راههای مقابله با عرفانهای نوظهور
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای مقابله با نقشههای شوم دشمنان تشیع در ترویج آیینهای انحرافی نوظهور، دو نوع فعالیت باید انجام دهیم؛ یکی فعالیتهای علمی و دیگری فعالیتهای عملی. در بُعد علمی و شناختی نیز باید دستکم، گروهی از دلسوزان اخلاقی و فرهنگی جامعه، به شکل دقیق و عمیق با فرقههای جدید آشنا شوند. این گروه باید مبانی فکری و علمی آنان را بدرستی بشناسند تا بتوانند به درستی و عالمانه به نقد بپردازند. بدون تردید، ضرر نقدهای جاهلانه به مراتب بیشتر از نقد نکردن است. نقدهای سست و بیبنیاد، حربهای مناسب به دست مدافعان چنین آیینهای خواهد داد تا بتوانند در میان سادهاندیشان و مردمان عادی، جایگاه خود را تحکیم نمایند و با بزرگ کردن آن نقدهای سست، و ارائهی پاسخهای منطقی به آنها چنین وانمود نمایند که راه و روش آنان از بنیانی محکم برخوردار است. راهکارهای مربوطه برای جلوگیری از این جریان عبارتند از:
1. شناخت عرفانهای حقیقی و عرفانهای کاذب:
علم، مقدمه عمل است. اگر جهل مهمترین عامل اثر گذار این نوع مکاتب است، نخستین گام برای مقابله، شناخت و آگاهی از خوبیها برای پیمودن مسیر سعادت و هدایت لازم و ضروری است، آگهی از بدیها نیز برای دوری از آنها ضروری و لازم است؛ زیرا انسان، بدون عرفان و شناخت ممکن است در حالی که در مسیر شیطان گام مینهد گمان کند کار نیکو انجام میدهد.
2. طراحی مهندسی اخلاقی و تربیتی در سطح خرد و کلان:
پرهیز از نگاه بخشی و جزیرهای، و داشتن نگاه سیستمی و جامع در مسائل اخلاقی و تربیتی، از جملهی راههای علمی مقابله با این نوع فرقهها است. بسیاری از ما اگر نمیتوانیم مهندسی فرهنگی جامعی در سطح کشور داشته باشیم، دستکم در سطح شهر خود که میتوانیم چنین کاری انجام دهیم. اگر در سطح شهر نیز امکان و توان انجام چنینکاری را نداریم، دستکم در برنامههای خود که میتوانیم چنین کنیم. به عنوان مثال، ائمهی جماعات میتوانند در طول سال یک برنامهی جامع برای خطبههای نماز جمعه، موضوعات سخنرانیهای پیش از خطبهها و احادیث و احکامی که در مسجد محل بیان میکنند داشته باشند. مسئولان فرهنگی مساجد میتوانند برنامهی مدون و حساب شدهای برای جملات و احادیثی که در مسجد محل نصب میکنند داشته باشند.
3. تاکید بر عقلانیت و پرهیز از امور خرافی:
یکی از ضعفهای اساسی آیینهای نوظهور معنوی، بینظمی حاکم بر آنها است. بیشتر این آیینها بنیانهای قومی منطقی و فلسفی ندارند؛ به همین دلیل، سرکردههای آنها تاکید بسیاری بر نادیده گرفتن عقل و منطق دارند و با تعقل و تفکر دربارهی درستی سخنان و آموزههای این مکاتب مخالف هستند. به همین دلیل، هر کجا که عقلانیت و منطق حاکم باشد، جایی برای چنین آیینهایی وجود ندارد. سرکردههای این آیینها بیشتر بر موج احساسات و عواطف مریدان خود سوار میشوند و میکوشند با برافروختن احساسات و تمایلات و عواطف افراد، آنها را به سوی خود جذب نمایند. این آیینها بیشتر در میان افراد و گروههایی که به خرافاتی همچون فالبینی، طالعبینی، سنگدرمانی، کفبینی و امثال آن اعتقاد دارند نفوذ میکنند. به همین دلیل، وظیفهی ارباب فرهنگ و اخلاق است که ضمن تاکید بر عقلانیت و منطق، با امور خرافی و غیر واقعی نیز مبارزه نمایند.
