احمدالحسن
اتباع فرقه یمانی اگر نگاهی اجمالی به ادعاهای احمداسماعیل بصری داشته باشند و آنها را با خطبه غدیر تطبیق دهند، خواهند فهمید که چه اشکالات بزرگی به مبانی این شخص وارد است.
احمدالحسن برای وجود مهدیین از ذریه امام عصر (عج) نمی تواند تواتر را اثبات کند؛ نه تنها برای آنان تواتری غیرقابل تصور است، حتی مستفیض بودن روایات در باب وجود مهدیین از ذریه امام زمان (عج) برای وی غیر قابل اثبات است.
شناخت حجت خدا نه تنها با این سه راه (قانون معرفت حجت) محصور نیست، بلکه راه های دیگری برای شناخت حجت خدا در روایات معتبر از اهل بیت (ع) وجود دارد که بنیان فکری احمد بصری را نابود می کند.
ظهوری برای یمانی در روایات متصور نیست و تنها مسئله ای که برای یمانی آمده است، خروج اوست و تبعیت از آن صرفاً برای این است که دعوت به سوی امام زمان (عج) می کند نه اینکه وی ذاتا واجب الاطاعه باشد.
احمدالحسن در تعبیری می گوید: «همانا به پدرانم ائمه دوازده گانه و به من و به فرزندان دوازده گانه ام وصیت کرده اند.» وی هنگام شمارش اوصیاء پس از پیامبر (ص) از ۲۵ تن یاد می کند و این برخلاف باور اصلی آنان است.
احمد اسماعیل بصری (یمانی دروغین) جریان خطرناک درون شیعی است که مشکلات بسیاری برای اجتماع شیعه ایجاد کرده است. آسیب های اجتماعی، اخلاقی، خانوادگی و اعتقادی از جمله مشکلات این فرقه ضاله برای جامعه است.
استناد احمد بصری و اتباعش به روایتی برای حکومت پس از امام زمان (عج) اشتباه می باشد و منظور از شخصی که پس از امام عصر (عج) رجعت کرده و حکومت خواهد کرد، حضرت امام حسین (ع) است.
اشکالات اساسی و جدی به بنیان فکری فرقه احمد اسماعیل بصری(حدیث الغیبه) می توان وارد کرد و اما آن ها در مقابل این اشکالات قادر به پاسخ گویی نیستند و با نادیده گرفتن این اشکالات سراغ تأویل و توجیه می روند.
بفرض ثبوت روایات مهدیین این دوازده نفر افرادی عادی ولی از شیعیان مطیع ائمه (علیهمالسلام) هستند که نه از جانب خداوند امامتی دارند و نه ایمان به امامت آن ها واجب است مانند؛ سلمان، اباذر ...؛ در حالی که احمد اسماعیل بصری طبق این روایت، منکرین امامت خود را منکر ولایت مرتضی علی (علیهالسلام) میداند و حکم جهنمی بودنشان را صادر میکند.
روایت می فرماید «حرم بیع السلاح علی الناس و علی کل مسلم» یعنی مطلق بیان شده است. پس باید مطلقا فروش سلاح حتی به یمانی و یاران او هم حرام باشد طبق ظاهر حدیث. ولی اینطور نیست و واضح است که یمانی طبق روایت جبهه ی حق است و سلاح از لوازم کار او و اصحابش می باشد.
تبعیت از یمانی، تبعیت از شخص او نیست. یعنی شخص او موضوعیت ندارد. بلکه او چون «یدعوا الی صاحبکم» است تبعیتش لازم است. لذا خود امام (علیه السلام) می فرماید: «لانه یدعوا الی صاحبکم» یعنی چون دعوت به امام مهدی می کند تبعیتش لازم است و خود او موضوعیتی ندارد.
از جمله موضوعاتی که در آن ادعای تواتر معنوی می کنند مسئله 12 مهدی پس از 12 امام است. باید گفت در کتب حدیثی، احادیث مهدیین از 5 روایت تجاوز نمی کند و همین تعداد نیز 2 عدد از روایات، موضوعاتشان در متن، جایگاه و تعداد با آن سه روایت متحد نیستند.
به دلیل روایتی که اصطلاح اهل البیت را منحصر در چهارده معصوم کرده است، از اطلاق این واژه بر شخصیت دیگری نمیتوان امامت و مهدویت او را اثبات کرد و به قرینۀ دو روایت، این واژه معنای عامی نیز دارد.
روایت تصریح دارد به اینکه دلیل هدایت کننده ترین بودن پرچم یمانی، دعوت مستقیم او به سوی امام عصر (عج) است، یعنی دعوت او به سوی امام زمان (عج) موضوعیت دارد در هدایت بودن آن پرچم.