توجه دادن به حقیقت حج
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گرچه کعبه و حج بیت الله الحرام دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهم السّلام) به آنها اشاره شده، امّا آنچه باعث شده شیعیان علاوه بر ارزش و اهتمامی که برای آن قائلند به کربلا نیز به عنوان یکی از مهمترین اماکن روی زمین توجه داشته باشند روایاتی است که در این زمینه آمده: مرحوم شیخ کلینی در روایت صحیح الشند از زید شحّام نقل میکند: «زید شحّام گوید: امام صادق (علیه السّلام) فرمود: زیارت امام حسین (علیه السّلام) معادل بیست حج، بلکه برتر از بیست حجّ و عمره است.»[1] در روایت موثّق دیگری امام صادق (علیه السّلام) زیارت کربلا را معادل با پنجاه حج با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان فرموده است: «زیارت امام حسین (علیه السّلام) معادل پنجاه حج با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است.»[2] همچنین در روایت موثقه محمد بن مسلم آمده است: «امام صادق (علیه السّلام) فرمود: کسی که با شناخت مقام امام حسین (علیه السّلام) قبر او را زیارت کند؛ خداوند ثواب هزار حج مقبول برایش مینویسد و گناهان گذشته و آینده او بخشیده میشود.»[3]
مهمترین نکته در روایاتی که زیارت امام حسین (علیه السّلام) را برتر از حجّ معرّفی کردهاند، توجه دادن مسلمانان به روح و حقیقت حج، یعنی ولایت اهلبیت (علیهم السّلام) است. بر این اساس، رهبری امام عادل که جلوهی حاکمیت توحید است و برائت از رهبری زمامداران ستمگر که جلوهی حاکمیت شرک و طاغوتاند، روح، جوهر و حقیقت حج به شمار میرود و حجّی که با نظام توحیدی و امامت که جلوهگاه آن است پیوند نخورد، حجّ حقیقی نیست؛ بلکه حجّ جاهلی است؛ چنان که در روایت فضیل آمده: «امام باقر (علیه السّلام) به مردی که گرد کعبه طواف میکردند، نگاه کرد و فرمود: در زمان جاهلیت، اینگونه طواف میکردند. همانا مردم، امر شدهاند گرد کعبه طواف کنند و سپس، به سوی ما کوچه کنند و ولایت و دوستی خود را به ما اعلام دارند و یاری خود را نسبت به ما عرضه کنند.»[4] در روایتی دیگر از امام باقر (علیه السّلام) آمده است: «مردم، مأمور شدهاند تا به سراغ این سنگها بیایند و طوافشان کنند. سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه دارند.»[5] و روایات بسیار دیگری در این باره که به روشنی نشان میدهد ولایت اهلبیت (علیهم السّلام) روح و حقیقت حج است.
پینوشت:
[1]. الکافی، الشیخ الکلینی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج 4، ص 580.
[2]. وسائل الشیعة، شیخ الحر العاملی، مؤسسة آل البیت، قم، ج 14، ص 454.
[3]. وسائل الشیعة، شیخ الحر العاملی، مؤسسة آل البیت، قم، ج 14، ص 445.
[4]. الکافی، الشیخ الکلینی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج 1، ص 392.
[5]. الکافی، الشیخ الکلینی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج 4، ص 549.

افزودن نظر جدید