نقش سلمان فارسی در فتح مدائن

  • 1393/07/29 - 08:56
جالب است بدانیم که باستانگرایان افراطی به طرزی عجیب، سلمان فارسی را به خیانت متهم می‌کنند و او را «وطن‌فروش» می‌نامند! به راستی آیا این افراد از حوادث فتح ایران آگاه نیستند؟ آیا نمی‌دانند که سلمان چه خدماتی به مردم ایران کرد؟ آیا نمی‌دانند که او با زیرکی توانست از کشته شدن ایرانیان بسیار، جلوگیری کند؟ آیا باستانگرایان افراطی نمی‌دانند که مردم ایران چگونه به استقبال سلمان فارسی می‌رفتند و او را دوست می‌داشتند؟؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سلمان فارسی، بزرگمردی از اهالی رامهرمز (و بنا بر بعضی نقل‌های تاریخی از اهالی جیِ اصفهان) بود. وی در گذر زندگانی خود در پی حقیقت سرزمین‌ها را درنوردید و چنان شد که به خواست خدا، پس از رخ دادنِ حوادثی، به مدینه آمد. وی در مدینه با محمد رسول الله آشنا شد و در اثر اتفاقاتی یقین یافت که محمد (صلی الله علیه و آله) همان پیامبر موعود آخرالزمان است. هنگامی که از او پرسیده می‌شد فرزند که هستی، پاسخ می‌داد که من فرزند اسلام هستم. او در جنگ‌ها در کنار پیامبر بود و جان فشانی بسیار نمود. وی را اهل دانش و تقوا معرفی کرده‌اند و در فضائل او سخن بسیار است. وی بسیار ساده‌زیست و حیاتی زاهدانه داشت. پیامبر به اصحاب سفارش می‌کردند که فرمودند چهار نفر را دوست بدارید؛ علی، سلمان، مقداد و ابوذر را. همچنین پیامبر درباره او فرمود: «سلمان دریای علم است» و نیز فرمودند که «سلمان، لقمانِ امت من است». وی در ماجرای سقیفه (و غصب خلافت)، از یاران پایدار علی بن ابی‌طالب بود. در نهایت در اواخر سال 35 هجری -در عصر خلافت عثمان- درگذشت[1].

پیامبر و اهل‌بیت بارها تأکید کردند که سلمان از ما اهل‌بیت است[2]. ایشان مورد تأیید اهل‌بیت بوده و همواره از مدافعین اصلی حریمِ ولایت بودند[3]. درباره‌ی تقوا، انسانیت و بی‌توجهی او نسبت به دنیا، سخن بسیار است. مرحوم استاد عبدالحسین زرینکوب در کتاب «دو قرن سکوت» درباره‌ی سلمان فارسی (روزبه) می‌گوید که وی انسانی هوشمند و حق‌جو بود. بعدها که از طرف عُمَر بن خطاب، به حاکم مدائن شد، با این که ثروت بسیاری در دست داشت، «اما نان جوین می‌خورد و جامه پشمین به تن می‌داشت. در مرض موت می‌گریست که از عقبه آخرت جز سبکباران نگذرند و من با این همه اسباب دنیوی چگونه خواهم گذشت؟ از اسباب دنیوی جز دواتی و لولئینی نداشت. این مایه سادگی سپاهیانه یا زاهدانه البته شگفت انگیز بود و ناچار در دیده مردمی که هزینه تجمل و شکوه امرا و بزرگان ساسانی را به عسرت و رنج و با پرداخت مالیات‌ها تأمین می‌کردند، اسلام را ارج و بهای فراوان می‌داد»[4]. ناگفته نماند که که سلمان فارسى از سوى خلیفه (عُمَر) به حکومت مدائن گماشته شد، اما تا وقتی که حضرت علی (علیه السلام) به او اجازه نداد، پیشنهاد عُمَر را نپذیرفت. در حقیقت پس از اینکه علی بن ابیطالب به او اجازه داد، حکومت بر مدائن را قبول کرد[5]. 

