر من، فاطمه بنت اسد، زمانی که آثار وضع حمل بر او نمایان شد و در آن حال مشغول طواف کعبه بود، ناگهان دیوار کعبه شکاف برداشت و شنید که هاتفی به او میگوید: وارد خانه خدا شو، او هم وارد خانه خدا شد و «من در آنجا بهدنیا آمدم.» و هیچکس نه قبل از من و نه بعد از من به چنین فضیلتی دست نیافته است.[2]
2- فضل بن شاذان در کتاب فضائل خود حدیثی را بیان میکند که در آن حدیث، حضرت علی (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فضائل و مناقب خود را بازگو میکنند، که حضرت علی در قسمتی از فضائل خود، به حادثه ولادت خود در خانه خدا، اشاره میکند و چنین میفرماید: و من در مکانی بلند جایگاه دیده به جهان گشودم.[3] در این حدیث منظور آن حضرت از «مکان بلند جایگاه» با توجه به اقوال و احادیثی که علمای شیعه و سنی بیان نمودهاند و در کتب خود آوردهاند، مسلماً خانه خدا است.
3- ابن شاذان در کتاب خود مینویسد: ابوجعفر میثم تمار گوید: روزی در کوفه در محضر مولایم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نشسته بودم و گروهی از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مانند ستارگان فروزانی که در شب، ماه تابان را در میان بگیرند، در گرد «ماه» یعنی علی (علیهالسلام) گِرد آمده بودند، که ناگهان مرد بلند قامت با قبای خز تیره رنگ بر تن، و عمامهای زرد گلدار بر سر، بدون سلام از درب وارد شد و چیزی نگفت، همگان در برابر او ایستادند. در حالیکه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سرش پایین بود و اصلاً اعتنا نمیکرد، آن مرد سکوت را شکست و آغاز سخن کرد و گفت: ای مردم! کدامیک از شما در شجاعت برگزیده است، تاج فصاحت بر سر و جامه قناعت بر تن دارد و «در کعبه دیده به جهان گشوده» و در بخشش و صفات برجسته به بلندترین قله آن راه یافته است؟ هنگامیکه آن مرد بلند قامت از سخن گفتن باز ماند، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) سرش را بلند کرد و فرمود: ای سعید بن فضل بن ربیع بن مدرکة بن نخبة بن صلت بن حرث بن اشعث بن ابی سمیع، آنچه گفتی من هستم، پس بپرس از آنچه برایت پیش آمده است.[4]
پس با این حساب، حجت تمام است و این خود یک قطره از دریای فضایل حضرت بود. با این حساب هر پژوهشگر منصف و بابصیرتی میتواند، با تحقیق بیشترانتخابی درست داشته باشد. انشاءالله.
پینوشت:
[1]. ولادت در کعبه، اعتراف بزرگان اهل سنت
[2]. التبريزي الأنصاري، اللمعة البيضاء، تحقيق : السيد هاشم الميلاني، چاپخانه: مؤسسة الهادي، قم-ایران، سال چاپ: 1418 قمری، ص221
احمد الرحمانی الهمدانی، الامام علی بن ابی طالب، مصادر حدیث شیعه، المنير للطباعة والنشر – تهران، 1417قمری، ص370. «... قال: أنت أفضل أم عيسى بن مريم؟ فقال: عيسى كانت امه في بيت المقدس فلما جاء وقت ولادتها سمعت قائلا يقول: اخرجي، هذا بيت العبادة لا بيت الولادة، وأنا امي فاطمة بنت أسد لما قرب وضع حملها كانت في الحرم، فانشق حائط الكعبة وسمعت قائلا يقول لها: ادخلي، فدخلت في وسط البيت وأنا ولدتبه،وليسلأحدهذهالفضيلةلاقبليولابعدي»
[3]. ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئيل،نام کتاب: الفضائل( لابن شاذان القمي)، ناشر: رضى،قم، 1363ش ص80، باب«خَبَرُ مُفَاخَرَةِ عَلَيِّ بْنِ أَبْي طَالِبٍ ع وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع» «وأناولدتفيالمحلالبعيدالمرتقی»
[4]. محمد بن جرير الطبري (الشيعي)، نوادر المعجزات، مصادر حديث شيعه – عام، تحقيق : مؤسسة الإمام المهدي (ع)، ناشر : مؤسسة الإمام المهدي (ع) - قم المقدسة،1410ق،ص33،باب« الباب الأول في دلائل أميرالمؤمنين (عليه السلام)»
ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئيل،نام کتاب: الفضائل( لابن شاذان القمي)، ناشر: رضى،قم، 1363ش ص2و3، «قال حدثني الشيح محمد بن أبي مسلم بن أبي الفوارس الدارمي، وقد رواه كثير من الأصحاب حتى انتهى إلى أبي جعفر ميثم التمار قال بينما نحن بين يدي مولانا علي بن أبي طالب علیه السلام بالكوفة وجماعة من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وآله محدقون به» « إذ دخل عليه من الباب رجل طويل» «ثم قال أيكم المجتبى في الشجاعة، والمعمم بالبراعة، والمدرع بالقناعة، أيكم المولود في الحرم، والعالي في الشيم، والموصوف بالكرم؟..»؛ «فعند ذلك رفع أمير المؤمنين علیه السلام رأسه إليه فقال له علیه السلام يا مالك يا أبا سعد بن الفضل بن الربيع بن مدركة ابن نجيبة بن الصلت بن الحارث بن الأشعث بن السميمع الدوسي سل عما بدا لك؟»
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1396/02/08 - 19:26
لینک ثابت
سلام خدمت نویسنده محترم.
پورصدوقی
1396/02/16 - 19:16
لینک ثابت
سلام خدمت شما محقق عزیز. تشکر
افزودن نظر جدید