افضلیت

آلوسی در ذیل آیه 42 سوره آل عمران مینویسد: مراد از «عَلى نِساءِ الْعالَمين» برتری حضرت مریم بر زنان زمان خودش است، نه برتری وی بر همه زنان، زیرا سرور زنان اهل عالم فاطمه (س) است. ابن عباس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت کرد، که فرمود: چهار زن هستند که سرور زنان زمان خودشان هستند. و برترین این چهار زن فاطمه (س) است.

جناب آلوسی در تفسیر روح المعانی میگوید: چنانچه همه میدانند فاطمه (سلام الله علیها) سیده و سرور عترت اهل بیت است و به نظر من برترین زنان عالم، فاطمه (سلام الله علیها) است، سپس مادرش خدیجه، سپس عایشه. حتی اگر کسی بگوید: دیگر دختران پیغمبر (رقیه، زینب و امکلثوم) برتر از عایشه هستند، من اشکالی در این سخن نمیبینم.

برخی عالمان اهل سنت، اقرار کردهاند، قاعده قبح تقدیم مفضول بر افضل را قبول ندارند؛ مثل ابن ابیالحدید که میگوید: «حمد خدای را که شخص ناشایست را بر شایستهترین افراد مقدم داشت.» ابن حجر هیثمی نیز میگوید: «اهل سنت اجماع دارند بر صحت رهبری شخص ناشایست در حالیکه فرد شایستهای میان جامعه اسلامی هست، چرا که اجماع دارند خلافت عثمان، صحیح است.»

محدثین و فقهای بزرگی مانند سلیمان بن مهران اعمش، نعیمان بن ثابت، شعبه بن حجاج، عبدالرزاق صنعانی، عبیدالله بن موسی، عبدالرحمن بن ابیحاتم، و سفیان ثوری نیز از دوستداران حضرت علی (علیه السلام) به شمار رفته و آن حضرت را از عثمان برتر و افضل میدانستند.

در زمان حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به پیروان امام علی (علیهالسلام) شیعه میگفتند و بسیاری از صحابه آن حضرت را شایستهترین فرد برای خلافت بعد از نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میدانستند، ازجمله سلمان، ابوذر و مقداد.

خاندان اهل بیت پیامبر، خصوصاً حضرت علی (علیهالسلام) چنان فضیلت و ویژگی منحصر به فردی دارد که احدی از مسلمانان و حتی صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن نرسند. این ویژگیهای خاص در روایات فراوانی از رسول خدا در وصف این حضرت بیان شده و خداوند آیاتی را در قرآن در شأن ایشان نازل فرموده است.

شرافت و بزرگی امام علی (علیه السلام) نه تنها در زمان حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و دوران متصل به آن، بلکه در ادوار پس از آن نیز برای بسیاری از عالمان و بزرگان متقن بوده و هست و بسیاری از بزرگان علمی مذاهب به این موضوع اذعان دارند.

حذیفه بن یمان درباره ارزش عمل امیرالمؤمنین در جنگ خندق میگوید: قسم به خدایی که جان حذیفه در دست اوست، اجر و پاداش عمل حضرت علی (علیهالسلام) یعنی کشتن عمرو بن عبدود، در روز خندق، از پاداش اعمال تمامی امت محمد (صلیاللهعلیهوآله) تا به امروز و تا روز قیامت برتر است.

یامبر اکرم نوجوانی را تربیت کرد تا پس از ایشان ادامه دهندهی راهش باشد؛ لذا در آغاز راه با جمع کردن خویشان خود و معرفی حضرت علی (علیهالسلام) به دیگران و در آخرین حج، در غدیرخم، ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین را به مردم اعلام کرد و حجت را بر همگان تمام نمود.

امام حافظ شرع بوده و حافظ شرع باید معصوم باشد. چرا که او شرع را به ما منتقل میکند و در صحت انتقال آن عصمت شرط است. در این صورت امام باید معصوم باشد تا توان حفاظت از شرع را داشته باشد. از سوی دیگر امت نیز نمیتوانند امام را از احتمال خطا در انتقال معارف بازدارند، چرا که ایشان نیز مشتکل از افراد بوده و احتمال خطا در ایشان نیز است.

اهلسنت به دو دلیل در امام عصمت را شرط نمیدانند: 1. شناسایی شخص معصوم در توان خداست و افزون بر این احکام دینی بر همه آشکار است. در پاسخ باید گفت که بنا بر رای شیعیان امام معصوم توسط امام مشخص شده و آشکار بودن احکام در عمل امام موثر نیست.

پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، حضرت علی (علیهالسلام) را دروازه دانش خود و تبیین کننده احکام دانسته ومیفرمایند: «علی باب علمی و مبیّن لأمتی ما ارسلت من بعدی» و در حدیث دیگری فرمودند: من شهر علم هستم و علی درب آن است. کسی که علم را اراده کند باید از درب آن وارد شود.

اهلسنت معتقدند که افضلیت در امام امت شرط نیست. عقل بر این مطلب خط بطلان کشیده و آن را طرد میکند. چرا که سؤالی مطرح میشود که چگونه افراد عاقل میتوانند فرد افضل را کنار نهاده و کسیکه در ابعاد مختلف وجودی از وی پستتر است، قبول نمایند.

شأن حفظ دین از شئونی است که میتوان برای امام معصوم مطرح کرد.بدین معنا که امام معصوم باید به لحاظ سیاسی واجتماعی به گونهای رفتار کند که نگذارد دین نابود شود بنابراین براساس سیره و سخنان معصومان این شأن و وظیفه به گونههای مختلف انجام میشود.