تحریک احساسات ملی با ترویج عرفان ایرانی

  • 1400/06/13 - 13:15
در دیدگاه سرکرده فرقه حلقه، تمامی عرفان‌ها هدفی جز نجات بشریت از پوچی و سرگردانی ندارند و اهمیتی ندارد که این معنویت‌ها با تکیه بر کدام اصول و مبانی شکل گرفته باشند. محمدعلی طاهری، در تحریک احساسات ملی و حس وطن دوستی ایرانیان، با به میان کشیدن اعتلای عرفان ایران، به نوعی به آن هویت مستقل داده و جالب‌تر این‌که یکی از رسالت‌های عرفان کیهانی را، اعتلاء و رشد عرفان اسلامی-ایرانی عنوان می‌کند.
عرفان حقیقی و عرفان کاذب

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در دیدگاه سرکرده فرقه حلقه، تمامی عرفان‌ها هدفی جز نجات بشریت از پوچی و سرگردانی ندارند و اهمیتی ندارد که این معنویت‌ها با تکیه بر کدام اصول و مبانی شکل گرفته باشند. محمدعلی طاهری، در تحریک احساسات ملی و حس وطن دوستی ایرانیان، با به میان کشیدن اعتلای عرفان ایران،[1] به نوعی به آن هویت مستقل داده و جالب‌تر این‌که یکی از رسالت‌های عرفان کیهانی را، اعتلا و رشد عرفان اسلامی-ایرانی عنوان می‌کند.[2]
همچنین ایشان در پاسخ به منتقدانی که به دنبال کشف ریشه‌های شرقی و غربی برای اصول و مبانی عرفان حلقه هستند، بر بومی بودن عرفان حلقه تکیه و تاکید کرده است. با توجه به التقاطی بودن تفکرات شخص محمدعلی طاهری هرگز نمی‌توان آموزه‌های عرفان کیهانی را به عنوان عرفان اسلامی-ایرانی به حساب آورد.
 با توجه به سفرهایی که این فرد به کشورهای مختلف از جمله ترکیه، ژاپن و ... داشته است؛ با مکاتب مختلف معنوی و غیرمعنوی، مانند بودیسم، ذن بودیسم، شین توئیزم، ادیان بشری چه سنتی و مدرن... آشنائی اجمالی پیدا کرده‌ است. به همین خاطر با تکنیک‌ها و فنون معنوی، معنویت‌های غیر اسلامی نیز آشنا شده است؛ اما چون از درک و دریافت عمیق و عالمانه عرفان اسلامی برخوردار نبوده، نتیجه تفکرات و آن‌چه ارائه به مخاطبان ارائه داده است، جز عرفان و معنویت(التقاطی و انحرافی) چیز دیگری نبوده است.
خداوند متعال خداوند در آیه ۸۵ سوره بقره نسبت به خطر التقاط و افرادی که بخشی از دین را می‌پذیرند و بخشی را رها کرده و به احکام فردی عمل می‌کنند، و نسبت به مسائل اجتماعی بی‌تفاوت هستند، هشدار داده و می‌فرماید: «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[بقره/85]؛ چرا به برخی از احکام ایمان آورده و به بعضی کافر می‌شوید؟ پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلّت و خواری در زندگانی این جهان و بازگشتن به سخت‌ترین عذاب در روز قیامت؟ و خدا غافل از کردار شما نیست.» و بر همین مبنا جامعه‌ای که از دین و معنویت التقاطی پیروی کند، باید در انتظار خواری دنیوی و عذاب اخروی باشد.
قابل ذکر است که در ایران عارفان زیادی بوده و هستند که جزو عرفای به نام اصیل در عرفان ناب اسلامی به شمار می‌روند؛ همانند: آیت‌الله شاه آبادی استاد عرفان امام خمینی، علامه طباطبایی، امام خمینی، آیت الله بهجت، و غیره. ولی هیچ کدام از این افراد در راستای اعتلای عرفان ایران تلاش نکرده‌اند و هرگز در سخنان و توصیه‌های آنان درباره عرفان ایرانی و تقویت و ترویج آن، مطلبی بیان نشده است. آن‌چه که مسلم است، این افراد همگی در مسیر عرفان ناب اسلامی قدم برداشته و دیگران را نیز به طریق عرفان ناب اسلامی، که همان انجام واجبات و ترک محرمات الهی است، تشویق و دعوت می‌کردند.
بنابراین در فرهنگ عرفان ناب و اصیل اسلامی، هرگز اسم کشور و یا منطقه ی جغرافیایی خاصی مد نظر نبوده و تمامی عرفای بزرگ و مشهور تلاش کرده‌اند، عرفان متخذ از دین و شریعت را به جامعه عرضه کرده و تمامی تلاش خود را معطوف به اعتلای عرفان ناب اسلامی بکنند.
در نتیجه باید گفت، هدف سرکرده فرقه کیهانی از ذکر اصطلاحاتی چون عرفان ایرانی و...، صرفاً ترویج و بزرگ نمایی فرقه و تشکیلات تحت اشراف خود بوده و با سخن راندن از اعتلای عرفان ایران، بیشتر از آن‌که به دنبال اهداف وطن‌پرستانه باشد، به دنبال رسیدن به اهداف فرقه‌ای و شخصی خود می‌باشد.

پی‌نوشت:

[1]. طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، آمریکا، چارلزتون (2008)، 2011، ص12.
[2]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.