عدم تحریف قرآن، ادعای تمامی مسلمانان

  • 1394/05/18 - 08:36
یکی از نسبت‌های ناروایی که علمای متعصب اهل سنت بر شیعیان می‌گیرند، این است که آنها قائل به تحریف قرآن هستند؛ وهابیت نیز این مسئله را بزرگ کرده و بدین وسیله شیعیان را مورد هجوم قرار می‌دهند. ما در این بحث می‌گوییم کتاب‌های حدیثی تحریف شده اهل سنت که برخی لقب صحیح هم گرفته‌اند، به برخی صحابه این تفکر را نسبت می‌دهند، ازجمله...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از نسبت‌های ناروایی که علمای متعصب اهل سنت بر شیعیان می‌گیرند، این است که آنها قائل به تحریف قرآن هستند؛ وهابیت نیز این مسئله را بزرگ کرده و بدین وسیله شیعیان را مورد هجوم قرار می‌دهند. ما در این بحث می‌گوییم کتاب‌های حدیثی تحریف شده اهل سنت که برخی لقب صحیح هم گرفته‌اند، به برخی صحابه این تفکر را نسبت می‌دهند، ازجمله:
بخاری از عمر بن خطاب در حدیثی طولانی، (بعد از برگشتن از حج به مدینه که پس از آن، ایشان دیگر خیلی در قید حیات نبودند)؛ نقل می‌کند: «ان الله بعث محمداً (صلی الله علیه وسلم) به الحق وانزل علیه الکتاب فکان مما انزل الله آیة الرجم، فقرأناها وعقلناها ووعیناها فلذا رجم رسول الله (صلی الله علیه وسلم) ورجمنا به عده فأخشی ان طال بالناس زمان أن یقول قائل والله ما نجد آیة الرجم فی کتاب الله فیضلوا بترک فریضة أنزلها الله والرجم فی کتاب الله حق علی من زنی إذا أحصن. [1] خداوند محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را برانگیخت و قرآن را بر او نازل فرمود در میان آیات آن، آیه رجم وجود داشت که ما آن آیه را خوانده و تعقل و درک کرده‌ایم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، و بعد از او ما، با اتکاء به همان آیه، سنگسار کردن را انجام داده‌ایم. اینک از آن بیم دارم که با گذشت روزگار کسی بگوید: به خدا سوگند که آیه رجم را در کتاب خدا ندیده‌ام! و مردم بر اثر ترک این واجب خدائی به گمراهی افتند، در صورتی‌که به موجب کتاب خدا، حد رجم در زنای محصنه واجب شده است.»
خلاصه این‌که جناب عمر می‌گوید: ما این آیه را که در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد، خواندیم و عمل کردیم، ولی الآن در کتاب خدا نیست.
عالمان اهل سنت معتقدند هر کس قائل به تحریف کتاب قرآن شود، کافر است، منکر (ما أنزل الله) است؛ و تمام احادیث صحیح بخاری، صحیح است؛ ولی جناب عمر می‌گوید: ما این چنین آیه‌ای داشتیم؛ ولی در این قرآنی که الآن هست، چنین آیه‌ای وجود ندارد. در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌خواندیم و درک می‌کردیم و می‌پذیرفتیم؛ این آیه کجا رفت؟ چه کسی این آیات را از قرآن حذف کرد؟
در صحیح مسلم از عایشه نقل شده است که: «عن عائشة انها قالت کان فیما انزل من القرآن عشر رضعات معلومات یحرمن ثم نسخن به خمس معلومات فتوفی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) وهن فیما یقرأ من القرآن. [2] چنین آیه‌ای در قرآن داشتیم که اگر یک فرزندی ده مرتبه شیر از یک خانمی بمکد و بخورد، این باعث محرمیت می‌شود؛ بعد این آیه نسخ شد و آیه دیگری آمد که اگر پنج بار یک طفل نوزاد، از هر خانمی شیر بخورد، این طفل، فرزند رضاعی او می‌شود؛ و روزی که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفت، این آیه را مردم قرائت می‌کردند و در قرآن بود.»
در سنن ابن ماجه و مسند ابی‌یعلی و معجم الاوسط نیز از عایشه نقل شده است: «لقد نزلت آیة الرجم، ورضاعة الکبیر عشراً. ولقد کان فی صحیفة تحت سریری. فلما مات رسول الله (صلی الله علیه وسلم) وتشاغلنا بموته، دخل داجن فأکلها. [۳] آیه رجم، و ده بار شیر دادنِ بزرگسالان، روی برگی از کاغذ نوشته شده بود و آن زیر تخت خواب من بود. چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رحلت کرد، ما سرگرم مراسم کفن و دفن او شدیم و از دیگر امور غافل ماندیم که گوسفندی وارد اطاق شد و آن کاغذ را خورد.»
