آیا تبلیغ بهائیت بر قوانین حکومتی اولویت دارد؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تبلیغ، یکی از دستورات همگانی و اجباری در فرقهی بهائیت به شمار میآید.[1] اما در حالی که تبلیغ این فرقهی ضالّه در ایران ممنوع است، آیا بهائیان میبایست به قوانین حکومتی پایبند بوده و یا به حکم پیشوایان خود عمل نمایند؟!
در پاسخ به این پرسش لازم است بدانیم که پیامبرخواندهی بهائی، پیروان خود را به اطاعت بدون قید و شرط از تمامی حکومتها امر کرده و حق هرگونه اعتراض به حکومتها را از بهائیان سلب کرده است.[2] از اینرو شوقی افندی نیز زمانی که تعارض میان دستورات امری (: همچون لزوم تبلیغ)، با قوانین حکومتی (: ممنوعیت تبلیغ) پیش بیاید، عمل به اوامر حکومتی را مقدم دانسته است: «احكامی را كه حضرت بهاءالله در كتاب اقدس نازل فرمودهاند، در صورتی كه اجرايش ممكن و مستقيماً با قوانين مدنی مملكت مغاير نباشد، بر همه ياران الهی و تشكيلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است».[3]
اما ممکن است که مبلّغین بهائی در توجیه قانونشکنی و تکلیف گریزی خود، دستورات بیت العدل را بهانهی انجام امور تبلیغاتی خود معرفی کنند که در پاسخ آنها باید گفت، طبق دستور پیشوایان بهائیت، نهاد رهبری این تشکیلات (موسوم به بیت العدل)، تنها در محدودهای از اختیار تشریع احکام برخوردار است که پیشوایان بهائیت در خصوص آن حکمی صادر نکردهاند؛ همچنان که در مقدمهی کتاب اقدس میخوانیم: «تشریع آنچه در کتاب اقدس نازل نشده و همچنین تفاصیل ثانویه و متفرعات مربوط به اجرای احکام نازله از قلم أعلی، کلّ به بیت العدل أعظم محوّل گردیده است».[4] اما در این مسئله که نصوص صریحی از منع مخالفت با حکومت وجود دارد، دیگر مخالفت بیت العدل با حکومت ایران چه توجیهی خواهد داشت؟!
از طرفی، اگر تبلیغ بهائیت به قیمت مخالفت با احکام پیشوایان بهائی نیز میارزند، جای این سؤال باقی خواهد ماند که چرا تشکیلات بهائیت در تناقضی آشکار، اسرائیلیها را از تبلیغ خود معاف میدارد؟![5] به راستی چه دلیلی بهائیان را به فرمانبرداری در اسرائیل و نافرمانی در ایران وا داشته است؟!
پینوشت:
[1]. ر.ک: محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، صص 5 و 61.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، ص 93، بند: 95.
[3]. حسینعلی نوری، اقدس (مقدمهی کتاب)، ص 14.
[4]. : همان، ص 14.
[5]. نهاد رهبری بهائیت، بیت العدل، پاسخ به نامهی مورخ: 25 ژوئن 1995.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغ بهائی و پژوهشگری در زمینهی بهائیت، بحث تعارض احکام بهائی با قوانین حکومتی و لزوم تقدیم هریک بر دیگری را با استناد به منابع بهائی، مورد بررسی قرار دادند:
مبلّغ بهائی: تبلیغ یکی از دستورات همگانی و اجباری در آیین ما به شمار میآید.[1] بنابراین چرا در حکومت جمهوری اسلامی ایران، این حق از ما سلب شده است؟!
پژوهشگر: مگر شما به قوانین جمهوری اسلامی در ممنوعیت تبلیغ بهائیت پایبند نیستید؟!
مبلّغ بهائی: مسلّماً که خیر؛ به همین خاطر هست که مبلّغین ما در ایران مورد پیگرد قانونی قرار میگیرند!
پژوهشگر: مگر پیشوایان بهائیت حکم به اطاعت بدون قید و شرط از تمامی حکومتها صادر نکردهاند؟! همچنان که پیامبرخواندهی بهائی گفته است: «لَیس لِأحدٍ أن یعترِضَ علی الَّذین یحکمونَ علی العِباد [2]؛ کسی حق اعتراض بر کسانی که بر مردم حکومت میکنند را ندارد». با این حال، چطور شما خود را ملزم به اطاعت از حکومت ایران نمیدانید؟!
مبلّغ بهائی: هرچند که پیشوایان ما، بهائیان را به اطاعت بدون قید و شرط از حکومتها امر کردهاند، اما زمانی که تعارض میان دستورات امری (: یعنی لزوم تبلیغ)، با قوانین حکومتی (: ممنوعیت تبلیغ) پیش بیاید، دستورات امری ما مقدم خواهد بود.
پژوهشگر: این ادعای شماست وگرنه پیشوایان بهائیت، عمل به اوامر حکومتی را بر دستورات فرقهای خود مقدم دانستهاند؛ همچنان که به نقل از شوقی افندی میخوانیم: «احكامی را كه حضرت بهاءالله در كتاب اقدس نازل فرمودهاند، در صورتی كه اجرايش ممكن و مستقيماً با قوانين مدنی مملكت مغاير نباشد، بر همه ياران الهی و تشكيلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است».[3]
مبلّغ بهائی: در هر صورت بیت العدل در زمان فعلی، تبلیغ را مقدمِ بر تمامی متون امری میداند.
پژوهشگر: مگر نهاد رهبری شما تنها موظف به قانون گذاری در امور غیرمنصوص نیست؟![4] اما در این مسئله که نصوص صریح وجود دارد، پس چرا پس بیت العدل بر خلاف آنها حکم داده است؟!
مبلّغ بهائی: من تنها این را میدانم که در زمان فعلی، تبلیغ بر هر چیزی رجحان دارد.
پژوهشگر: اگر جایگاه تبلیغ به این میزان در بهائیت اهمیت دارد که برای اجرای آن، حتی با دستورات پیشوایانتان هم مخالفت میکنید، پس چطور برای اسرائیلیها هیچگونه تبلیغی ندارید؟! مگر نهاد بیت العدل دستور نداده است: «هنگامی که برای شما مکشوف شود که فردی که به صورت اینترنتی با او در حال گفتگو هستید یک اسرائیلی است، شما باید با او ارتباط دوستانه داشته باشید اما نباید تعالیم بهائیت را به او آموزش دهید... همچنین، به اسرائیلیانی که در خارج به سر میبرند و قصد بازگشت به اسرائیل را دارند، (بهائیت) آموزش داده نمیشود».[5] این دوگانگی گویای چه چیزی غیر از دورویی و وابستگی رهبران بهائیت است؟! از طرفی، چه دلیلی بهائیان را به فرمانبرداری در اسرائیل و نافرمانی در ایران وا میدارد؟!
پینوشت:
[1]. ر.ک: محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، تهران، مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 117 بدیع، صص 5 و 61.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 93، بند: 95.
[3]. حسینعلی نوری، اقدس (مقدمهی کتاب)، نسخهی الکترونیکی، ص 14.
[4]. «تشریع آنچه در کتاب اقدس نازل نشده و همچنین تفاصیل ثانویه و متفرعات مربوط به اجرای احکام نازله از قلم أعلی، کلّ به بیت العدل أعظم محوّل گردیده است»: همان، ص 14.
[5]. نهاد رهبری بهائیت، بیت العدل، پاسخ به نامهی مورخ: 25 ژوئن 1995.
افزودن نظر جدید