عبادت عارفانه از منظر اهل بیت (علیهم السلام)

  • 1394/12/20 - 20:35
بی‌تردید عرفان حقیقی، اصیل، سودمند و بدون پیرایه و انحراف، در مکتبی‌خواهد بود که دربردارندهٔ حقایق زلال و اصیل برآمده از وحی آسمانی باشد و قطعاً غرض و هدف آن، تهذیب و تزکیهٔ انسان‌ها و هدایت آنان براساس معارف آسمانی و الهی خواهد بود. از این رو عرفان حقیقی و راستین را در مکتبی که نمود اسلام اصیل و کامل است، باید جستجو کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در جهان هستی حقایقی نهفته شده است، که ذهن کاوشگر انسان به طور دائم در مقام دستیابی به آن حقایق می‌باشد و این تشنگی و کاوشگریِ فرا‌تر از ذهن و عقل، ریشه در فطرت خدا جو و کمال طلب انسان دارد. با این حال، خطراتی در کمین است که مقابله کردن با آن‌ها، ذکاوت و دانشی عمیق و درست را می‌طلبد و همچنین پیروی کردن از راه‌نمایان و راهبران زبده‌ای که خود این راه را طی کرده‌اند و صحت وصول آن‌ها به مقصد نیز از ناحیه خداوند متعال تایید شده؛ شرط اصلی و لا ینفک این راه خواهد بود.
قطع این مرحله بی‌همرهی خضر مکن          ظلمات است بترس از خطر گمراهی[۱]
به این جهت است که نقش و جایگاه اصلی ائمه (علیهم السلام) در هدایت فکری و عملی سالکان مسیر الله، برجسته و پر رنگ می‌شود.
امام علی (علیه السلام) در فرازی از کتاب گران سنگ نهج البلاغه می‌فرمایند: «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ؟ وَأَنّی تُؤْفَکُونَ! وَالْأَعْلَامُ قَائِمَةٌ، وَالْآیَاتُ وَاضِحَةٌ، وَالْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ، فَأَیْنَ یُتَاهُ بِکُمْ! وَکَیْفَ تَعْمَهُونَ وَبَیْنَکُمْ عِتْرَةُ نَبِیُّکُمْ! وَهُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ، وَأَعْلَامُ الدِّینِ، وَأَلْسِنَةُ الصِّدْقِ! فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآنِ، وَرِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاشِ. أَیُّهَا النَّاسُ، خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ صلی الله علیه وآله...،[۲] مردم! کجا می‌روید؟ چرا از حق منحرف می‌شوید؟ پرچم‌های حق برپاست و نشانه‌های آن آشکاراست، با اینکه چراغ‌های هدایت روشنگر راهند، چون گمراهان به کجا می‌روید؟ چرا سرگردانید؟ در حالی که عترت پیامبر شما در میان شماست، آن‌ها زمامداران حق و یقینند؛ پیشوایان دین، و زبان‌های راستی و راستگویانند، پس باید در بهترین منازل قرآن جایشان دهید و همانند تشنگان که به سوی آب شتابانند، به سویشان هجوم آورید.‌ای مردم این حقیقت را از خاتم پیامبران بیاموزید...»
شکی نیست که هدف از خلقت انسان، بندگی خداوند است، «وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلَّا لِیَعبُدُون [ذاریات/۵۶]، من خلق نکردم جنیان و آدمیان را، مگر به جهت پرستش خالصانه و عالمانه» که تنها راه ورود به خلوت کبریایی و وصول به عرفان الهی است.
همچنین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) عبادت مردم نسبت به خداوند متعال را تقسیم بندی کرده و می‌فرمایند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَة فَتِلْکَ عِبَادَة التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَة فَتِلْکَ عِبَادَة الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَة الْأَحْرَارِ؛[۳] گروهی خدا را از روی میل و رغبت به بهشت می‌پرستند، این عبادت تُجّار است و گروهی خدا را از روی ترس از جهنم می‌پرستند، این عبادت بردگان است و گروهی خدا را برای شکر و سپاس به درگاهش می‌پرستند، که این عبادت آزادگان است.»
همین روایت در کتاب (تحف العقول) از امام حسین علیه‌السلام روایت شده است و در آخر روایت چنین آمده است: «وَ هِیَ اَفضَلُ العِبادَة،[۴] عبادت احرار بر‌ترین نوع عبادت است.»
علی (علیه‌السلام) درباره عبادت عابدان حقیقی و اَحرار نیز می‌فرماید: «مَا عَبَدْتُکَ طَمَعاً فِی جَنَّتِکَ وَ لَا خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أَهْلًا لِلْعِبَادَة فَعَبَدْتُک؛[۵] خدایا من تو را به طمع بهشتت یا ترس از دوزخت نپرستیده‌ام، بلکه چون تو را شایستة پرستش یافتم پرستیدم».
امام العارفین حضرت امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرماید:  «... َقَدِ انْقَطَعَتْ إِلَیْکَ هِمَّتِی وَ انْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتِی فَأَنْتَ لَا غَیْرُکَ مُرَادِی وَ لَکَ لَا لِسِوَاکَ سَهَرِی وَ سُهَادِی... یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی؛[6] همّتم فقط به سوی توست و میلم به جانب تو، تو نه غیر تو، مقصود و مراد من هستی و بی‌خوابی سحرگاهم به خاطر توست...‌ای نعمت و بهشت من و‌ای دنیا و آخرت من.»
همچنین امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام) درباره شوق دیدار حضرت حق و دوست داشتن حقیقی خداوند می‌فرمایند: «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّک؛[۷] و اگر مرا به آتش وارد سازی، من اهل آتش را خبر می‌کنم که من تو را دوست دارم.»
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) هم درباره حضور قلب در هنگام عبادت می‌فرمایند: «اعْبُدِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاک؛[۸] خدای را چنان عبادت کن که گویا می‌بینی‌اش که اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.»
در نتیجه باید گفت: بی‌تردید عرفان حقیقی، اصیل، سودمند و بدون پیرایه و انحراف، در مکتبی‌خواهد بودکه دربردارندهٔ حقایق زلال و اصیل برآمده از وحی آسمانی باشد و قطعاً غرض و هدف آن، تهذیب و تزکیهٔ انسان‌ها و هدایت آنان براساس معارف آسمانی و الهی خواهد بود. از این رو عرفان حقیقی و راستین را در مکتبی که نمود اسلام اصیل و کامل است، باید جستجو کرد. این مکتب، جز مکتب اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست و تنها در سایهٔ آموزه‌های امامان معصوم (علیهم السلام) است که می‌توان از رهزن‌های پیدا و پنهان راه سیر و سلوک الی الله، مصون ماند. بنا براین باید عارفان حقیقی که از افراط و تفریط به دور بوده و در جستجوی راه کمال و سعادت هستند را تنها در مکتب قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) جستجو کرد.

پی‌نوشت:
 [۱]. دیوان حافظ شیرازی، انتشارات گلی، ص۲۸۸.
 [۲]. بخشی از خطبه ۸۷ نهج البلاغه
 [۳]. نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.
 [۴]. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، قرن ۴، ص۲۴۶.
 [۵]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۷۸.
 [۶]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، مناجات المریدین.
 [۷]. همان، دعای کمیل بن زیاد.
 [۸]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۰۴.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.