اما جالب است بدانیم که باستانگرایان افراطی به طرزی عجیب، سلمان فارسی را به خیانت متهم می‌کنند و او را «وطن‌فروش» می‌نامند! به راستی آیا این افراد از حوادث فتح ایران آگاه نیستند؟ آیا نمی‌دانند که سلمان چه خدماتی به مردم ایران کرد؟ آیا نمی‌دانند که او با زیرکی توانست از کشته شدن ایرانیان بسیار، جلوگیری کند؟ آیا باستانگرایان افراطی نمی‌دانند که مردم ایران چگونه به استقبال سلمان فارسی می‌رفتند و او را دوست می‌داشتند؟!

سابقاً بیان شد که سپاه عرب هنگامی که برای فتح مدائن (پایتخت ساسانیان)، شهر را محاصره کرد، مردم چندان انگیزه‌ای برای دفاع نداشتند. چه اینکه یزدگرد گریخته بود و سران نظامی هم پس از درگیری‌های اولیه مردم را رها کرده، فرار کرده بودند. از سویی برخی از نظامیان و بزرگان ساسانی به همراهی جمعی از اوباش، به غارت اموال مردم شهر مشغول شدند. همین مسائل سبب شد که مردم با سپاه عرب صلح کنند و اینگونه شهر به دست عرب افتاد[6]. اما جالب است بدانیم که صلح مردمِ مدائن با سپاه عرب، با ذکاوت و تیزهوشی سلمان فارسی رخ داد. او مردم شهر را پیرامون خود گردآورد و گفت: «اصل من از شماست و دلم به حالتان می‌سوزد. شما را به سه چيز مى‏‌خوانم كه به صلاح شماست» و همچنین گفت: «سه چيز است كه هر يک را مى‏‌خواهيد انتخاب كنيد.» گفتند «چيست؟» گفت: «يكى اسلام كه اگر اسلام بياريد حقوق و تكاليف شما همانند ماست، و اگر نمى‏‌خواهيد، جزيه بدهيد و اگر نمى‏‌خواهيد، جنگ مى‏‌كنيم تا خدا ميان ما و شما حكم كند». قوم پاسخ داد که ميانى را مى‏‌پذيريم (یعنی جزیه -مالیات- می‌دهیم و جنگ نمی‌کنیم). منابع تاریخی گویای ان هستند که مردم پس از شنیدن سخنان سلمان، صلح را بر جنگ ترجیح دادند[7]. مطمئناً اگر مردم وارد جنگ می‌شدند به شدت درهم‌کوبیده می‌شدند. چه اینکه سپاه عرب بسیار متحد و ایرانیان بسیار متفرّق و بی‌انگیزه بودند. پس به راستی سلمان فارسی به خاطر نجات و در امان نگه‌داشتن جان و مال و ناموس هزاران ایرانی، سزاوار آن است که خائن نامیده شود؟

سلمان فارسی براي پيشبرد اسلام ناب و مسلمان كردنِ مردم كشورش تلاش كرد. آیا اين خيانت به حساب می‌آيد؟ سلمان فارسی باعث مسلمان شدن بسياري از آبا و اجداد ما و در نتيجه خود ما و عاقبت به خيری ما و درآمدن از منجلاب فساد اديان فاسد آن دوران شد. به راستی آیا اين خيانت است؟ سلمان فارسی با حضورش در فتح مدائن، سبب شد كه بسياری از كارشكنی‌ها و اعمال خلاف اسلام و انسانيت رخ ندهد. چرا كه اگر سلمان چنين اقدامی نمی‌كرد و كار به دست عناصر تندروی دستگاه غاصب خلافت می‌افتاد، معلوم نبود چه بلايی سر ايرانيان می‌آمد. گذشته از اینکه ایرانِ آنروز به گفته مرحوم استاد عبدالحسین زرینکوب، به شدت به اسلام نیاز داشت[8].

