آیا آموزش همگانی در بهائیت تعلیمی ابداعی است؟!

  • 1397/08/20 - 12:14
پیشوایان بهائیت لزوم علم‌آموزی را از تعالیم ابداعی خود برمی‌شمارند. این در حالیست که وقتی اعتراف آنان به آمدن تمامی پیامبران به جهت تعلیم و تربیت را مرور می‌کنیم، منظور خود را تحصیلات کلاسیک معرفی می‌کنند. حال آن‌که تاریخ نشان داده که تشکیلات بهائیت، حتی مبدع تحصیلات کلاسیک اجباری نیز در دنیا نبوده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغی بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت موضوع جایگاه علم‌آموزی و ادعای ابداع آن توسط پیشوایان بهائیت را به گفت و گو نشستند.
مبلّغ بهائی: پیشوایان ما تعالیمی مرتقی و متناسب با این زمانه آورده‌اند؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «جميع می‌گفتند: تعاليم حضرت بهاءالله فی الحقيقه مثل ندارد، روح اين عصر است و نور اين قرن».[1]
پژوهشگر: به عنوان مثال، نمونه‌ای از این تعالیم را نام ببرید؟!
مبلّغ بهائی: نمونه‌ای از این تعالیم بدیع، تأکید پیشوایان ما بر جایگاه علم و سوادآموزی است؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «تعليم و تربيت بنصّ قاطع جمال مبارک (: حسینعلی نوری) فرض (: واجب) است، هركس قصور نمايد از موهبت كبری محروم ماند».[2]
پژوهشگر: خب بسیار قبل‌تر از بهائیت در اسلام هم همین‌گونه به جایگاه ویژه‌ی علم آموزی تأکید شده است؛ همچنان که حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «طَلبُ العِلم فريضةٌ علی كلِّ مُسلمٍ و مُسلمه [3]؛ طلب علم بر هر مرد و زن واجب است». حتی به اعتراف عبدالبهاء تمام پیامبران بر این اصل تأکید کرده‌اند: «انبيای ذی‌شأن به جهت تربيت و تعليم بشر آمدند تا بشر را مظهر انوار كنند مطّلع بر حقائق اسرار نمايند سبب ترقيات ماديه و ترقيات معنويه عالم انسانی شوند».[4] بنابراین تأکید بر لزوم علم‌آموزی، اصل جدیدی نیست که بهائیت داعیه‌دار آن باشد!
مبلّغ بهائی: خیر منظور پیشوایان ما از ابداع این اصل، لزوم تحصیلات کلاسیک هست.
پژوهشگر: بر فرض هم که این توجیه ساختگی شما را بپذیریم، باز هم پیشوایان بهائی مبدع لزوم این‌گونه تحصیلات نیز نبوده‌اند، بلکه در واقع نخستين جوانه‌های آموزش و پرورش يكسان و اجباری را می‌توان در آثار افلاطون و ارسطو يافت.[5] همچنین نخستین گام‌های حمایت از تحصیلات همگانی و حتی اجباری را می‌توان نهضت اصلاحات پروتستانی، در زمان مارتين لوتر (از 1483 تا 1546 ميلادی) قلمداد كرد و یا سيستم آموزش اجباری مدرن كه در آلمان شكل گرفت و از اواسط قرن هجده ميلادی به مناطق ديگر نيز معرفی شد. بنابراین پیشوایان بهائی در این زمینه، چه نوآوری و یا مجوزی برای دروغ‌گویی خود داشته‌اند؟!

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 3، ص 78.
[2]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1985 م، ص 214.
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت: دارالإحیاء التراث، 1403 ق، ج 1، ص 177.
[4]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 1، ص 99.
[5]. علاقمندان به تاريخچه‌ی آموزش، می‌توانند جهت كسب اطلاعات بيشتر، به كتاب‌های جمهوريت افلاطون و تاريخ فلسفه ويل دورانت مراجعه نمايند.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.