نکاتی درباره حدیث رد الشمس

  • 1398/03/28 - 00:08
یکی از کرامات و مناقب امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) واقعه رد الشمس است، در این نوشتار با ذکر چند نکته، به بررسی این واقعه و پاسخگویی به شبهاتی که درباره این رخداد شده است، می‌پردازیم. نکته اول: اصل حدیث رد الشمس در منابع اهل سنت، این‌طور نقل شده است: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در منزل خود بود و حضرت علی (علیه‎السلام) هم حضور داشت همان موقع...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کرامات و مناقب امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) واقعه رد الشمس است، در این نوشتار با ذکر چند نکته، به بررسی این واقعه و پاسخگویی به شبهاتی که درباره این رخداد شده است، می‌پردازیم.
نکته اول: اصل حدیث رد الشمس در منابع اهل سنت، این‌طور نقل شده است: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در منزل خود بود و حضرت علی (علیه‎السلام) هم حضور داشت همان موقع جبرئیل آمده و وحی الهی آورد. پس از آن که رسول خدا احساس خستگی داشتند، سر مبارک خود را روی پای حضرت علی (علیه‎السلام) گذارد و خوابیدند تا نزدیک غروب آفتاب. حضرت علی (علیه‎السلام) که نماز عصر را بجا نیاورده بود ناچار شد نمازش را در حالت نشسته بخواند و رکوع و سجود را با اشاره به جای آورد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پس از آن که به خود آمد به حضرت علی (علیه‎السلام) فرمود نماز عصرت را خوانده‎ای؟ عرض کرد نمی‎توانستم نماز را به حالت عادی بخوانم به خاطر حالت وحی که بر شما عارض شده بود و بر من تکیه داده بودید، پس نماز را به صورت نشسته خواندم. در این هنگام خود پیامبر و یا حضرت علی (علیه‎السلام) به فرمان پیامبر از خدای متعال می‎خواهد که خورشید را برای امام علی (علیه‎السلام) که برای احترام به پیامبر، نمازش را به حالت عادی نخوانده، برگرداند و چنین هم می‎شود.
نکته دوم: بسیاری از سرشناسان اهل سنت این حدیث را صحیح السند می‌دانند.[1] از جمله هيثمى که بعد از نقل روايت می‌گوید: «حديث ردالشمس را طحاوی و قاضی صحيح دانسته وابوزرعه آن را حسن ناميده و سخن كسانی كه آن را موضوع دانسته‌اند رد كرده‌اند.»[2]|
نکته سوم: آیا حديث ردالشمس با احاديث دیگر تعارض دارد؟ برخى اشكال كرده‌اند كه در حديث صحيح آمده است كه خورشيد براى احدى جز يوشع حبس نشده است. و به این حدیث استدلال کرده‌اند که رسول خدا فرمود: «خورشيد برای بشری جز يوشع كه در سفر به بيت المقدس می‌رفت توقف نكرد»[3]. پس ادّعاى بازگشت خورشيد براى امام علی (علیه السلام) با اين حديث منافات دارد، بنا بر اين بايد بگوييم داستان بازگشت خورشيد براى امام على (علیه السلام) صحيح نمى‌باشد.
پاسخ به این اشکال: در داستان يوشع سخن از حَبس و ماندن خورشيد در جاى خود است نه از بازگشت آن. گذشته از اين، حديث دلالت دارد كه در امّت‌هاى گذشته اين معجزه سابقه نداشته و تنها سابقه آن مربوط به يوشع مى‌شود، امّا از اين كه در آينده نيز اتّفاق نخواهد افتاد سخنى به ميان نيامده است، بنا بر اين هيچ گونه تعارضى بين اين دوحديث وجود ندارد زيرا فرق است بين ردّ الشمس و حبس آن، مقصود از حبس خورشيد جلوگيرى کردن از غروب آن است، به خلاف ردّ الشمس که عبارت است از طلوع آن بعد از غروب.
نکته چهارم: بعضی از افراد مثل ابن تیمیه با استناد به حدیث رد الشمس گفته‌اند که حضرت علی (علیه السلام) چطور نمازش قضا شد؟ آیا ایشان نمی‌توانست پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را از روی پای خود بیدار کند و نماز واجب خود را بخواند؟
در پاسخ به این افراد باید گفت همانطور که در متن حدیث گذشت، نماز حضرت قضا نشده بلکه فقط از وقت فضیلت گذشته بود که با دعای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خورشید برگشت و نماز در وقت فضیلت خوانده شد.

پی‌نوشت:

[1]. ابن جوزی، التذكره، ص۵۵،  چاپ الغرى.
[2]. هیثمی، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص 376، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي، كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة، لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ، 1997م
[3]. ابن كثير الدمشقي، البداية والنهاية، ج 6 ص 282، ناشر: مكتبة المعارف، بيروت

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

خدا فقط بخاطر نماز یک نفر(حتی امیرالمومنین علیه السلام) نظام عالم را برهم نمیزند ، این حدیث با عقل سازش ندارد.

اگر بخواهیم با دید نظری و عقلی به این موضوع نگاه کنیم، این حادثه خلاف عقل و نظام طبیعت است، ولی اگر به آن با دید معجزه بنگریم قابل پذیرش خواهد بود. آری همه معجزات انبیا جریان‌هایی بوده‌اند برخلاف «قوانین طبیعی» نه برخلاف «قوانین عقلی» از قبیل قوانین‏ ریاضی که عقل بشر ضرورت آن‌ها و محال بودن خلاف آن‌ها را کشف کرده است؛ رخ دادن چنین واقعه‌ای نیز امری خارج از نظام عقلی و ضروری است كه انسان‌ها به علت آن علم پیدا نكرده‌اند. هم‌چنین اگر بخواهیم با عقل خود مطالب را مورد رد و نقض قرار دهیم، لازم است معجزات فراوانی که در قرآن آمده مثل نبریدن چاقو، نسوزاندن آتش، شکافتن دریا و... را نیز رد کنیم و دروغ بدانیم.

در پاسخ به آنهایی که فقط ظاهر امر را می بینند باید بگویم که خدا می بیند یا نمی بیند؟ ما اگر کلمه به اذنی که برای حضرت عیسی اتفاق افتاد برای امام علی علیه السلام هم تطبیق بدهیم همه چیز حل می شود.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.