گذشته از این، اسناد تاریخی گویای این هستند که مردمان ایرانی در عصر زندگانی سلمان، نه تنها او را «خائن» نمی‌دانستند، بلکه ارج و احترامی بس فراوان برای وی قائل بودند. در منابع کهن تاریخی آمده است که ایرانیان (و مخصوصاً مردم مدائن) به عنوان احترام، در مقابل سلمان به خاک می‌افتادند. اما سلمان مردم را از این کار نهی می‌کردند.[9] با اینکه منابع تاریخی از زندگانی بسیار ساده‌ی سلمان در مدائن سخن گفتند، اینکه وی در عصر حکومتش لباس پشمینه می‌پوشید و نان جو می‌خورد و در نهایت سادگی سلوک می‌کرد.[10] جالب است بدانیم که سلمان در عصر حکومتش بر مدائن، محافظ و نگهبان نظامی نداشت! و اگر کسی قصد کشتن او را می‌کرد، چه بسا به راحتی می‌توانست چنین کند. وی چنان ساده‌زیست و زاهد بود که بعضاً مردم او را نمی‌شناختند و از او کار می‌کشیدند (با این گمان که او کارگر است).[11] حال در چنین وضعیتی، نبودند کسانی که قصد جان او را کنند؟! احترام فوق‌العاده‌ی مردم به او به همراه حیات زاهدانه‌ی او نشانگر این است که مردمان ایرانی نه تنها وی را خائن نمی‌دانستند، بلکه او را به عنوان انسانی متعالی و اهل معرفت و نماد اسلام راستین قلمداد می‌کردند.

پی‌نوشت:

[1]. ابن ابى‌الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت‌الله مرعشى، 1404 هجرى قمری، ج 18 ، ص 34-40
[2]. شيخ طوسى، التهذيب، تهران: دار الكتب الاسلامية، 1365. ج 6 ، ص 119 و شیخ محمد بن یعقوب كلينى رازی، الكافـي، تهران: دار الكتب الاسلامية، 1365. ج 1 ،ص 401 و شيخ مفيد، الإختصاص، قم: انتشارات كنگره جهانى شيخ مفيد، 1413 هجرى قم‏ری، ص 11 و شيخ صدوق، الامالی، تهران: انتشارات كتابخانه اسلاميه، 1362. ص252 و سيد بن طاوس، اليقين، قم: مؤسسه دارالكتاب، 1413 هجرى قمری. ص 477
[3]. ابومنصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، مشهر مقدس: نشر مرتضى، 1403 هجرى قمری. ج 1 ، ص 110-111 و شيخ مفيد، الاختصاص، همان، ص 222 و غلامحسين افضل الملك،‏ افضل التواريخ، مصحح: منصوره اتحاديه و سيروس سعدوَنديان‏، تهران: نشر تاريخ ايران‏، 1361. ص 306
[4]. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 81-83-84
[5]. فصلنامه مطالعات تاریخى، جعفر مرتضى عاملى، سال اول، شماره سوم، 1368، ص 378
[6]. بنگرید به «فتح مدائن و مسائلی کمتر شنیده شده...»
[7]. تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، تهران‏: انتشارات اساطير، ۱۳۷۵. ج‏ 5 ، ص 1813-1812-1816
[8]. بنگرید به «دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام»
[9]. محمد بن سعد كاتب واقدى، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران: انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374. ج‏ 4، ص 77
[10]. أبو الحسن على بن الحسين مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1374.ج‏ 1، ص 663
[11]. محمد بن سعد كاتب واقدى، همان، ج 4، ص 76
 

تولیدی

دیدگاه‌ها

اول اینکه سلمان یک موبد زاده بود نه فرزند فردی نظامی دوم اینکه ارتش ساسانی با رومیان مبارزه می کرده و توان مقابله با آن ارتش را داشته است و اینکه قبول دارید تنها با استراتژی یک نفر ساسانیان از بین رفتند، توهینی هست به ارتش ایران ساسانی سوم اینکه آیا استراتژی ارتش ساسانی از زمان رفتن سلمان به شبه جزیره عربستان، تا زمان حمله و انقراض ساسانیان یک سبک بوده است؟ و تغییری نکرده؟ حرف زدن راحت هست ولی اگر با فکر باشد بهتر است.

