روش مواجهه با فرد کنجکاو در جریان انحرافی(بخش دوم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای مواجهه صحیح و مؤثر با افراد، در گروههای انحرافی، باید ابتدا بدانیم که آن فرد در کدام مرحله از آسیب است. اولین مرحله، کنجکاوی است، سپس فرد علاقه مند، بعد وابسته (مرید)، در مرحله بعد مبلغ آن گروه انحرافی شده و سپس جزو افرادی میشود که مدیریت گروه انحرافی را دارند.
البته اکثر افراد در سطح کنجکاوی و علاقه مند هستند؛ اما این دو مرحله، بستر اصلی مرید وعضو گروه انحرافی شدن است، از این رو باید سعی کنیم مواجهه صحیحی با یک فرد کنجکاو داشته باشیم تا جلوی پیشرفت او به سمت انحراف را بگیریم.
برای اینکه بتوانیم یک روش مواجهه صحیح نسبت به فرد کنجکاو نسبت به یک گروه انحرافی داشته باشیم، ابتدا باید سطح و مرحله کنجکاوی او را تشخیص دهیم و سپس متناسب با آن فعالیتها و راهکارهای مواجهه خودمان را تنظیم کنیم؛ مثلا اگر با شخصی مواجه شدیم که از قانون جذب و کائنات صحبت میکند و سؤالاتی میپرسد ولی زندگی عادی خودش را دارد، کنجکاوی او عادی است، همانند کسی که با یک نمونه از خودروهای جدیدی که شرکت خودرو سازی داخلی به بازار عرضه کرده، افراد از قیمت و امکانات این خودرو میپرسند، مدتی بعد اصلا موضوع فراموش میشود و افراد زندگی عادی خودشان را هم انجام میدهند اما کسی که خیلی سؤال میپرسد، در اینترنت مطالب قدرت ذهن و کائنات را سرچ میکند، با اطرافیان زیاد و مدت زمان طولانی در این مورد صحبت میکند، اگر مثلا دانشجو است، با استادهای خود در این مورد مشورت و نظرخواهی کرده و سؤالات تخصصی میپرسد، اگر روحانی مسجد یا عالم دینی را ببیند، بحث تاریخچه و مباحث قانون جذب در اسلام را مطرح میکند و... این علائم نشان میدهد این کنجکاوی عادی نیست و احتمال اینکه این فرد جذب مباحث خرافی و شبهعلمی قانون جذب شود وجود دارد.
این نوع افراد که کنجکاوی شدیدی نسبت به یک جریان انحرافی دارند، اگر از لحاظ عقلی و عاطفی اقناع نشوند سریع علاقهمند میشوند. چون به احتمال زیاد، این افراد یک نیاز و خلأ در خود میبینند و سعی در رفع آن دارند و احساس میکنند این جریان انحرافی به آن نیاز پاسخ میدهد. از این رو اگر احساس کنند که نیازشان با مطالب یا آموزههای این جریان انحرافی اشباع خواهد شد و جواب داده خواهد شد، یک علقه بین آنها و این آموزه پیدا میشود.
برای همین اگر با یک کنجکاوی زیاد مواجه شدید که دو شاخصه اصلی در آن پر رنگ بود، باید با سرعت به چالشهای ذهنی او جواب داد.
شاخص اول: مدت زیادی از وقت خود را به این موضوع اختصاص داده و دغدغه اش شده است.
شاخص دوم: مدت زمان زیادی گذشته و همچنان این فرد دغدغه این موضوع را دارد و برایش کم رنگ یا فراموش نشده است.
باید با همدلی و محبت با این فرد باب گفتگو را باز کرد و با دو رویکرد به او کمک کرد:
یک. اشکالات، تناقضات و آسیبهای این جریان انحرافی را برایش به زبان ساده تبیین کرد.
دو. با بررسی دقیق، نیازی که این فرد را به جستجوگری وا میدارد شناخت و یک راهکار صحیح برای رفع آن ارائه کرد، تا وقتی که نیاز فرد برطرف نشود ممکن است به سمت جریانات دیگر گرایش پیدا کند؛ همانند یک فردی که به مواد مخدر تریاک اعتیاد دارد، با تلاش از این اعتیاد خلاص میشود و دچار موادمخدر صنعتی میشود، از این مواد مخدر صنعتی به سختی رها شده و نجات مییابد و به مصرف حشیش یا مشروبات الکلی سوق پیدا میکند؛ این سیالیت در موضوع اعتیاد بین افرادی که ترک میکنند شایع است. تا نیاز فرد، شناسایی و با راهکار مناسب جواب داده نشود، این شخص در معرض آسیب است. باید ارتباط خودمان را با این مخاطب کنجکاو حفظ کنیم، بعد از مدتی که با این فرد تعامل داشتیم دوباره بررسی شود که آیا رویکرد و نحوه تعامل اثرگذار بوده است یا نه؟
اگر اثرگذار بوده که باید این مسیر حفظ و ارتقا پیدا کند. اما اگر راهکار ارائه شده ناکارآمد بوده باید بررسی کرد که اشکال کجاست؟ آیا تشخیص نیاز غلط بود؟ آیا راهکار جایگزین مناسب نبوده؟ یا تبیین آسیبهای این جریان انحرافی به درستی انجام نشده است؟ یا این فرد، شخصیت متعادل نداشته و خارج از فرایند مواجهه ما قرار دارد.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید