بهائیت در عصر حاضر
تبلیغ اساسیترین آموزهی بهائیان است که زن و مرد باید در تحصیل فنون آن تلاش نمایند. به مبلغین بهائی سفارش شده برای رخنه در میان مردم، با چهرهای عوام فریبانه و زاهدانه و برای آن که کسی متوجه بیمحتوایی سخنانشان نشود، بذر را درون زمینی بپاشند که عاری از آموختههای عقلانی و وحیانی باشد تا مقابل آن عکس العملی نشان ندهند.
یکی از ابزارهای نفوذ و تسلط استعمار بر جهان، تأسیس جریانهایی با هدف از بین بردن روحیهی میهندوستی میان ملّتهاست. در این راستا با ترویج اباحهگری و فساد میان جوانان، زمینه را برای این هدف آماده میسازند. فرقهی بهائیت که با حمایت استعمار به وجود آمده، با تعالیم ضد ملّی و اخلاقی، ابزاری خوب برای اجرای این هدف بوده است.
تبلیغ اساسیترین شیوهی بهائیان است تا جایی که زن و مرد باید در تحصیل فنون تبلیغ تلاش نموده و همهی همت خود را صرف این کار نمایند. سران بهائی دریافتند بهترین راه برای فریفتن انسانها، جلوه دادن تعالیمی است که فقط جنبهی شعار دارد. آنها به دنبال شناخت نقاط ضعف مخاطب خود هستند تا خوراک مسموم فکری خود را در روانش جا دهند.
بهائیان برای گسترش هجمهی تبلیغات خود و تاثیر بر افکار عمومی، در رسانههای الکترونیکی حضور پررنگی یافتهاند تا تعالیم خود را به عنوان اصولی همگام با نیازهای جوامع امروزی جلوه دهند. مطرح کردن این آموزههای پوشالی، فقط برای منحرف کردن افکار عمومی است تا در سایه آن، کسی بر حقیقت سست و بیبنیان این فرقه آگاه نشود.
فرقهی بهائیت، که از هر راهی برای تبلیغ و پیشبرد اهداف خود استفاده میکند، یکی از راههای توسعهی امور تبلیغی خود را، تبلیغ گروهی یافته است. در این نوع تبلیغ 3 امر، سرلوحهی کارشان قرار گرفته است: 1. آموزش و تربیت مبلّغان 2. انتخاب مناطق محروم و فقیر نشین برای فرستادن مبلّغان 3. اعزام دسته جمعی و شروع فعالیت.
قدرتهای استعمار برای نفوذ خود در کشورهای مسلمان و تسلط بر شریانهای حیاتی و سرمایههای ایشان، مهرههایی وفادار، در پوشش دین و فرقه، نظیر بهائیت و وهابیت به عنوان ستون پنجم، برای خود ایجاد کردهاند. با بررسی تاریخ بهائیت از ابتدا تاکنون، شاهد جاسوسی و خوشخدمتی اعضای ایشان به دولتهای استعماری و حمایتهای متقابل از ایشان هستیم.
بهائیت و رژیم پهلوی، که هردو با حمایتهای دولتهای سلطهگر شکل گرفته بودند و خود را مدیون ایشان میدانستند، با شکلگیری حکومت پهلوی در ایران، برای نوکری هرچه بیشتر دولتهای استعمار و برای وطن فروشی با یکدیگر همکاری نمودند. در این موقعیت حساس، علمای شیعه بنابر وظیفهی ملّی و دینی خود به مقابله با ایشان پرداختند.
بعد از ایجاد بابیت، ازلیه و بهائیت توسط استعمارگران، انگلیس و روس تزار، آن دو را بین خود تقسیم کردند. ازلیان نصیب انگلیس و بهائیت سهم روس گشت. بعد از تغییر حکومت تزار در روسیه، بهائیت نیز به زیر پرچم انگلستان رفت تا زمان جنگ جهانی دوم که آمریکا در آن ییروز شد. زین پس بهائیت به آمریکا پناه برده و در خدمت منافع آمریکا گام برمیدارد.
در روزهایی که ایران در معرض تهاجم نیروهای استعمارگر بود و جوانان غیرتمند ایرانی، زیر گلولههای توپ نیروهای مهاجم، برای دفاع از وطن، در خون خود ميغلطيدند، رهبران بهائی در خیانتی آشکار با حکم به عدم مداخلهی مردم ایران در سیاست و نسخ حکم جهاد و دفاع از وطن، خدمتی بزرگ به اربابان استعمارگر خویش نمودند.
سران بهائی تأکید زیادی بر امر تبلیغ داشته و حتی آن را اجباری و همگانی کردهاند. تبلیغ در این فرقه به دو روش مستقیم (مثل تبلیغ خیابانی و...) و روش غیر مستقیم (مثل استتار مبلّغ تحت عنوان فروشنده و...)؛ انجام میگیرد. بنابر قوانین ایران تبلیغ این فرقه در این کشور ممنوع بوده و بنابر دستور رهبر این فرقه، بهائیان ملزم به رعایت آن هستند.
تحمل دولت اسلامی با آرمانهای انقلابی برای نظام استکبار بسیار دشوار است، لذا نظام سلطه تلاش کرده تا با حذف اسلام واقعی و القا کردن این مفهوم به مردم دنیا که اسلام دینی درون گراست، آن را از صحنهی معادلات جهانی حذف کند. در این راستا با ایجاد فرقههایی نظیر بهائیت، که شعار آنها عدم تعصب ملی-وطنی است این هدف را پیش میبرد...
استعمار به این تجربه رسیده که اسلام، آئینی زنده و حیاتبخش است و تسلط بیگانگان بر پیروانش را برنمیتابد و سَدی است محکم در برابر مطامع استعمارگران، بنابراین تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از نفوذ و گسترش آن به کار گرفته است و در این راستا در صدد تشکیل فرقههایی با افکار و تعالیم مخرب، که وسیلهای برای بدنامی اسلام هستند، است.
هدف استکبار، سیطره بر ملّتهاست و در این راه هر مانعی بر سر راه خود بیابد، آن را از بین میبرد. لذا وقتی در کشور ایران، علمای دین و غیرت مذهبی مردم را مانعی برای پیشبرد اهداف خود دید، سعی کرد با ایجاد فرقهی بهائیت و تفرقهاندازی، این مانع را نیز از سر راه خود بردارد. سران بهائی با مذموم شمردن غیرت وطنی به این حمایتها پاسخ دادند.
مهمترین دلیل پیوند میان رژیم صهیونیستی و بهائیت، دشمنی آنان با مسلمانان بوده است، چنانکه قرآن کریم به این دشمنی تصریح کرده است. چند نکته از این روابط به دست میآید از جمله: بهائیان کاملاً عکس آنچه ادعا میکنند، کاملاً در سیاست دخالت میکنند و بر خلاف شعار صلح عمومی، از تروریسم بینالمللی حمایت میکنند و اين را ميتوان در روابط آنان مشاهده كرد.