پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آتئیست‌ها (بی‌خدایان/ خداناباوران) منکر وجود ماوراء الطبیعة هستند و اصولاً هرگونه مفهوم، مصداق و ماهیت ماوراء طبیعی را انکار می‌کنند. گذشته از اینکه علوم تجربی (با اهمیتی که در 'جای خود' دارد) توان رد و حتی نقدِ ماوراء الطبیعة را ندارد، لیکن سرسختی، تعصب و پافشاری آئیست‌ها در انکار ماوراء الطبیعة پیامدهای روشنی دارد که بیان می‌شود.

تشریح دیدگاه آتئیسم

- آتئیست‌ها به هیچ کنش و واکنشی خارج از حیطه طبیعت، باور ندارد. آنان وجود هر گونه ماهیت و قانون ماورایی را قبول ندارند. آتئیست‌ها تمامی موضوعات هستی‌شناسی را در حیطه قوانین طبیعت (از جمله فیزیک) بررسی میکنند و اساساً فراتر از قوانین طبیعت (Laws of nature/ Lois de la nature)، به چیز دیگری باور ندارند.

- قوانین طبیعت، امروزه در زمینه‌های مختلفی از جمله فیزیک (Physique)، شیمی (Chimie)، علوم بیولوژی و زیست شناسی (Biologie) و... مورد بحث و کنکاش قرار می‌گیرد. یکی از اهم این قوانین طبیعی، تنازع بقا است. در جدال برای ادامه حیات، قوی‌ترها بر ضعیف‌ترها پیروز می‌شوند. ضعیف‌ترها، یا به دست طبیعت یا به دست قوی‌ترها «نابود می‌شوند»، یا «خورده می‌شوند» یا «به کار گرفته می‌شوند» یا «جذب می‌شوند» یا «کنترل و مدیریت می‌شوند»، بدون اینکه ضعیف‌ترها اراده و اختیاری در دوام حیات خود داشته باشد. این قانون، هم در گستره‌های وسیع وجود دارد و هم در گستره‌های محدود. در ترمودینامیک آماری (Mécanique statistique) و در واکنش‌های بین مولکولی، غلبه با ذرّات بنیادینی است که انرژی بیشتری داشته باشند. حتی در پژوهش‌های گرانش (Gravité) که در واقع یکی از چهار نیروی اصلی‌ طبیعت است، باز هم این «قانون طبیعی» حکم‌فرماست (تعامل طبیعیِ میان توانمند و ناتوان). در مطالعاتِ پیرامون سیاهچاله‌ها (Trou noir supermassif) این قانون، روشن‌تر و صریح‌تر به چشم می‌‌آید. گستره تمثیل را کمی کوچکتر فرض کنیم. در طبیعت زمینی (La nature de la terre) و آنچه ما به عنوان اکوسیستم می‌شناسیم، این قانون کاملاً واضح دیده می‌شود. قانون طبیعت اقتضاء می‌کند که توانمند بر ناتوان چیره شود. گرگ بر خرگوش غلبه می‌کند، شیر بر روباه، گاو نیرومند بر گاو ضعیف، عقاب بر کبوتر و...!

- انسان نیز در منطق آتئیسم، ذاتاً یک حیوان است. در تئوری فرگشت (théorie de l’évolution) که آتئیست‌ها بیش از دیگران بر آن اصرار دارند، انسان‌ها، گوریل‎ها و شانپانزه‌ها دارای اجداد مشترک هستند.[1] و البته پیش از آن نیز انسان (به همراه برادرانِ هم‌نژاد خود!) از نسل حیواناتی دیگر است. در هر صورت، انسان دارای «ذات حیوانی» است، و در پایه‌های ژنتیکی همانند دیگر حیوانات است. انسان جزوی از طبیعت است. در طبیعت هم قانونی فراتر از قوانین طبیعت وجود ندارد (یعنی از نگاه آتئیسم، هیچ قانونی از جنس ماوراء الطبیعه‌، بر طبیعت موثر نیست). لذا حیات بشر اساساً تابع قوانین طبیعت است. در واقع می‌توان صورت منطقی این سخن را اینگونه نوشت: انسان ذاتاً حیوان است. حیوان تابع قوانین طبیعت است. پس انسان تابع قوانین طبیعت است.

