جریان های افراطی
از شاخصههای اساسی جریان افراطی تشیّع لندنی، افراط و غلوّ در مسئله تبرّی است. به دلیل همین مبنای افراطی است که طرفداران و بزرگان این جریان، مخالف با آرمان آزادی فلسطین و قدس و جبهه مقاومت هستند و اسرائیل غاصب را به رسمیت میشناسند و چشم بر جنایات دشمن اصلی تشیع (صهیونیسم) بستهاند، این در حالی است که سیره اهلبیت عصمت و طهارت(ع)، خلاف این مبنا است.
قرآنیون معتقدند که هیچ آیهای از آیات قرآن، نسخ نشده است؛ زیرا نسخ قرآن مستلزم زمانمند بودن آیات قرآن است که با جاودانگی آن در تعارض است. این ادعا، ناشی از خلط میان معنای لغوی واژه نسخ با معنای اصطلاحی آن است. معنای لغوی نسخ، هرگونه تغییر، تبدیل، تخصیص و تقیید را شامل میشود، در حالی که معنای اصطلاحی، خبر میدهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده و حکم، تغییر نکرده است و از اول بنا به این تغییر بود.
«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده است.
وحدت آموزهای قرآنی و سفارش مؤکد پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) است؛ متأسفانه برخی از جریانهای افراطی با حمایت استکبار، با اقدامات افراطی و تفرقهانگیز خود به دنبال تفرقه میان مسلمانان هستند و به مقدسات سایر مذاهب اهانت میکنند؛ اقدامی که باعث ریخته شدن خون شیعیان بسیاری در کشورهای عراق، سوریه، پاکستان و ... شده است.
طرفداران جریان افراطی و انحرافی «تشیع لندنی» با تندروی و خشونت در برابر سایر مذاهب به ویژه برخورد با اهلسنت و یا برخورد با علما و شخصیتهای شیعی، در مسیر تحقق خواستههای دشمنان اسلام و شیعه قدم بر میدارند، درحالیکه سیره اهلبیت(ع) سراسر تلاش و توصیه بر تعامل و وحدت امت اسلام و محبت و عطوفت به برادران دینی و شدت و غلظت به کفار و دشمنان است.
«قرآنیون»، جریان فکری نوظهوری هستند که قرآن را یگانه منبع تشریع میدانند و مرجعیت سنت را بهکلی منکرند؛ این در حالی است که آیات قرآن بر این اعتقاد، خط بطلان میکشد و در آیات مختلف، به اطاعت از رسول امر میکند، اطاعتی که دلالت بر لزوم پیروی مطلق از پیامبر(ص) میکند.
تجربه موفق شیعه و ظرفیت بالای آن در دولتسازی، موجی از بیداری اسلامی را در منطقه سبب گردید که منافع اقتصادی و تفکر استکباری را به چالش کشید و احتمال احیای مجدد تمدن اسلامی را افزایش داد. به همین دلیل از منظر دولتمردان غربی، گسترش استراتژی شیعههراسی بهعنوان جنگ سرد پیشدستانه، تا حدی احیای مجدد تمدن اسلامی را میتواند به تأخیر بیندازد.
«یاسر الحبیب» از افراد و چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی «تشیع لندنی» است که عملیات اخیر «حماس» و جبهه مقاومت در سرزمینهای اشغالی که منجر به هلاکت تعداد زیادی از صهیونیستها و شکست اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی شد را محکوم کرد.
شیخ «یاسر الحبیب»، اهل کویت و رئیس هیئت خدام المهدی و یکی از طرفداران جریان افراطی تشیع لندنی است که علیرغم اکرام و تجلیل او توسط بیت شیرازیها، در کلام سایر علمای شیعه، مورد مذمت و نقد واقع شده است.
تشیع لندنی از جریانهای انحرافی و افراطی است که با اقدامات خود سبب کینه توزی و اختلاف میان مسلمانان شده است؛ در صورتی که اهلبیت(ع) پیوسته مسلمانان را به مهربانی و الفت و همدلی توصیه کردهاند. حضرت علی(ع) میفرماید: «هیچکس به وحدت و یگانگی امت محمد(ص) از من حریصتر نیست. من با چنین کاری پاداش زیبا و عاقبتی نیکو را طلب میکنم».
جریان «تشیع لندنی» جریانی است که همواره درصدد ارائه چهرهای منفور از شریعت اسلام بوده است. بزرگان و چهره های شاخص این جریان بیشتر به دنبال این هستند که چهرهای سکولار از اسلام ارائه کنند، در نگاه مخاطبین این جریان، دین اسلام بهعنوان دین فردی و «دین آخرت» شناخته میشود.
به جریان افراطی قرآنیون که با استناد به برخی از آیات، قرآن را برای بشر کافی میدانند و حجیت سنت پیامبر(ص) را زیر سؤال میبرند، این در حالی است که طبق این آیه، پیامبر(ص) وظیفه استنطاق قرآن و تبیین احکام و قوانین و فرائض و سنن را از سوی خداوند بر عهده دارد و در واقع، خود قرآن ناطق است.
جَکرالوی از بزرگان جریان قرآنیون، تعداد نمازهای یومیه را با استدلال به آیه 114 سوره هود، پنج نماز دانسته است. این در حالی است که آیه مورد استناد وی، به اقامه نماز در دو سوی روز و در قسمتهایی از شب امر کرده و تعداد نماز مشخص نشده، بلکه محدوده نمازخواندن را مشخص کرده است.
حدیث، بعد از قرآن دومین منبع استنباط احکام نزد شیعه و اهل سنت بوده و بسیاری از احکام فقهی که توسط پیامبر اکرم(ص) تشریع شده، در قالب احادیث و روایات به ما رسیده است؛ اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند؛ مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت دانسته و سنت را انکار میکنند که این اعتقاد، مخالف قرآن است.