ﻧﻘﺶ ﻳﻬﻮد در ﻣﻨﻊ ﺗﺪوﻳﻦ اﺣﺎدﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص)

  • 1401/01/21 - 08:48
خلیفه دوم اهل سنت تحت تأثیر و تلاش های ﻛﻌﺐ اﻻﺣﺒﺎر یهودی از ﻧﺸﺮ و ﻧﮕﺎرش اﺣادﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم (ص) ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی کرد.
 ﻣﻨﻊ ﺗﺪوﻳﻦ اﺣﺎدﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص)

 ﻳﻬﻮد در ﻣﻨﻊ ﺗﺪوﻳﻦ اﺣﺎدﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص) توسط خلیفه دوم اهل سنت ﻧﻘﺶ جدی داشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _  از جمله ﻣﻮاﻧﻊ مهم ﺗﺴﻠﻂ ﻓﺮهنگی ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﺑﺮ ﺟﺎمعه اﺳﻼمی، اﺣﺎدﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ﺑﻮد. اﮔﺮ اﻳﻦ اﺣﺎدﻳﺚ ﺗﺪوﻳﻦ می ﺷﺪ، ﻳﻬﻮدﻳﺎن نمی ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ مقاصد و اهداف ﺧﻮد را ﺑﻪ پیش ببرند. از این رو ﻛﻌﺐ اﻻﺣﺒﺎر، ﻳﻬﻮدی ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻧﻤﺎ ﻛﻪ از طبقه قاریان و ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻪ ﻣﻨﻊ ﻛﺘﺎﺑﺖ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﻮد، ﻣﺄﻣﻮر ﺷﺪ ﺗﺎ خلیفه دوم اهل سنت را ﺑﻪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﺗﺪوﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﻨﺪ و ﺗﻼش ﻫﺎی او ﻣﺆﺛﺮ اﻓﺘﺎد.

ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻛﻌﺐ، اﺣﺎدﻳﺚ ﻣﻜﺘﻮب را «ﻣﺜﻨﺎه» ﻧﺎﻣﻴﺪ. «ﻣﺜﻨﺎه» به ﻛﺘﺎب ﻫﺎیی گفته می شود ﻛﻪ علمای بنی اﺳﺮاﺋﻴﻞ ﺑﻌﺪ از ﺣﻀﺮت ﻣﻮسی(علیه‌السلام) ﺗﺪوﻳﻦ ﻛﺮدﻧﺪ.[1] خلیفه ی دوم اهل سنت در ارائه دلیل اﻧﺠﺎم اﻳﻦ ﻛﺎر ﮔﻔت: «بنی اﺳﺮاﺋﻴﻞ ﻛﺘﺎب ﻫﺎیی ﻧﻮﺷﺘﻪ و از ﻛﺘﺎب ﺧﺪا ﻏﺎﻓﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ و اﻳﻦﻫﺎ «ﻣﺜﻨﺎة ﻛﻤﺜﻨﺎة اﻫﻞ اﻟﻜﺘﺎب» اﺳﺖ.[2]

ﺳﻴﺪﺟﻌﻔﺮ مرتضی عاملی می ﮔﻮﻳﺪ: «ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻠﻴﻔﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ را از ﻛﻌﺐ اﻻﺣﺒﺎر ﻛﻪ ﺟﺰو ﻣﻘﺮﺑﺎن درﺑﺎرش ﺑﻮد، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺧﻮش بینی ﻳﺎ ﻫﺮ ﻋﻠﺖ دﻳﮕﺮی ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.» ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺣﺪیثی از ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ﺟﻌﻞ ﺷﺪ: «از ﻣﻦ ﭼﻴﺰي ﻧﻨﻮﻳﺴﻴﺪ و ﻫﺮﻛﻪ ﭼﻴﺰی ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮد.» ﺑﺎ ﻣﻘﺎیسه اﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺎ اﻳﻦ جمله ﺗﻠﻤﻮد ﻛﻪ: «ﻣﻄﺎلبی را ﻛﻪ ﺷﻔﺎهی ﺑﺮای ﺗﻮ ﻧﻘﻞ می ﺷﻮد، ﺣﻖ ﻧﺪاری ﻛﻪ ﻣﻜﺘﻮب و ﺛﺒﺖ کنی»، ارﺗﺒﺎط اﻳﻦ رواﻳﺖ ﺑﺎ ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﻣﺸﺨﺺ می ﺷﻮد.[3]

ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ دلیل ﻛﻪ ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﺑﻪ ﺳﺒﺐ روی آوردن ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎی ﻋﺎﻟﻤﺎن ﺧﻮد و رﻫﺎ ﻛﺮدن ﻛﺘﺎب ﺧﺪا (ﺗﻮرات) ﮔﻤﺮاه ﺷﺪه اﻧﺪ و ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ چنین ﻣﺴﺌﻠﻪ ای داﻣﻦ ﮔﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻫﻢ ﺑﺸﻮد. از این رو ﺑﺎ اﺳﺘﺪﻻل ﺑﻪ ﺣﺪﻳﺚ ساختگی بیان شده و ﻣﻨﺴﻮب ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ﻛﺘﺐ ﺣﺪﻳﺚ را ﺳﻮزاﻧﺪ و ﺑﻪ تمام واﻟﻴﺎن اﻋﻼم کرد، آنﭼﻪ ﺣﺪﻳﺚ از رﺳﻮل ﺧﺪاﺳﺖ، ﻧﺎﺑﻮد ﻛﻨﻨﺪ.[4]

ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﺤﺪﺛﺎن، اﺣﺎدﻳﺚ ﻣﻜﺘﻮب ﺧﻮد را از ﺑﻴﻦ ﺑﺮدﻧﺪ و ﻣﺮدم ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺣﺪﻳﺚ را ﻋﻴﺐ می داﻧﺴﺘﻨﺪ.[5] ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﻧﺸﺮ و ﻧﮕﺎرش ﺣﺪﻳﺚ رسمی و قانونی ﺷﺪ و ﺣﺪﻳﺚ جعلی «حدّثوا ﻋﻦ بنی اﺳﺮاﺋﻴﻞ و ﻻ ﺣﺮج»، ﭘﺸﺘﻮانه ﺷﺮعی و دینی ﻧﻘﻞ رواﻳﺎت ﻳﻬﻮدی ﺷﺪ.[6]

خلیفه سوم ﺳﻨﺖ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻣﻨﻊ ﻧﻘﻞ و ﻧﮕﺎرش اﺣﺎدﻳﺚ را دﻧﺒﺎل ﻛﺮد و رﺳﻤﺎً اﻋﻼم ﻛﺮد: «کسی ﺣﻖ ﻧﺪارد ﺣﺪیثی را ﻧﻘﻞ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در دوران اﺑﻮﺑﻜﺮ و ﻋﻤﺮ ﺷﻨﻴﺪه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.» به نظر می رسد یکی از ﻋﻠﻞ ﺗﺒﻌﻴﺪ اﺑﻮذر، ﻧﻘﻞ اﺣﺎدﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ﺑﻮد.[7]

پی نوشت:
[1]. اﺑﻮ ﻋﺒﻴﺪ ﻗﺎﺳﻢ ﻫﺮوي، ﻗﺮﻳﺐ اﻟﺤﺪﻳﺚ، ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪاﻟﻤﺆﻳﺪ ﺧﺎن، ﺣﻴﺪرآﺑﺎد: داﺋﺮة اﻟﻤﻌﺎرف اﻟﻌﺜﻤﺎﻧﻴﺔ، بیﺗﺎ، ص 282
[2]. اﺑﻦ ﺳﻌﺪ، اﻟﻄﺒﻘﺎت اﻟﻜﺒﺮی، ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻋﺒﺪاﻟﻘﺎدر ﻋﻄﺎء، ﺑﻴﺮوت: داراﻟﻜﺘﺐ اﻟﻌﻠﻤﻴﺔ، 1418ق، ج 5، ص 188؛ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪادی، ﺗﻘﻴﻴﺪ اﻟﻌﻠﻢ، ﺑﻴﺮوت: دار اﻟﺤﻴﺎء اﻟﺘﺮاث اﻟﻌﺮبی، 1417ق، ص 56
[3]. ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺮتضی ﻋﺎملی، اﻟﺼﺤﻴﺢ ﻣﻦ ﺳﻴﺮة النبی اﻻﻋﻈﻢ، ﻗﻢ: ﺟﺎﻣﻌﺔ ﻣﺪرﺳﻴﻦ ﺣﻮزة ﻋﻠﻤﻴﺔ ﻗﻢ، 1402ق، ج 5، ص 175
[4]. ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪادی، ﺗﻘﻴﻴﺪ اﻟﻌﻠﻢ، ص 53
[5]. اﺑﻦ ﺳﻌﺪ، اﻟﻄﺒﻘﺎت اﻟﻜﺒﺮی، ج 6، ص 258
[6]. ﻋﺒﺪاﻟﺮزاق ﺑﻦ ﻫﻤﺎم اﻟﺼﻨﻌﺎنی، اﻟﻤﺼﻨﻒ، ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻋﺒﺪاﻟﺮﺣﻤﻦ الاعظمی، ﺑﻴﺮوت: اﻟﻤﻜﺘﺐ اﻻﺳﻼمی، 1390ق، ج 10، ص 310- 311
[7]. اﺑﻦ ﺳﻌﺪ، اﻟﻄﺒﻘﺎت اﻟﻜﺒﺮی، ج 2، ص 354

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.