نقاق دارویش گنابادی در برخورد با شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از صفاتی که قرآن کریم به شدت با آن به مخالفت می پردازد نفاق و دورویی است و جایگاه آنان را در سرای دیگر بیان می کند «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا(نساء/145) آرى، منافقان در فروترين درجات دوزخند، و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت.»
در ایام شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با رفتار دو گانه و منافقانه ای از فرقه صوفیه گنابادی در مورد شهادت این بانوی عظیم الشأن مواجه بودیم. یکی از کانال های منسوب به این فرقه صوفیه با بارگذاری تصویری ایام شهادت این بانوی دوعالم را تسلیت گفت؛ در حالی که نورعلی تابنده قطب قبلی این فرقه در یکی از جلسات خود به مقام حضرت زهرا(سلام الله علیها) توهین کرده و در مطالبی موهن می گوید: «متاسفانه کسانی که باید خودشان حیثیت و اهمیت مصداق واژه شهید را حفظ کنند، این کار را نمی کنند و به هر نفری که به هر نحوی کشته می شود شهید می گویند و لغت شهید را کم ارزش می کنند... یکی از دوستان سابق من که مرد مسلمان و خیلی معتقدی است به من تلفن زد و از من پرسید تقویم امسال را دیدی؟ گفتم بله، گفت دیدی نوشته شهادت حضرت زهرا. خب با این حرف اجر شهید کم می شود... شهادت مقام بالایی است و شامل حضرت زهرا نمی شود و با گفتن شهادت حضرت زهرا مقام شهید را بی ارزش می کنید، حضرت زهرا(س) رحلت کرده است.»(1)
بین این دو رویکرد، نفاق و دورویی وجود دارد؛ پیروان این فرقه یا باید قائل به اعتقاد نورعلی تابنده درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشند و از او تبعیت کنند و یا باید قائل به خطا و اشتباه نورعلی تابنده در این مورد شوند و در ظاهر هم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را شهید خطاب کنند. اما از آنجا که دراویش این فرقه، نورعلی تابنده را قطب و ولی خدا میدانستند و از آنجا که در طریقت صوفیانه، تبعیت و پیروی از قطب، از هر چیزی مهم تر است، لذا این عرض تسلیت شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را باید یک عمل منافقانه و در جهت حفظ ظاهر قلمداد کرد؛ مگر اینکه اعلام کنند نورعلی تابنده در این امر اشتباه کرده است.
از مشخصههای بارز منافقان آن است که هر روز به رنگی در میآیند، میان هر جمعیتی که قرار بگیرند با آنها هم صدا میشوند، در قضیه شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک روز شهادت را تسلیت می گویند و یک روز شهادت آن حضرت را دروغ دانسته و می گویند به مرگ طبیعی از دنیا رحلت کرده اند و همان حرف دشمنان شیعه را بازگو می کنند.
قرآن این صفت منافقان این چنین بیان میکند: «وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(بقره/14) هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات کنند گویند ایمان آوردیم. اما هنگامی که با دوستان شیطان صفت خود به خلوت گاهی میروند، میگویند ما با شمائیم و اگر میبینید ما در برابر مؤمنان اظهار ایمان میکنیم ما آنها را مسخره میکنیم».
این دوگانگی شخصیت و تضاد برون و درون که صفت همیشگی منافقان است، پدیدههای گوناگونی در عمل و گفتار و رفتار فردی و اجتماعی آنها دارد که به خوبی میتوان آنها را شناخت.
پس نفاق یعنی اینکه در باطن، کافر و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر، اظهار اسلام و ایمان کند و یا اینکه جزء فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیّع نماید، و این نوع از نفاق، اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است، زیرا علاوه بر کفر باطنی، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می باشد و آنچه از مصائب و بدبختی ها که دامنگیر مسلمانان شده از قِبَل اینگونه افراد بوده است.
از این جهت خداوند در قرآن سختترین عذاب و درکات دوزخ را برای آنان مقرر داشته و فرموده: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار(نساء/145) منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!».
پی نوشت:
(1). نورعلی تابنده(مجذوب علیشاه)، سخنرانی در روز یکشنبه مورخ 25فروردین92 ، حسینیه امیر سلیمانی تهران .
افزودن نظر جدید