انتخاب خلیفه توسط مردم
عبدالحمید گفت: تعیین امیرالمؤمنین و خلیفة المسلمین از طرف خداوند، به عنوان حق مردم قرار داده شده است. این سخن، مخالف آیات قرآن، سیره و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده و در هیچ نصی در معارف دینی، چنین قاعدهای بیان نشده و اتفاق پس از رحلت حضرت در زمینه خلافت، انحرافی در اسلام بود.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در ضمن انتقاد از دولت و جمهوری اسلامی، وقتی میخواست مسئولین را به مشکلات مردم سفارش کند، گفت: «حاکم فقط و فقط، نماینده مردم است. چنان که در نظام اسلامی نیز «خلیفة المسلمین» و «امیرالمؤمنین» نمایندگی مردم را بر عهده دارد. خلیفة المسلمین و امیرالمؤمنین، از طرف مردم انتخاب میشود، نه از طرف خدا و این حقی است که الله تعالی به مردم داده است تا خودشان در مورد سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند و الله تعالی در این زمینه، دخالتی ندارد. خلفای اربعه را مردم انتخاب کردند. حضرت علی رضیاللهعنه در نامهای که به معاویه نوشت و این نامه در نهجالبلاغه هم موجود است، به این نکته استدلال کرد و گفت که همان شورایی که خلفای قبلی را انتخاب کرد، همان شورا، من را هم انتخاب کرده است؛ لذا شما باید از من اطاعت کنید».[1]
عبدالحمید در سخنان خود، با تحریف تاریخ صدر اسلام، به خداوند و دین اسلام، نسبت ناروا داده است؛ وی انتخاب امیرالمؤمنین را حق مردم از طرف خداوند عنوان کرده است، در حالی که خداوند این حق را، از آنِ خود میداند و در قرآن کریم، انتخاب خلیفه و پیشوا را به خود نسبت داده است.
خداوند در رابطه با تعیین پیامبر و خلیفه خود در زمین میفرماید: «اللَّهُ اَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه»؛[2] «خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد». همچنین در رابطه با تعین امام میفرماید: «وَاِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ اِنِّی جاعِلٌ فِی الاَْرْضِ خَلِیفَة»؛[3] «به خاطر بیاور، هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد».
خداوند سنت خود را چنین حکایت کرده است که: «وَجَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً یَهْدُونَ بِاَمْرِنا»؛[4] «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند» و نیز در آینده نیز از طرف خداوند، این اتفاق خواهد افتاد و پیشوایان از طرف خدا قرار داده خواهد شد: «وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثین»؛[5] «ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».
بنابراین منصب امامت، امری نیست که به دست مردم باشد، بلکه انتخابی از جانب خداوند متعال است. در سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز مانند قرآن مجید، انتخاب خلیفه و پیشوا، به خداوند متعال نسبت داده شده است. ابنکثیر مینویسد: «... عبدالله بن اجلح گفت: پدرم از پیرمردان قبیله خود حدیث کرد که قبیله کنده به آن حضرت گفتند: اگر پیروز شدی، آیا ملک و حکومت را برای ما قرار میدهی؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: ملک و حکومت فقط برای خداوند است، هر جا که بخواهد آن را قرار میدهد».[6]
عبدالحمید که میگوید: «خلفای اربعه را مردم انتخاب کردند»، سخن از انحرافی زده که پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله صورت گرفته است. اهلسنت با نقل سخنی از حضرت درباره اجماع، مستندی بر مشروعیت خلافت خلفا درست کردهاند، در حالی که سه خلیفه اول اهلسنت، با اجماع انتخاب نشدند، نه خلیفه اول و نه خلیفه دوم و سوم. بیعت اجباری مردم با خلیفه اول، مانع اجرای حکومت توسط جانشین اصلی حضرت که در غدیر خم منصوب شده بود، ایجاد کرد و زمینه تشکیل حکومت خلفا را مهیا ساخت؛ نه اینکه این اتفاق، به حکومت خلفا، مشروعیت ببخشد و آن را قاعدهای اسلامی به حساب بیاوریم.
کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز که عبدالحمید به آن استناد کرده، به جهت ساکت کردن دشمن بیان شد؛ معاویه که خود را منصوب از طرف خلفای قبلی مینامید، طبق این استدلال میبایست از امیرالمؤمنین علیهالسلام هم اطاعت کند؛ زیرا حضرت فرمود: من هم به همان شیوهای که خلفای قبلی انتخاب شدند، توسط مردم انتخاب شدم و اگر آنان باید اطاعت میشدند (که معاویه چنین اعتقادی داشت)، باید از من نیز اطاعت کنی!
بنابراین مقدمه کلام عبدالحمید که اساس خلافت اهلسنت را تشریح کرده و به دین اسلام و خداوند نسبت داده است، کاملاً اشتباه بوده و خداوند حق تعیین خلیفه را بر عهده مردم نگذاشته است.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در ۲۴ فروردین ۱۴۰۳.
[2]. سوره انعام، آیه ۱۲۴.
[3]. سوره بقره، آیه ۳۰.
[4]. سوره انبیاء، آیه ۷۳.
[5]. سوره قصص، آیه ۵.
[6]. البدایة والنهایة، ابنکثیر، ج۳، ص۱۴۰.
افزودن نظر جدید