مسئولیت رأی دادن به غیر اصلح
امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر مینویسد: «اگر در دبيران تو عيبى يافت شود و تو از آن غفلت كرده باشى، تو را به آن بازخواست كنند»؛ از این کلام برداشت میشود اگر فردی را انتخاب کردیم که سابقهاش مشخص است و در دوران مدیریت او، سیاستهای اشتباهی إعمال شده است و یا همکاران فرد منتخب، سیاستهای مشخص ناصحیحی داشتهاند، با انتخاب او در گناهانش شریک هستیم و رأی دادن به این فرد، برای رأی دهنده نیز مسئولیت میآورد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائلی که میتواند انتخاب افراد را به فرد اصلح سوق دهد، این مسئله است که اگر در انتخابات کشوری به شخص خاصی رأی بدهیم و آن شخص هم انتخاب شود، آیا از آن پس، اگر کار خطا یا هرگونه گناهی انجام دهد که به ضرر کشور و مردم تمام شود، ما هم که به آن شخص رأی دادهایم، در گناه آن شریک هستیم؟
در پاسخ ابتدایی به این مسئله، میتوان این جواب منطقی داده شود: «چنانچه با تحقیق کامل و شناخت اصلح بوده و بعد خلاف آن ثابت شده باشد، گناهی بر گردن فرد نیست».[1] بنابراین به دلیل مشخص نبودن خطاکاری فرد پس از انتخاب، بلکه اطمینان به انجام کارهای مفید برای کشور توسط فرد منتخب، کسی که به این فرد رأی داده باشد، در خطاهای او شریک نیست.
پاسخ دیگری که به این مسئله داده شده، این است که: «اگر پس از تحقیق همه جانبه و مشورت با اهل اطلاع، به فرد مؤمن و متعهد و اصلح رأی بدهید، مسئولیتی در قبال اعمال بد او ندارید؛ ولی امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید». «چنانچه با یقین به صلاحیت او رأی داده باشید، چیزی متوجه شما نخواهد بود؛ ولی در هر صورت امر به معروف و نهی از منکر لازم است».[2] یعنی وقتی رأی دهندگان قبل از انتخاب، یقین داشتند که این فرد، بهترین گزینه است و کار خطایی نمیکند، گناهی بر آنان نیست و با اینکه رأی دهندگان، توانایی عزل او را ندارند، وظیفه شرعی آنان نسبت به خطاهای فرد منتخب، بیتفاوتی نیست، بلکه نهی از منکر است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر مینویسد: «اگر در دبيران تو عيبى يافت شود و تو از آن غفلت كرده باشى، تو را به آن بازخواست كنند»[3] یعنی تعيين مسئول براى هر کار، سلب مسئوليت از انتخاب کننده نمىکند و انتخاب کننده نيز در عیب فرد منتخب مسئوليت مشترک دارد؛ اين همان چيزى است که از آن به مسئوليت مشترک تعبير مىشود و اشاره به آن است که تعيين مسئول براى هر کار، سلب مسئوليت از مقامى بالاتر نمىکند؛ چرا که او بايد در عين تقسيم کار و مديريتها، بر وضع مديران خود نظارت مستمر داشته باشد؛ همان گونه که در دنياى امروز نيز چنين است که اگر مديرى در وزارتخانهای، دست به کار خلافى زد، وزير را احضار کرده و او را بازخواست مىکنند و به اين ترتيب درباره کارهاى مهم، نظارت مضاعف صورت مىگيرد و سبب استحکام برنامههاى اجرايى حکومت خواهد شد.
از کلام حضرت میتوان برداشت کرد که اگر فردی را انتخاب کردیم و توانایی عزل او را داشتیم، عیوب او نیز به گردن ما بوده و میتوان فرد انتخاب کننده را نیز بازخواست کرد؛ این نکته اکنون چگونه میتواند بر انتخاب افراد مؤثر باشد؟! به این صورت که اگر فردی را انتخاب کردیم و یک دوره چهارساله، سیاستهای مناسبی نداشت، آیا برای انتخاب دفعه بعدی او نیز، گناه خطاهایش بر عهده ما نیست؟!
منطق حکم میکند که وقتی ما در گناه فرد منتخب شریک نیستیم که ندانیم وی چه سیاستی داشته، بلکه او را مفید به حال مسلمانان و کشور بدانیم؛ اما اگر کسی سابقهاش مشخص است و در دوران مدیریت او، سیاستهای اشتباهی إعمال شده است و یا همکاران فرد منتخب سیاستهای مشخص ناصحیحی داشتهاند، با انتخاب او در گناهانش شریک هستیم؛ بنابراین رأی دادن به این فرد، برای رأی دهنده نیز مسئولیت میآورد و این افراد را هم در دنیا میتوان عتاب کرد که چرا به این فرد معلوم الحال رأی دادید و هم در آخرت مورد عقاب الهی قرار خواهند گرفت.
پینوشت:
[1]. استفتا از دفتر آیتالله نوری همدانی، توسط سایت اسلام کوئست.
[2]. استفتا از دفاتر آیات: مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی، توسط سایت اسلام کوئست.
[3]. نهج البلاغه، نامه 53. «وَمَهْمَا کَانَ فِي کُتَّابِکَ مِنْ عَيْب، فَتَغَابَيْتَ عَنْهُ، أُلْزِمْتَه».
افزودن نظر جدید