پیامدهای این وضعیت

در این حالتی که تببین شد (که خواسته یا ناخواسته، چکیده اندیشه‌های مادی‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه آتئیسم است) پیامدهایی دارد. از جمله اینکه انسان حق دارد در سایر بخش‌های طبیعت دخل و تصرف کند، انسان حق دارد آنچه را به سود خود می‌داند، به کار بگیرد، و در صورت نیاز، آن را نابود کند. انسان حق دارد (به عنوان موجودی که خود را قوی‌تر از بقیه می‌داند) دیگر موجودات را به خدمت بگیرد. از آنان هر استفاد‌ه‌ای که می‌خواهد بکند. انسان حق دارد اسب‌ها و گاوها و گوسفندها و... را در خدمت خود بگیرد و هر وقت احساس نیاز کرد، آنان را بخورد. حتی انسان حق دارد که در صورت توانایی، انسان‌های ضعیف‌تر را به کار بگیرد. و از آنان استفاده یا حتی سوء استفاده کند. همانگونه که در اثر این منطق، امروزه بسیاری از مردم دنیا ناخواسته در خدمت رسانه‌ها و سرمایه‌داران هستند. باندهای قدرت و ثروت، اکثر مردم جوامع انسانی را به کار میگیرند، بسیاری از مردم بَرده هستند، بدون اینکه خود بخواهند و حتی بدون اینکه بدانند! در این منطق (اندیشه آتئیستی) برده‌داری کاملاً امری توجیه شده و جایز است (هرچند آتئیست‌ها این موضوع را در ظاهر انکار کنند)، چون بنا بر قانون طبیعت، قوی‌تر حق دارد ضعیف‌تر را به خدمت خود بگیرد یا با او رفتاری که می‌خواهد داشته باشد. امروزه می‌بینیم که بنا بر آمار اسکای نیوز (Sky News) امروز حدود 300 هزار برده خدماتی و بَرده جنسی در انگلستان زندگی می‌کنند که حتی بسیاری از آنان در مقابل روزانه 1 وعده غذا مجبور به کار هستند.[2] حتی بنا بر آمار رسمی سازمان ملل متحد در سال 2011، در امریکا و اروپا، تابحال  حدود 50 درصد زنان معلول مورد تجاوز جنسی و سوء استفاده قرار گرفته‌اند.[3] چرا این گونه است؟ این رخدادها جز برخاسته از قانون طبیعت است؟ که یک مرد جوان چون خود را «نیرومند و قوی» می‌بیند، به خود اجازه می‌دهد که یک زن معلول را مورد آزار و تعرّض قرار دهد. این آمارها و آمارهای مشابه از ضرب و شتم (خشونت بدنی) در جهان و حتی کشورهای به ظاهر پیشرفته فراوان است. به رفتار سربازان SS هیتلری در حمله به فرانسه دقت کنید، آن همه کشتار، تجاوز، غارت و توحش، همه با یک استدلال صورت گرفت! آن هم اینکه «ما در یک نبرد هستیم و برای زنده ماندن باید مبارزه کنیم. اگر قوی باشیم پیروزیم و اگر ضعیف و ناتوان باشیم، نابود می‌شویم». این همان تنازع بقا است. این قانون طبیعت است. این منطق هیتلر بود.[4] نمی‌گوییم که هیتلر، آتئیست بود. لیکن منطق او یک منطق آئیستی بود. نگاهِ صِرف به قانون طبیعت! انسان، حیوان است و باید در چارچوب قوانین طبیعت، برای نجات خود دست به هر کاری بزند، همانگونه که دیگر حیوانات در چارچوب طبیعت همین‌گونه هستند!

پاسخ‌های مضطربانه آتئیست‌ها

چنین سخنی را به بسیاری از مدعیان متکبر آتئیسم ارائه کردیم، گذشته از فحاشی‌ها وتوهین‌هایی که ناشی از سرخوردگی و کم‌سوادی آنان است، لیکن برخی از آنان، 2 مورد پاسخ نسبتاً جالب نیز ارائه کردند که در اینجا بررسی میکنیم.

پاسخ نخست آتئیست‌ها: قوانین طبیعت، گویای واقعیت‌ها هستند. یعنی قوانینی که وجود دارند. ولی ما این قوانین را به عنوان حقیقت تأیید نمی‌کنیم! و بر درست بودن و اخلاقی بودن آن‌ها مهر تأیید نمی‌زنیم!!! ما در پاسخ به آتئیست‌ها میگوییم که این سخن شما مغالطه‌ای کودکانه است. شما هیچ قانونی فراتر از طبیعت را به رسمیت نمی‌شناسید، از سویی انسان حقیقتاً و ذاتاً یک حیوان است. پس شما نمیتوانید در این زمینه بین واقعیت و حقیقت تفاوتی قائل شوید. آیا اینکه انسان ذاتاً حیوان است، واقعیت و حقیقت دارد، یا خیر؟ (آتئیست‌ها میگویند این نکته هم حقیقت دارد و هم واقعیت). آیا در زمین، واقعاً و حقیقتاً قانونی جز قانون طبیعت وجود دارد؟ (میگویند نخیر!) پس روشن است که در این زمینه قوانین طبیعت برای آن‌ها هم حقیقت است و هم واقعیت. اگر یک آتئیست چنین رفتارهایی را به عنوان «تعالیم اخلاقی» تأیید نکند، مسلماً خارج از قوانین اکوسیستم رفتار کرده است. یا شاید "ناخواسته" تحت تأثیر تعالیم ادیان الهی به چنین دیدگاهی رسیده است (همانگونه که آتئیست‌ها تحت تأثیر تعالیم ادیان الهی، همبستری با محارم را زشت می‌دانند، در حالیکه در قوانین طبیعت و در دانش تجربی، چنین دیدگاهی -زشتی همبستری با محارم- هیچ دلیل عقلی و علمی ندارد).[5]

