امام حسن عسکری و یعقوب بن اسحاق كِندی

  • 1398/08/12 - 23:41
امام فرمود: پیش او برو و از وی بپرس: آیا از نظر شما ممکن است منظور قرآن غیر از آن معانی باشد که گمان کرده و پذیرفته‌اید؟ خواهد گفت ممکن است؛ زیر اهل فهم است. پس بگو: چه می‌دانی؟ شاید همان‌گونه که امکان آن را پذیرفتی، مراد قرآن غیر از آن باشد که تو می‌فهمی و او هم سخنان امام را به وی منتقل کرد. کندی که این مسئله را در سخن، امری محتمل و از نظر عقلی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امام حسن عسگری (علیه السلام) یازدهمین امام شیعیان جهان است. بنا به روایت مورخان، رحلت این امام همام، در هشتم ربیع‌الاول از سال ۲۶۰ هجری اتفاق افتاده است.[۱] گرچه برخی جمادی‌الاولی آن سال نیز عنوان کرده‌اند.[۲]
از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هاله‌ای از غم و بهت‌زدگی فضای سامرا را فراگرفت. احمد بن عبیدالله در روایتی این صحنه را چنین توصیف می‌کند: «وقتی امام عسگری (علیه‌السلام) رحلت کرد، صدای شیون و فریاد همه‌جا را فراگرفت. مردم فریاد می‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی‌هاشم، شخصیت‌های نظامی و قضائی و منشیان و مردم به‌سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود».[۳] القاب آن حضرت را «الصامت» «الهادی» «الرقیق» «الزکی» و «النقی» ذکر کرده‌اند. «ابن الرضا» عنوانی است که امام جواد (علیه‌السلام) و امام عسگری (علیه‌السلام) هر دو به آن شهرت یافته‌اند.[۴]
امام عسگری (علیه‌السلام) و یعقوب بن اسحاق کِندی
ابن شهرآشوب (متوفای ۵۸۸) به نقل از کتاب «التبدیل والتحریف»[۵] تألیف ابوالقاسم کوفی می‌نویسد: «یعقوب بن اسحاق کندی (۱۸۵-۲۲۵) فیلسوف عرب در عصر خود، دست به تألیف کتابی (به زعم خود) در تناقضات قرآن زد و کسی را در جریان کار خود نگذاشت. روزی یکی از شاگردان او به حضور امام عسگری (علیه السلام) رسید. امام به او فرمود: آیا در میان شما کسی نیست تا استادتان را از آنچه درباره قرآن می‌نویسد، باز دارد؟ او گفت: ما شاگردان او هستیم، چگونه می‌توانیم درباره این موضوع یا غیر آن به او اعتراض کنیم؟ امام به فرمود: اگر چیزی بگویم به کِندی خواهی گفت؟ آن مرد گفت: آری، امام فرمود: پیش او برو و از وی بپرس: آیا از نظر شما ممکن است منظور قرآن غیر از آن معانی باشد که گمان کرده و پذیرفته‌اید؟ خواهد گفت ممکن است؛ زیر اهل فهم است. پس بگو: چه می‌دانی؟ شاید همان‌گونه که امکان آن را پذیرفتی، مراد قرآن غیر از آن باشد که تو می‌فهمی و او هم سخنان امام را به وی منتقل کرد. کندی که این مسئله را در سخن، امری محتمل و از نظر عقلی جایز می‌دانست، گفت: قسم می‌خورم که این کلام از تو نیست. آن مرد گفت: این سخنان از ابو محمد عسگری (علیه‌السلام) است. کندی گفت: هم‌اکنون پیش او می‌روم که این امر جز از این خاندان برنمی‌آید؛ آنگاه آتش خواست و همه آنچه را که نوشته بود، سوزاند و از بین برد».[۶]

پيش‌نوشت‌ها:

[۱]. الارشاد، شیخ مفید، قم، بصیرتی، تحقیق موسسه آل البیت، قم، ۱۴۱۳ ه.ق، ص ۳۳۵.
[۲]. وفی الاعیان، ابن خلکان، تحقیق: احسان عباس ۱۹۶۹ م (افست قم، منشورات رضی) ج ۲، ص ۵۰۳.
[۳]. کمال‌الدین، شخ صدوق، تهران، دارالكتب الاسلامیة، ۱۳۵۹، ج ۱، ص ۴۳.
[۴]. مناقب ابن شهر آشوب، ابن شهرآشوب، قم، مکتبة علامه، ج ۴ ص ۴۲۱.
[۵]. الذریعه، علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی، بیروت، ۱۴۰۳، ج ۳ ص ۳۱۱.
[۶]. مناقب ابن شهرآشوب، ج ۴ ص ۴۲۴.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.