افزودن نظر جدید

نقدتون خیلی آبکی بود ... در حالی که عبارات منقول از ایشان را ما امروزه از عرفای بالله و علماءو فقهای بزرگ و کم نظیر تشیع نیز میشنویم و در کتبشان میخوانیم؛ همچون حضرت آیت الحق آقای قاضی یا حضرت علامه طباطبایی یا حضرت آیت العرفان انصاری همدانی و حضرت آیت الله علامه عارف کامل سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیهم اجمعین و حضرت استاد علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی... لطفا این عبارات را همراه منطق و استدلال متقنشان در نوشتجات کیمیا اثرشان ملاحظه بفرمایید بعد اگر هم خواستید کسی را نقد کنید لااقل جانب "احتیاط" را رعایت فرمایید شاید محمل صحیحی برای این کلمات پیدا کنید....بنده جناب صفی علیشاه را تایید یا رد نمی کنم ولی این عبارات و آثاری که از او به جا مانده (مخصوصا دیوان شعر ایشان) گویای این است که ایشان ظاهرا دستی بر آتش داشته و خالی از معارف الهیه هم نبوده .... این درست نیست که همه ی گذشتگان را به جرم انتصاب به "لفظ تصوف و عرفان و صوفیه" و یا به صرف داشتن ظاهری غیر متعارف به ادله ی واهی و برداشت های ناصواب از کلام و سیره ایشان طرد و نقد کنیم...مثلا "ذکر قلب یا اوراد موظفه یا فتحیه" در کتب بزرگان مزبور در صدر کلام هم بسیار به کار رفته و البته خارج از دایره ی شرع و شریعت هم نیست بلکه مستند به آیات و روایات می باشد که اینجا مجال بیان آن را ندارم وگرنه خود یک مقاله کامل می شد....یا این عبارت که: شیخ و مرید و سالک باید به جایی برسد که "حضور و غیبت برایش یکسان باشد"؛ چه اشکالی دارد؟! این همان حقیقت ظهور باطنی امام برای سالک الی الله است که غایت القصوی تحقق ولایت در صراط سلوک است...و دیگر مطالب نیز به همین ترتیب...البته این بنده نمی خواهد بگوید که این افراد هیچ نوع نقدی و ایراد و اشکالی در سیره و بیان و بنان نداشته اند و همگی در غایت کمال و خالی از هر گونه نقص اند(چرا که خود این بزرگان دست به نقد و بررسی اقوال و احوال یکدیگر نسلا بعد نسل زده اند) اما اصل سخنم این است که: 1. اطلاع و اشراف کامل بر مبانی و معارف ایشان و انس گرفتن با اصطلاحات طریقه ی این بزرگان از لوازم راه است تا در دام خلط مبحث و برداشت ناصواب و کج فهمی ها نیافتیم...بلکه با تامل و فراغ بال و به دور از قرار گرفتن تحت تاثیر هرگونه جوّ و شایعات و فضاهای تبلیغاتی به دنبال "حق" باشیم و بس. 2. جانب احتیاط را در نقد و بررسی افکار بزرگان رعایت نماییم و این مساله بسیار بسیار مهم و خطیر است چرا که فردای قیامتی هست که بزرگان جوی ما را میگیرند و در قبال تک تک کلمات و برداشت ها در پیشگاه الهی ما را به پاسخ فرا میخوانند. 3. نکته آخر این که گرچه خیلی از این افراد امروزه به اسم عرفان و تصوف و انتصاب به فرقه ها و نحله ها به دنبال اغوای جوانان و عموم مردم اند و کیسه ی دنیای خود را مکارانه می دوزند اما در گذشته بیشتر و حتی امروز نیز گاه هستند افرادی در بین همین دراویش و صوفیه که واقعا ضمیری صاف و صادق و بی غل و غش دارند و صاحب برخی مراتب و مقامات اند و به دنبال شهرت و داد و بیداد و مشتری نیستند.... هستند گر چه کم اند...پس مواظب باشیم! خالصانه التماس دعا دارم اللهم وفقنا لما تحب و ترضی عیسوند
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.