انتخاب سیاستمدار
یکی از ملاکهای لازم برای انتخاب مسئول حکومت اسلامی، اهل سیاست بودن به معنی زیرکی است؛ البته این اصطلاح با فریبکاری تفاوت دارد. بنابراین با یادگیری سواد رسانه، فریبکاران در این عرصه را مییابیم و کسانی را انتخاب میکنیم که سیاست دارند، اما این سیاست داشتن او را به حیلهگری نمیکشاند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام که مدتی در شهر مدینه و سپس به کوفه منتقل شد، حکومت مرکزی تحت مدیریت حضرت بود و ایشان والی و حاکم باقی مناطق اصلی تحت سلطه حکومت اسلامی را تعیین کرده و کارگزار حضرت، مسئولین شهرها و نواحی زیردست، قاضیان، متولیان بیت المال و مالیات و ... را باید عزل و نصب میکرد؛ به همین جهت امیرالمؤمنین علیهالسلام راهکارهایی برای کارگزاران خود قرار دادند؛ از جمله اینکه اوصافی را برای این انتخاب آنها برشمردند تا در گزینش خود، آن ویژگیها را در نظر بگیرند. بیشتر این سفارشات حضرت، در نامه 53 نهجالبلاغه -که به مالک اشتر نوشته شده- در حدیثی در تحفالعقول بیان شده است؛ ما هم در انتخابات پیشِرو، در واقع کارگزار دولت اسلامی را تعیین میکنیم. معیارهای مطرح شده در کلمات حضرت، میتواند معیار انتخاب ما هم باشد.
حضرت در نامهای به مالک اشتر نوشتند: «براى ولايتها مردانى را انتخاب كن كه اهل ... سياست باشند».[1] یکی از خصوصیات لازم برای کارگزاران در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام، اهل سیاست بودن به معنی زیرکی است؛ برای بررسی این ویژگی به یکی از صفات برجسته امیرالمؤمنین علیهالسلام میتوان اشاره کرد. یکی از صفات حضرت، صداقت در سیاست و قاطعیّت در تصمیمگیریها بود و هیچ نوع فریبکاری و سازشکاری و دورویی را برنمیتابید. همین صداقت و درستکاری ایشان سبب شد تا در مسئله شورا پس از مرگ خلیفه دوم، خلافت از دست آن حضرت بیرون رفته و به عثمان منتقل گردد. این صراحت و صداقت سبب شد تا سیاستمداران، یعنی کسانی که هر نوع سازش و فریبکاری را برای رسیدن به مقام یا حفظ آن، سیاست میدانند، آن حضرت را سیاستمدار نخوانده و در شیوه اداره حکومت، به آن حضرت ایراد بگیرند.[2]
حضرت میتوانستند با دادن مقام و منصبی بیجا به طلحه و زبیر، از غائله جمل جلوگیری کرده و یا با موافقت به ادامه داشتن حکومت معاویه در شام، جلوی جریان صفّین را بگیرند و یا با پذیرش مطالب جاهلانه خوارج، از جنگ نهروان جلوگیری کنند؛ ولی هرگز چنین نکردند؛ زیرا سیاستمداری صادق و عادل بودند و هیچگاه فریبکار و اهل سازش با باطل نبودند.
امام در سخنی، در پاسخ به مغیرة بن شعبه که إبقای معاویه را در «شام»، موافق سیاست میدانست، فرمودند: «به خدا سوگند! اشتباه میکنید. معاویه از من زیرکتر نیست. او دغلباز و فاسد است. من نمیخواهم دغلبازی کنم و از جادّه حقیقت منحرف شوم و فسق و جور مرتکب شوم. اگر خدای تبارک و تعالی، دغلبازی را دشمنی نمیپنداشت، در آن وقت میدیدید که زرنگترین مردم دنیا هستم. دغلبازی، فسق و جور است و اینگونه فجورها، کفر است و من میدانم که هر فریبکاری، در قیامت در حالی محشور میگردد که پرچمى دارد و به وسیله آن پرچم شناخته میشود».[3]
بنابراین سیاستی که امیرالمؤمنین علیهالسلام جزء خصوصیات یک کارگزار اسلامی میشمرند، زیرکی است ولی نه از نوع فریبکاری؛ شاید اگر بخواهیم این ویژگی را در این زمان تفسیر کنیم، به این معنی است که این فرد باید رسانه را بشناسد؛ بداند یک اظهارنظر او در کشور یا در دنیا چه بازخوردی دارد؛ اما این سیاست داشتن نباید او را به حیلهگری کشانده و با جنگ روانی و ترفندهای رسانهای، بتواند آراء را فریبکارانه به سمت خود جلب کند. بنابراین با یادگیری سواد رسانه، فریبکاران در این عرصه را مییابیم و معاویهصفتان عرصه کارزار انتخابات را انتخاب نمیکنیم.
پینوشت:
[1]. تحف العقول، ابنشعبه حرانی، ص137. «فَاصْطَفِ لِوِلَايَةِ أَعْمَالِكَ أَهْلَ الْوَرَعِ وَ الْعِلْمِ وَ السِّيَاسَةِ».
[2]. مقاله «معاویه از من زیرک تر نیست!»، مجله موعود.
[3]. نهج البلاغه، خطبه 200.
افزودن نظر جدید