مراحل چهارگانه کمال انسان در فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث كمال، یکی از مباحث جدی و بنیادین انسان شناسی است که از دیرباز تاکنون به گونه های مختلف، توجه اندیشمندان متعدد در ادیان و مکاتب مختلف انسان شناسی فلسفی، عرفانی، و روان شناسی را به خود معطوف ساخته است. این بحث در جهان اسلام نیز از جهات مختلف محل توجه علمای اخلاق، تفسیر، کلام، فلسفه، و به ویژه عرفان قرار گرفته است و به تبع آن فرق و مذاهب اسلامی نیز در باورهای خود بر این موضوع و را ههای وصول به کمال و حقیقت تأکید و اشاره دارند.
در متون فرقه اهل حق برای كمال معنوى و وصول به حقیقت، چهار مرحله بیان شده است: شريعت، طريقت، معرفت و حقيقت. با این بیان که با شريعت اسلام مرحله اول ختم شد و شکل گرفت. طريقت يعنى آن كه با ولايت على (عليه السلام) به مسلك اهل حق در آيند. با اطاعت از اولوالامر یعنی همان کسانی كه به مقام مظهريت و مشيّت رسيده اند كه مصداق اتم آن سلطان اسحاق است به مقام معرفت برسند و آن گاه در مرحله چهارم حق و حقيقت را دريابند تا كمال را در وصال و بقا را در فنا ببينند. به اين ترتيب دوره طريقت و معرفت در ولايت على(علیه السلام) طى شد، و ظهور سلطان اسحاق آغاز پيدايش مرحله حقيقت شد.(1) از همين رو شريعت را پوست و صدف و آيين اهل حق را مغز و دُرّ صدف مى خوانند(2) عصاره بطون حقيقى قرآن را در كلام سرانجام (3) و دستورات سلطان اسحاق را تكامل يافته شريعت محمدى مى دانند. (4)
اکنون پرسش مهم و اساسی از پیروان و صاحب نظران این فرقه این است که آیا خود حضرت علی (علیه السلام) در کدام یک از مراحل چهارگانه قرار داشت؟ و چرا با وجود ایشان مرحله حقیقت آشکار نشد و حقیقت در زمان سلطان اسحاق ظاهر شد؟ با این اوصاف مقام کدام یک بالاتر است؟
همچنین اگر با طی طریقت، بی نیازی از شریعت حاصل می گردد، انبیاء الهی که از آورندگان شریعت هستند، به همراه و اوصیاء و الیاء الهی باید در مرحله ای از مراحل سلوک، خود را بی نیاز از عمل به شریعت دیده و یا لااقل در این مورد توصیه ای به شاگردان خاص خود کرده باشند؛ اما در تاریخ زندگی پیامبران و پیامبر اسلام وامیر المؤمنين و ائمه هدی (علیهم السلام) به عنوان حاملان امانت الهی و بیان کنندگان اوامر و نواهی حضرت حق، هیچ گونه اثری از چنین مطالبی یافت نمی شود. پیامد این باور نادرست چیزی جز شریعت گریزی و ترک اعمال عبادی و اباحی گری در دین نمی باشد.
پی نوشت:
(1). برهان الحق، الهی، نورعلی، جیحون، ص 7ـ15 و 404ـ 405
(2). حق الحقايق، جیحون آبادی، نعمت الله، انتشارات جیحون، ص 20
(3). برهان الحق، الهی، نورعلی، جیحون، ص 572
(4). نگاهى گذرا به تاريخ و فلسفه اهل حق، مرادی، گلمراد، کتاب بی جا، ص192
افزودن نظر جدید