درود برایران و ایرانی.خسته ام خسته از این که باید ازاد باشم ونیستم .از این که جایی برای بحث وتبادل نظر نیست .از این که راست و دروغ تاریخ نمایان نیست.از این که نمیتونم به نظرات دیگران احترام بزارم .از این که از بچگی با دروغ دین بزرگ شدم.حالا ببین اسلام وسلمان و ......چه به روز من وامسال من اوردن که باید تابع اسلام باشیم .یا خسته از این روزگار یا مثل اکثر جوانامون بیخیال اینها محرم عزا داری رمضان روزه داری بقیشم عشقو حال وکلاه گذاشتن سر این واون.سلمان خیانت کرد ونکرد تموم شد رفت .شما اگه راست میگید جلوی سلمان های امروزی وایسید.تا اینهمه خیانت نکنن.

سلمان خيانتي نكرد. بلكه او دروازه ورود اسلام به ايران است. دروازه ورود تعالي توحيدي به ابران. خائنين كساني هستند كه هم خودشان از حركت خسته اند و هم ديگران را از حركت نهي ميكنند.

افزودن دروازه با زور شمشیر خیلی لطف محسوب نمیشه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خدا گفته همه رو با شمشیر به سوی من هدایت کن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

درود بر سلمان و عماریاسر و سایر یاران واقعی اهل بیت که جز حق کاری نکردند. حالا شکاکان و باستان پرستها هرچه می خواهند فحش بدهند مقام سلمان و امثال سلمان بالاتر می رود.

همین وطن فروشیها و باعث اتفاقات فرودگاه و منا میشه

من هم با نظر علی موافقم زیرا از نظر فرهنگ ما برتر از اعراب بودیم و امثالی مثل عمر که در دین اسلام منفور هستند به ایران حمله کردند در این شکی نیست که اعراب بیابانگرد بعد از حمله به ایران جنایات هولناکی داشتند که به عنوان نمونه می توان به چاه چهل دختران یزد اشاره کرد که بانوان پاک ایران از ترس حمله اعراب سوسمار خور برای در امان ماندن از تجاوز اعراب خود را به داخل این چاه می انداختن

اگر شما کمی در مورد این چاه مطالعه می داشتید، متوجه می شدید که این چاه را زنان و دختران مسلمان در خود جای داده است...

به تمام موافقان سلمان.کجای اسلام اجازهءکشور گشایی به امتش داده که امسال سلمان بخواهند از خونریزی جلوگیری کنن

اقای هورامان.نمیدونم ازکدوم نژادی اماازقدیم گفتن کافرهمه رابه کیش خودپندارداگراژدادشمابا مهارم خودشون هم بسترمیشدن من نمیدونم اماایرانیان مردمانی پاک نهادونیکوسرشت بودندو هستند

ای کاش همه مشکلات و معظلات با شعار و شعر، حل میشد، اما متأسفانه یا خوشبختانه اینطور نیست. همبستری با محارم جزوی از فرهنگ ایرانیان بود. تمامی اسناد اعم از زرتشتی و رومی و یونانی و ... حتی کتیبه‌ها نیز این را اثبات میکنند. نگاه کنید: [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D9%85]

