نقد قرآنیون در زمینه انکار حجیت سنت

  • 1400/10/15 - 10:43
"قرآنیون" معتقدند قرآن تنها وحی الهی است و سنت، اجتهادات و برداشت‌های شخصی پیامبر (ص) است و لزومی به تبعیت و توجه به آن نیست. در حالی که خداوند پیامبر (ص) را اسوه می‌داند و در تبعیت، به جهت خاصی از سنت اشاره نشده که بیانگر آن است که همه رفتارهای پیامبر(ص) در همه ابعاد زندگی ایشان تبعیتش لازم است.
نقد قرآنیون در زمینه انکار حجیت سنت

"قرآنیون" تنها قرآن را حجت دانسته و لزومی به تبعیت و توجه به سنت نمی‌دانند؛ در حالی که خداوند پیامبر (ص) را بدون هیچ قیدی اسوه و الگو می‌داند، یعنی همه رفتارهای پیامبر (ص) در همه ابعاد زندگی ایشان حجت و الگو است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ "قرآنیون" بر این باورند که قرآن تنها وحی الهی است و سنت، اجتهادات و برداشت‌های شخصی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و وحی هیچگونه دخالتی در آن ندارد و آنچه سنت خوانده می‌شود، قابل بازنگری بوده و برای مسلمانان الزام آور نیست.
برای نمونه، عبدالله جکرالوی یکی از بزرگان قرآنیون می‌گوید: «ما جز به پیروی از آنچه خداوند نازل کرده، مأمور نشده‌ایم و اگر هم درستی انتساب برخی از احادیث را به طور قطعی به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپذیریم، پیروی از آنها واجب نیست؛ زیرا وحی نازل شده از جانب خداوند نیستند.»[1]

قرآنیون برای اثبات این مدعا به مقایسه قرآن و سنت پرداخته‌اند:
در این مقایسه، نخستین شرط و رکن وحیانی بودن آن است که وحی، از جانب خداوند است و فردی که وحی بر او نازل شده، نباید دخالتی در آن داشته باشد و سنت این شرط را ندارد.
زیرا اولاً احادیث شامل سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، در حالی که قرآن کلام خداوند است و ثانیاً در فرآیند نقل احادیث، نقل به معنا صورت گرفته است و دومین کاستی سنت در قیاس با قرآن، ثبت دیرهنگام و نقل مسئله‌دار سنت است. به بیان دیگر اگر خدا می‌خواست سنت جزء دین باشد، بدون تردید مانند قرآن، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را مأمور ثبت دقیق آن می‌کرد، این در حالی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خود از نگارش و کتابت حدیث نهی می‌کرد تا از آمیختگی آن با قرآن خودداری شود.[2]

در مقام پاسخ به این ادعا می‌توان گفت:
بدون تردید محتوا و الفاظ قرآن از جانب خداوند متعال است و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بدون دخل و تصرف، آن را به ما ابلاغ کرده است.
اما مهم‌ترین دلیل وحیانی بودن قرآن، اعجاز این کتاب الهی است که طی پانزده قرن هم آورد طلبی کرده است، اما کسی نتوانسته مثل آن را بیاورد، زیرا کلام خدا و کلام غیر بشری است؛ ولی بنا بر دلایل عقلی، قرآن تنها وحی الهی نیست و منشأ حجیت سنت، همان منشأ حجیت قرآن است.
قرآن، از آن جهت حجت است که از ناحیه خداوند نازل شده است و سنت نیز اگر حجت است، به دلیل انتساب آن به وحی است، با این تفاوت که در قرآن، لفظ و محتوا هر دو منسوب به وحی است، اما در سنت، تنها محتوا به خداوند منسوب است و اصرار بر عصمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) از آن‌روست که این چشمه زلال را جریان یافته از سرچشمه احدیت بدانیم.[3]

از جمله آیاتی که بیانگر اعتبار و حجیت سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، آیاتی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را الگو و نمونه نیکی برای مردم معرف می‌کند: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا [احزاب/21] البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»
خداوند در این آیه، اسوه و الگو بودن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به جهت خاصی محدود نکرده است و از میان سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) [قول، فعل، تقریر] بر فعل خاصی اشاره نشده است که بیانگر این است که همه رفتارهای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در همه ابعاد زندگی ایشان این حکم را دارد. چه رفتارهای عادی ایشان و چه رفتارهایی که در راستای تبلیغ وحی انجام می‎داد. زیرا اگر فعل خاصی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مورد نظر بود، می‌بایست ذکر می‌شد.[4]

پی‌نوشت:
[1]. الهی بخش، خادم حسین، دراسات فی الفرق القرآنیون و شبهاتهم حول السنه، ص213.
[2]. همان، ص243-244.
[3]. حکیم، سید محمد تقی، اصول العامه للفقه المقارن، ص129.
[4]. طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، ج16، ص288.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.