معنویت
معنویت همان فطرت الهی است که توسط دین الهی تأیید میشود. دین مخالف معنویت نیست، اما معنویتی حقانیت دارد که منطبق با دین الهی باشد، هر معنویتی از دین الهی دور باشد، به همان مقدار کاذب است.
سردمداران تمدن غرب، متوجه وجود بُعد معنوی انسان شدند و سعی کردند که آن را کنترل کنند تا اولاً اثرات معنویت از جمله مقابله با ظلم را متوقف کنند و در مرحله بعد جلوی گرایش مردم از مجرای معنویت به سوی دینداری را بگیرند.
اکثر آشفتگیها و مشکلات اجتماعی و فرهنگی دنیا به کمبود و یا نبود معنویت اصیل در میان افراد و جوامع بر میگردد. قدرتهای استعمارگر برای کم رنگ شدن معنویت در جوامع بشری، برنامهریزیهای گستردهای انجام دادهاند.
یوگا آئینی است که با عنوان ورزش به دیگر کشورها صادر شده است. متأسفانه عدهای در داخل کشور معنویت و آئین بودن یوگا را نپذیرفته و آن را فقط در ورزش خلاصه میکنند. اما به اذعان پیشکسوتان آن، یوگا ورزش نبوده و نوعی معنویت هندی است.
انسان برای رسیدن به یک زندگی موفق و معنوی، باید به داشتههای خود اهمیت داده و تجربههای معنوی که در طول زندگی برای او بهوجود میآید را علاوه بر حفظ کردنشان، تقویت و ارتقاء نیز بدهد.
انسان موجودی است معنوی و روحانی، به همین خاطر تجربههای معنوی زیادی را در زندگی خود تجربه میکند. اگر همین تجربههای معنوی را حفظ کرده و تقوت کند، قطعاً احساس شادی و رضایت وصف ناپذیری از زندگی خواهد داشت.
انسان موجودی است که اصل وجودی او به عالم ملکوت روحانی برمیگردد. او باید بداند که این دنیا صرفاً محلی است که باید با تکیه بر معنویت الهی و فطریش، استعدادهای خدادای خود را کشف کرده و از این طریق به مراتب عالی کمال و تعالی انسانی برسد.
سعید محمدی دورکی با پخش کلیپهای صوتی و تصویری در فضای مجازی، خود را شخصی قدرتمند در عرصه معنویت و ماورا معرفی کرده و از خود تصویر یک منجی نجاتبخش را به نمایش میگذارد. ولی تناقضات وی آشکار کننده حقیقت جریان دورکی است.
بهترین زمان برای تربیت معنوی فرزند، دوران نوجوانی است. این دوران به دلیل اشتیاق فرزندان ما به موضوعات دینی و معنوی، میتواند بهترین زمان برای تربیت معنوی فرزندان ما باشد.
معنویت از دیدگاه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) داری دو ویژگی بارز است. اولین ویژگی: اینکه انسان هر کاری که انجام میدهد صرفاً برای خداوند بوده و در مسیر کسب رضایت الهی باشد.
فرقههای انحرافی با ادعاهای عرفانی و معنوی به دنبال جذب مخاطب هستند، اگر چه این ادعاها بهظاهر پسندیده جلوه میکنند؛ اما با تطبیق آنها با اصول عرفان توحیدی، درمییابیم که شعاری بیش نیستند و چه بسا عرفانهای کاذب و القائات شیطانی در این فرقهها بهعنوان عرفان ناب به پیروان عرضه گردد.
در بلایا انسانها به شدت از لحاظ روحی تحت فشار هستند. اضطراب، استرس، ترس و سایر احساسات و هیجانات به شدت فعال هستند. شخص اگر توکل و ارتباط قلبی وجودی با خداوند متعال نداشته باشد، در این موقعیت به راحتی از لحاظ دینی و معنوی آسیب میبیند.
خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، نوعی آگاهى پیدا کردن انسان به ظرفیتهای درونی خود، برای رسیدن به خداوند متعال است. بنابراین رابطه انسان با خداوند، رابطه ای است که یک ممکن الوجود(انسان) باید با واجب الوجود(خداوند) داشته باشد.
در بعضی فروشگاه ها مشاهده می کنیم که اشیاء عجیب و غریبی به اسم اشیاء جاذب یا حافظ انرژی، حرز، دعا یا به اسم زینتی فروخته می شود. خیلی از این اشیاء نمادهای ادیان شرقی، الحادی، خرافی و... هستند.