مسلم در کتاب صحیحش نامه‌ای را از ابوموسی اشعری به تعدادی از قاریان بصره نقل می‌کند که در آن ابوموسی پس از مدح و ثنای قراء خطاب به آن‌ها می‌گوید: «وإنا کنا نقرأ سورة کنا نشبهها فی الطول والشدة ببراءة فأنسیتها غیر أنی قد حفظت منها لو کان لابن آدم وادیان من مال لابتغی وادیا ثالثاً ولا یملأ جوف ابن آدم إلا التراب وکنا نقرأ سورة کنا نشبهها بإحدی المسبحات فأنسیتها غیرانی حفظت منها یا أیها الذین آمنوا لم تقولون مالاتفعلون فتکتب شهادة فی أعناقکم فتسألون عنها یوم القیامة. [۴] ما در قرآن سوره‌ای می‌خواندیم که از نظر طول و محکمی، آن را شبیه سوره برائت می‌دانستیم و من آن را فراموش کرده‌ام. تنها این قسمت از آن به خاطرم مانده است که اگر فرزند آدم دو دره بزرگ از مال داشته باشد، دنبال دره سومی هم می‌رود، و شکم فرزند آدم را جز خاک چیزی پر نخواهد کرد؛ یک سوره دیگری هم حذف شده است که ما آن را تشبیه می‌کردیم به مسبحات، و فقط یک آیه از آن را حفظم و آن این است که ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی را می‌گویید که انجام نمی‌دهید، پس نوشته گواهانی می‌نویسند به گردنتان و در روز قیامت از آن پرسیده می‌شود.»
روایت دیگری از جناب عمر بن خطاب، در درالمنثور آمده: «وأخرج ابن مردویه عن حذیفة قال: قال لی عمر بن الخطاب: کم تعدون سورة الأحزاب. قلت: ثنتین أو ثلاثاً وسبعین. قال: إن کانت لتقارب سورة البقرة وان کان فی‌ها لآیة الرجم. [5] حذیفه می‌گوید: عمر بن خطاب از من پرسید: سوره احزاب که در قرآن است چند آیه دارد؟ گفتم: 72 یا 73 آیه دارد؛ جناب عمر گفت: سوره احزاب در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم سطح سوره بقره آیه داشت... .»
و عکرمه هم این مطلب را ذکر کرده: «وأخرج ابن الضریس عن عکرمة، قال: کانت سورة الأحزاب مثل سورة البقرة أو أطول وکان فی‌ها آیة الرجم. [6] عکرمه می‌گوید: سوره احزاب مانند سوره بقره بود، شاید هم طولانی‌تر و آیه رجم هم در این سوره احزاب بود.»
أبی بن کعب هم همین روایت را دارد که حاکم نیشابوری در روایت صحیح از أبی بن کعب نقل می‌کند که: «عن أبی بن کعب قال: کانت سورة الأحزاب توازی سورة البقرة وکان فی‌ها الشیخ والشیخة إذا زنیا فارجموهما البتة هذا حدیث صحیح الاسناد. [7] سوره احزاب با سوره بقره موازی است، و در آن آیه رجم آمده است، که حدیث طبق شروط صحیحین صحیح می‌باشد»
در جوابی که علمای اهل سنت در مقابل این احادیثشان دارند و توجیه می‌کنند، می‌گویند: اینها یک آیاتی بوده که قرائتش نسخ شده و حکمش مانده.
ما به آنان می‌گوییم: این آیات که قرائتش نسخ شد، زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسخ شد، یا بعد از ایشان؟
1. اگر زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسخ شده، ما از شما دلیل می‌خواهیم که به چه دلیل حذف شده؟ شما حتی یک روایت ضعیف هم ندارید که بگوید در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیات نسخ شده و فقط حدسیات آقایان علماء است.
2. اگر بعد از زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسخ شده،‌ این همان تحریف قرآن است؛ تحریف که شاخ و دم ندارد؟!
در پایان می‌گوییم که ادعای تمام مسلمانان و تمام فرق اسلامی این است که قرآن تحریف نشده است، به دلایل عقلی (گواهی تاریخ، وجود کاتبان وحی، دعوت پیشوایان اسلام به قرآن موجود و خاتمیت) و نقلی (آیه 9 سوره حجر و آیات 41 و 42 سوره فصلت و ادعای تمام علما و مبرا دانستن فرقه خود از اندیشه تحریف)، که بسیار به آن پرداخته شده است؛ بنابراین ما هم در مورد روایات ذکر شده به این نتیجه نمی‌رسیم که اهل سنت معتقد به تحریف است، بلکه احتمال می‌دهیم که یا احادیث نقل شده صحیح نبوده و اسرائیلی‌ات وارد این کتب حدیثی گردیده، و یا اعتقاد صحابه مذکور صحیح نبوده؛ که این دو احتمال بسیار بهتر است، از نقص وارد کردن به کتاب آسمانی مسلمانان و معجزه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) .

پی‌نوشت:

[1]. صحیح البخاری، بخاری،  دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1401 ق، ج 8، ص 26، کتاب المحاربین، باب رجم الحبلی.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت: دارالفکر، ج 4،ص 167، کتاب الرضاع، باب تحریم به خمس رضعات.
[3]. سنن ابن ماجه، ابن ماجه قزوینی، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ج 1، ص 626
مسند ابی یعلی، ابویعلی موصلی، دار المأمون للتراث، 1408 ق، ج 8، ص 64
المعجم الاوسط، طبرانی، دار الحرمین للطباعة والنشر والتوزیع، 1415 ق، ج 8، ص 12
[4]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت: دارالفکر، ج 3، ص 100، کتاب الزکاة، باب لو أن لإبن آدم وادیین.
[5]. الدرالمنثور، سیوطی، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر، ج 5، ص 180
[6]. همان.
[7]. المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 2، ص 415
مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دار صادر، ج 5، ص 132

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.