پیروان حلقه: نام پدر حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) آذر بود!

  • 1398/09/11 - 09:18
بی‌اطلاعی از آموزه‌های دینی در آثار و صحبت‌های تمامی سرکرده‌های جریانات نوظهور معنوی به شدت موج می‌زند. یکی از این جریانات کاذب و نوظهور، فرقه موسوم به حلقه است که در دیدگاه‌ها و نظرات بنیان‌گذار آن برداشت‌های سطحی از ظواهر قرآن، بی‌اطلاعی از تاریخ و آموزه‌های ادیان، به خصوص دین اسلام؛ و همچنین عدم برداشت منطقی و علمی از روایات معصومین (علیهم‌السلام) به وضوح دیده می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- بی‌اطلاعی از آموزه‌های دینی و قرآنی از ویژگی‌های بارز جریانات نوظهور معنوی است. یکی از این جریانات انحرافی موجود، فرقه موسوم به حلقه است که در دیدگاه‌ها و نظرات بنیان‌گذار این فرقه، برداشت‌های سطحی از ظواهر آیات قرآن، تاریخ و آموزه‌های ادیان، به خصوص دین اسلام؛ و همچنین عدم درک صحیح از روایات معصومین (علیهم‌السلام)  به وضوح به چشم می‌خورد. هنگام گفتگو در پیج اینستاگرامی (عرفان‌های نوظهور) با یکی از پیروان حلقه(mehdi_yazdkan) درباره رسیدن به کمال و سعادت الهی، بحثی شد که این فرد گفت: «چون پیامبران الهی و دیگر افراد، قبل از پذیرش اسلام قدرت به کمال رسیدن را داشتند، بنابراین همه انسان‌ها بدون این‌که یکتاپرست بوده و دینی را  پذیرفته باشند، به راحتی می‌توانند به کمال حقیقی برسند؛ و این ظرفیت در عرفان حلقه به راحتی برای همگان وجود دارد!» ایشان برای اثبات ادعای خود، حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) را نمونه آورده و ادامه داد: «پدر حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) شخصی به نام آذر بود! که بت پرست بوده و از همان ابتدا در جرگه‌ی یکتا پرستان قرار نداشت! همین مورد نشان دهنده‌ی این است که هر فردی می‌تواند بدون این‌که مقید به دین و آیین خاصی باشد، در مسیر کمال و معنویت الهی قدم بردارد!»
در پاسخ گفتم؛ «اولاً: این ادعای شما بدون دلیل و سند معتبر بیان شده است.
ثانیاً: احتمالاً منشاء این برداشت اشتباه شما، آیاتی است که در خصوص همین موضوع در قرآن وجود دارد. در قرآن کریم از شخصی به نام «آزر» تعبیر به «أب» شده است که معمولاً (بدون قرینه) به معنای پدر استعمال می‌شود. بنابراین لازم است در خصوص همین مورد توضیحاتی ارائه شود. 
در چهار آیه‌ی  از قرآن از(آزر) تعبیر به أب شده است. این آیات عبارتنداز:
الف- «وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ۚ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ،[توبه/114] و استغفار ابراهیم براى پدرش (عمویش آزر)، فقط به خاطر وعده‏‌هایی بود که به او داده بود (تا وى را به سوى ایمان جذب کند) امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بی‌زارى جُست به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود»
ب- «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً ۖ إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[انعام/74]، (به خاطر بیاورید) هنگامى را که ابراهیم به پدرش (عمویش‏ آزر) گفت: (آیا بت‌هایى را معبودان خود انتخاب می‌کنی؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى می‌‏بینم»
ج- «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ[زخرف/26]،  و به خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم به پدرش (عمویش آزر) و قومش گفت: (من از آن چه شما مى‏‌پرستید بیزارم‏)»
د- «... حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ...[ممتحنه/4]  جز آن سخن ابراهیم که به پدرش (عمویش آزر) گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب مى‏‌کنم، و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم و اختیارى ندارم)»
بدیهی است هنگامی که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اسلام از نسل حضرت اسماعیل و ابراهیم (علیهماالسلام) است، به طور طبیعی پدر حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) از اجداد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) محسوب می‌شود، که مطابق احادیث نمی‌تواند مشرک باشد؛ از این رو معنای (أب) در این آیات نمی‌تواند (پدر) باشد، بلکه به معنای دیگری که معمولاً عرب در آن معانی به کار می‌برد (عمو یا پدر زن و ...) باید حمل شود.
بر اساس نشانه‌ها و شواهدی که در ذیل بیان می‌شود، متوجه می‌شوید که منظور از (أب) در این آیات پدر نیست، بلکه مراد عموی آن حضرت است.
از راویان شیعه و سنی نقل شده است، که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام المطهرات،[1] دائما از صلب‌های پاک به رحم‌های پاک انتقال پیدا می کردم.»
روایاتی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از طریق شیعه و سنی نقل شده که اجداد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا حضرت آدم(علیه‌السلام) همه موحد بودند.[2]
همچنین خداوند در قرآن، اسماعیل(علیه‌السلام) را با وجود این‌که عموی حضرت یعقوب(علیه‌السلام) است به عنوان پدر ایشان معرفی کرده است. «أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[بقره/133]، آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را مى‌‏پرستید؟ گفتند: خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.»
در این آیه کلمه (أب-پدر) بر جد و عمو و پدر واقعى اطلاق شده؛ از این رو اگر گفته شود (آزر) که در قرآن از آن تعبیر به (أب) شده، منظور عموی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)است، مطابق فرهنگ تعبیرات قرآن این تعبیر ادعای بدون دلیل نیست. بنابراین، پدر حقیقى ابراهیم (علیه‌السلام) شخص دیگرى غیر از (آزر) بوده است، اما قرآن از او اسم نبرده، بلکه روایات ما اسم او را (تارخ) معرفى کرده و تورات نیز آن را تأیید نموده است‏.[3]
بنابراین باید گفت: بی‌گمان مشرکان و بت‌پرستان دشمنان خداوند محسوب شده و بر هر مسلمانی واجب است که از دشمنان خدا برائت جوید نه این‌که نسبت به آن‌ها ملاطفت و عطوفت نشان دهد، از این رو می بینیم که ابراهیم(علیه‌السلام) بعد از آن که برایش روشن شد که عمویش دشمن خداوند است، از او برائت جست، که در آیه قرآن به صراحت به آن اشاره شده است. «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ؛[توبه،114] امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بی‌زارى جست.»

پی‌نوشت
[1]. آلوسی، سیدمحمود، روح‌المعانی فی تفسیرالقران، على عبدالبارى عطیة، ج7، ص 388، ناشر دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت، سال 1415 ق، چاپ اول‏؛ اندلسی، ابوحیان محمدبن یوسف، بن حیّان، تفسیر البحرالمحیط فی‌التفسیر، ج 8، ص 439.
[2]. آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القران، ج 7، ص 388؛ اندلسی، ابوحیان محمدبن یوسف، البحرالمحیط فی‌التفسیر، ج 8، ص 439.
[3]. بیهقی، دلائل‌النبوة، ج 1، ص 103، نرم افزار مکتبة الشامله.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.