4. افشاگری و ایجاد حساسیت:
یکی از کارهایی که برای مبارزه با رشد قارچگونهی این آیینها باید انجام شود، افشاگری و ایجاد حساسیت در میان افراد و خانوادهها است. متاسفانه سالها است که این جریانها در کشور ما به فعالیتهای آشکار و نهان مشغول هستند. اما هیچ حساسیتی از سوی مسئولان دولتی جامعه نسبت به آنها وجود نداشته است، البته در سالهای گذشته برخی از متصدیان فرهنگی جامعه، خود از روی عمد به چنین جریانهایی دامن میزدند.
5. جلوگیری از فعالیتهای خزنده:
ایجاد محدودیت و ممنوعیت در مقابل فعالیتهای خزندهی دشمنان و تهاجم اخلاقی و معنوی آن، یکی دیگر از راههای عملی مبارزه با این آیینها است. متصدیان و مسئولان فرهنگی جامعه نباید اجازهی فعالیت آزادنه در جامعه را به این آیینها بدهند. همانگونه که آگاهی مردم نسبت به خطرات سموم و بیماریهای مسری برای بیمه شدن در مقابل آنها کافی نیست و مسئولان بهداشتی کشور باید جلوی انتشار سموم و بیماریهای مسری را بگیرند، در زمینهی مسائل معنوی و فرهنگی نیز اطلاع رسانی به مردم و افشاگری علیه این گروهها و آگاهی مردم نسبت به نادرستی این شیوهها، برای بیمه شدن در مقابل آنها کافی نیست. در این زمینه متصدیان و مسئولان فرهنگی جامعه باید جلوی فعالیتهای ضد دینی و ضد فرهنگی آنها را بگیرند.
6. استفاده از ظرفیتهای مجالس مذهبی:
ظرفیتهای تبلیغی هیچیک از ادیان و مذاهب رسمی و مشهور در دنیا به اندازهی ظرفیت تشیع نیست. این مسئله خود یکی از فرصتهای بیبدیل برای تبلیغ معنویت و عرفان حقیقی و افشاگری علیه عرفانهای بدلی و دروغین است. مجالس مذهبی فراوانی در طول سال، ماه و هفته در سطح کشور برپا میشود. عالمان دینی ما و بانیان این گونه مجالس و محافل میتوانند از این ظرفیت بینظیر، استفادههای معنوی فراوانی ببرند.
7. احیای ابعاد عرفانی مناسبتهای مذهبی:
مناسبتهای مذهبی و دینی فراوانی در کشور ما وجود دارد و بسیاری از جوانان ما با علاقه و اشتیاق وصف ناپذیری در این مجالس شرکت میکنند که این فرصت بینظیری در اختیار عالمان شیعی قرار داده است تا بتوانند ابعاد عرفانی این مناسبتها را احیا نمایند. ما متاسفانه نتوانستهایم از این فرصتها و امکانات بینظیر استفادهی بهینه داشته باشیم و ابعاد اخلاقی و عرفانی شخصیتهای شیعی و اسلامی را معرفی نماییم.
8. یکی دیگر از راههای عملی مقابله با عرفانهای بدلی و عارف نمایان بزک کرده و پرادعا، ارائهی هنرمندانهی الگوهای اخلاقی و عرفانی به نسل جوان است. بیان داستانهای عارفان و عالمان راستین و بیان خاطرات اخلاقی و عرفانی شهدای بزرگ این کشور برای نسل جوان میتواند بسیار آموزنده و اثرگذار باشد. جوانان ما اگر بدانند چه الگوهای بزرگی دارند، هرگز افراد فرصت طلب، عیاش، قدرتگرا و بریده از خدایی مثل هارولد کلمپ، سای بابا، اوشو، لی هنگجی، ماهاریشی ماهاش و امثال آن را به عنوان رهبر معنوی خود انتخاب نمیکنند.[1]
پینوشت:
[1]. دفتر تبلیغات اسلامی، جستارهایی درباره عرفانهای نوظهور و انحرافی، قم: نشر تبلیغات اسلامی، 1390، ص 81.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: جستارهایی درباره عرفانهای نوظهور و انحرافی...
افزودن نظر جدید