اعتقادات

«پیرموسی» که در اواخر قرن هشتم هجری قمری در کرند غرب از دنیا رفت، یکی از «هفتن» و از یاران خاص سلطان اسحاق است.ازجمله کسانی است که اهل حق او را فرا بشری قلمداد میکنند و معتقدند که او همه اعمال و کردارهای انسانها را در دفتر خود ثبت میکند و او را صاحب دفتر و شرع یارسان در روز محشر میدانند.

بنا بر افسانهسازی های اهل حق، بعدازآنکه رودخانه سیروان به امر سلطان اسحاق، از خروش ایستاد او به همراه پیر میکائیل سوار بر قالیچهای میشوند و بر رودخانه سیروان به سیاحت و مذاکره مشغول میشوند و سلطان اسحاق برای رفع گرسنگی پیر میکائیل دست رد آب کرده و ماهی برشتهای را بیرون میآور و بعد از آنکه پیر میکائیل آن را خورد استخوانهایی ماهی را دست گرفته و زنده میکند.

در نزدیکی مکان دفن سلطان اسحاق در نزدیکی شهر «نوسود» در شهرستان پاوه استان کرمانشاه، در برخی از مسیرها، مقداری از خروش آن کم میشود که اهل حق طبق افسانهسازی خود، معتقد هستند سکوت سیروان، بهفرمان سلطان اسحاق است.

آدابورسوم و اندیشههای اهل حق همواره با افسانهسازیهای غیرقابلباوری همراه بوده است. یکی از این افسانهسازیها، داستان دیوار سواری «داود کو سوار» است که بهفرمان سلطان اسحاق سوار بر دیوار میشود و بهسوی «پیر میکائیل» میتازد.

نورعلی الهی که مدعی است پیرو شریعت محمدی است و بیان میکند که باید دستورات شرع را طابق النعل بالنعل رعایت کرد، او معتقد است که هرچند بانوان در شریعت اسلامی در ایام عادت ماهانه از گرفتن روزه معاف هستند، ولی در این ایام بانوان باید «روزه مرنو» را انجام دهند.

سرسپردگان فرقه اهل حق از اینکه «غالی» خطاب شوند خرسند نیستند. درحالیکه بخشی از سرودههای یارسان که به شرححال و کرامات پیشوایان و بزرگان یارسان میپردازد یا بزرگان این فرقه از وصف خود سخن میگویند، حاکی از وجود عقاید غلوآمیز در این فرقه است.

یکی از اعمال عبادی در فرقه اهل حق گرفتن سه روز روزه موسوم به «مرنو» است. نورعلی الهی روزه مرنو را یکی از ارکان مسلک اهل حق میداند و معتقد است که این روزه، جنبه استصحابی دارد؛ یعنی انبیاء و اولیاء در هر دورهای، به هر اسم و کیفیتی این روزه را انجام میدهند و در زمان سلطان اسحاق هم متداول بود.

در اهل حق هفت نفر از یاران سلطان اسحاق بسیار مورد توجه هستند و برای آنها احترام زیادی قائلاند و معتقدند که تدبیر امور عالم برعهده ایشان است. اما در برخی از متون اهل حق آمده است که "هفتن" امر الهی را در جریان سجده ملائکه بر آدم، نادیده گرفتند و به تبعیت از شیطان حاضر به سجده در مقابل حضرت آدم نشدند و خداوند آنان را در قالب شیطان درآورد و هرکدام یک دوره مهمان ذات شیطان بودند.

پیروان فرقه اهل حق، علیرغم اینکه قائل به توحید خداوند متعال و واجبالوجود بودن او هستند، اما درباره خداوند متعال و آفرینش هستی، مطالبی بیان میکنند که هیچ تناسبی با ذات احدیت ندارند. بنابر اندیشه اهل حق؛ خداوند بعد از بیرون آمدن از "دُّر"، هستی را آفرید و اگر این کلام مادی تلقی شود منجر به اشکالات زیادی در توحید میشود.

مهمترین منابع درباره فرقه اهل حق، اشعاری است که به زبانهای کُردی با گویشهای: گورانی، اورامی و لکی و آذری، درباره اصول عقاید و باورهای فرقه اهل حق، در قالب اساطیر و افسانهها وجود دارد، اهل حق این اشعار مکتوب را "دفتر" یا "کلام" مینامند. بسیاری از دفاتر اهل حق به سدههای سوم تا سیزدهم هجری قمری منسوب است.

یکی از پرندگان مقدس در فرقه اهل حق "خروس" است که درباره آن داستانها و افسانه های متعددی در میان سرسپردگان آیین یارسان بیانشده است. اهل حق معتقدند ارواح طیبه که لیاقت ارتقاء پیدا کنند در جسم خروس برای قربانی شدن درراه خداوند را دارند، وارد خواهند شد.

اکثر سرسپردگان فرقه اهل حق علیرغم اینکه خود را مسلمان معرفی مینمایند در ادعایی متناقض با اعتقاد به نبوت، به صورت مبهم واضع شریعت را شارع مقدس نمیدانند و تکیه اصلی آنان در اجرای قوانین گفتار پیران و بزگان خود است.

برخی از نویسندگان معاصر اهل حق، علیرغم این فرقه را دینی مستقل از دین مبین اسلام، معرفی میکند مراحل تکامل انسان را چهار مرحله "شریعت، طریقت، معرفت و حقیقت" معرفی میکند و همه را به اسلام پیوند میزند.

کلامهای اهل حق که اشعار و سخنان منسوب به سلطان اسحاق و یاران اوست برای اهل حق چون وحی منزل مورداحترام است. موضوع برخی از این کلامها، افسانهها و نقلهای اساطیری است که زمان آفرینش و یا وقایع دورههای هریک از مظاهر و تجلیات حقتعالی را به تصویر کشیده است.