پاسخ دوم آتئیست‌ها: می‌گویند: انسان موجودی پیشرفته است. درست است که انسان، ذاتاً حیوان است، لیکن ضریب هوشی بالاتری از دیگر حیوانات دارد. به همین علت لزومی ندارد که در چارچوب قوانین وحشیانه طبیعت رفتار کند! در پاسخ به این سخن آتئیست‌ها باید بگوییم: اولاً بر اساس کدام دلیل علمی می‌گویید که ضریب هوشی انسان بالاتر از دیرگر حیوانات است؟! اتفاقاً یافته‌های علمی نوین درباره دلفین‌ها و حتی کلاغ‌ها، شانپانزه‌ها و... نشان داده است که آنان در برخی زمینه‌ها، از انسان‌ها نیز باهوش‌ترند. درباره هوش بالای برخی حیوانات، پژوهش‌های جالبی تاکنون صورت گرفته و این ادعا که "انسان باهوش‌ترین موجود روی زمین است" امروزه دیگر طرفداری ندارد.[6] ثانیاً فرض را بر این بگیریم که انسان واقعاً باهوش‌تر از سایر موجودات باشد! لیکن آیا این به معنی خروج انسان از طبیعت است؟ این یعنی انسان و جامعه انسانی ماوراء طبیعت هستند؟! مسلماً پاسخ منفی است! انسان هرچقدر هم که پیشرفت کند، باز هم در چارچوب طبیعت و قوانین آن است (همانگونه که آتئیست‌ها میگویند). پس باز هم فراری از قوانین طبیعت و پیامدهای هولناک آن نیست! ثالثاً امروزه اکثر پیشرفت‌های بشر در جهت همین توحش فکری و رفتاری است. با سقوط بمب و موشک از آسمان (بخوانید با سقوط 'علم' از آسمان، هزاران نفر بی‌گناه جان می‌دهند، تا قوی‌تر‌ها بر ضعیف‌تر مسلط شوند! پیشرفت‌های صنعتی بشر موجب نابودی اکوسیستم می‌شود. تا انسان توانمند، دیگر موجودات ظاهراً ناتوان را نابود کند، تا خود بر زمین مسلط شود. پیشرفت دانش الکترونیک، قدم به قدم همراه با پیشرفت 'تجهیزات جاسوسی' و گردآوری اطلاعات است، تا قدرتمندان بر دیگران غلبه پیدا کنند! این‌ها همه مظاهرِ پیشرفت است، لیکن همچنان در چارچوب وحشیانه قوانین طبیعت رخ می‌دهد!

کلام آخر

آتئیست‌ها هرچند به دروغ و از سر تظاهر و نفاق، خود را انسان‌دوست و اخلاق‌گرا نشان می‌دهند، لیکن خمیرمایه فکری آنان چیزی جز طبیعت‌گرایی، توحش فکری و خشونت رفتاری نیست. هرچند در ظاهر انکار کنند، لیکن در منطق آنان نه برده‌داری ایرادی دارد و نه تجاوز و تعدی، نه کشتار را زشت میدانند و نه غارت و چپاول را. ادعاهایشان دروغ و از سر فریبکاری و نیرنگ‌بازی است.

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به:  L.W. Hillier et al. (2005),"Generation and annotation of the DNA sequences of human chromosomes 2 and 4", Nature, 434, 724-731
و همچنین: Dawkins, Richard and Yan Wong. The Ancestor's Tale: A Pilgrimage to the Dawn of Evolution. Houghton Mifflin Harcourt, September 2005, Pp 86
[2]. بنگرید به: «برده داری در انگلیسِ 2016 به روایت اسکای نیوز»
[3]. آمار رسمی سازمان ملل متحد، شماره رسمی سند:‌  DPI/2546A, November 2011، متن گزارش به زبان اصلی از سایت سازمان ملل متحد:
In Europe, North America and Australia, over half of women with disabilities have experienced physical abuse, compared to one-third of non-disabled women.
[4]. بنگرید به:
R. Weikart, Hitler’s Ethic: The Nazi Pursuit of Evolutionary Progress, Springer, 2009, Pp 165.
Felicity J. Rash, Adolf Hitler's Mein Kampf, Peter Lang, 2006, Pp 27.
[5]. بنگرید به «همبستری با محارم و اخلاق تكاملی آتئيستی!»
[6]. اسناد در این باره فراوان است. برای نمونه، به مقاله نشریه ایندیپندنت (independent) توجه کنید:
Humans are not smarter than animals, we just don't understand them: Evolutionary biologists claim some animals may actually have superior cognitive abilities than tose possessed by humans. (www.independent.co.uk)