دوتاپاراگراف بالاکه برای موافقان سلمان وهورامان نوشتم رابایدباهمین نام میفرستادم پوزش میطلبم.واما بعداولاعمر باغصب خلافت رودرروی اسلام وحضرت رسول ایستاد دومآ حمله به ایران برای قدرت طلبی بود نه گسترش اسلام چون قران ودین اجازه حمله به هیچ کشوری رو به کسی نداده سومآ ازاول تاریخ اعراب تا امروز فقط یک موردپیشرفت علمی حکمت صنعت ووو.رو نشان بدید ما.درمقابل همه پیشرفت اعراب بوعلی رامیگذاریم لطفآبدون تعصب قضاوت کنید کام وزنه سنگینتره اخه بی انصاف اگرهم پیشرفتی داشتن ازصدقه سردانشمندان ایرانی بوده .درضمن درکدوم کتیبه نشان داده شده که ایرانیها با مهارم خودازدواج میکردن یادرکدوم سند تاریخی معتبرایرانیها مشرک بودن.امامشکل من سلمان وامسالهم نیستن مشکل انجایی که عده ای از سر نادانی فکرمیکنن این اعراب بودن که به ماعزت دادن اعرابی که درقرن 21 هنوز دارن ملخ میخورن وهرروزجنایاتشان رادرتمام خاور میانه شاهدیم

1. کسی که مسلمان است، و قرآن را قبول دارد، و سیره و سنت نبویه را قبول دارد، به خود اجازه توهین به سلمان را نمی‌دهد. چون به فرموده پیغمبر، سلمان جزو اهل بیت است. 2. حکومت از آن خداست و پیامبر و امام، خلیفة الله هستند. شاهان ساسانی معاصر ظهور اسلام، نه مشروعیت الهی داشتند و نه مقبولیت مردمی. لذا حاکمین ساسانی غاصب بودند. 3. سلمان از مهمترین عوامل ورود اسلام به ایران است. و تأثیرات اسلام بر ایران و اینکه چگونه سبب تحول و تکامل در هویت ایرانی شد، بر خردمندان پوشیده نیست. 4. بحث این مثاله بر سر عرب و عجم نیست. وگرنه از میان قوم عرب نیز بزرگانی برخاسته‌اند، از جمله "یعقوب بن اسحاق کندی" که تأثیرات بسیاری بر فرهنگ و دانش و محافل آکادمیک اروپایی گذاشت.هرچند ربطی به بحث ندارد ولذا میتوانید مقاله را در این لینک مطالعه کنید: [http://www.adyannet.com/fa/news/20081] 5. اسناد ازدواج ایرانیان باستان با محارم در لینک ارائه شد، لطفا مراجعه کنید.

جناب اردشیرظاهرآمطلب رونگرفتی من دارم از فرهنگ غنی ایران صحبت میکنم واز جنایات عرب 1وقتی اصولا حمله اعراب به ایران خلاف اسلام بوده چطور همراهی سلمان رو توجیح میکنی2مگر دشمنان ایران همین امروزهم این همه تبلیغ نامربوط درموردایران نمیکنن3کجای گفتهای من توهین به جناب سلمان است چرا بهخاطرتعصب هرسوالی روتوهین فرظ میکنید4همین امروز بعضی از سیاستمداران غاسب دنیا برای تآیدخودشون دارن تاریخ درست میکنن همونها هم میتونن برای خراب کردن ما توسایتهای مختلف همهچی درست کنن لطفآ مطالعات بیشتری داشته باشید

عمرخلیفه الاه امام یاپیامبربود؟ ویایعقوب بن اسحاق اگراثری برفرهنگ ودانش ومحافل اکادمیک اروپاگذاشته چه ربطی به فرهنگ غنی ماداره دوست عزیز بجای ریختن اب به اسیاب دشمنان واعراب اگرایرانی هستی کوشش وتوانت روبرای حفظ فرهنگ کشورت خرج کن

متآسفم که ملاک شما تاریخ نویسان روم ویونان هستند کسانی که درطول تاریخ داعم باما درحال جنگ بودن .مگر همین امروز غاسبانی در جهان نمیشناسید که درحال ساختن تاریخ برای نشان دادن مشروعیت به مقاصد شوم خودشون هستن؟(اسراییل)

اینکه سلمان چه نقشی در فتح ایران داشته من خبر ندارم ولی اینکه اعراب مسلمان در حمله به ایران از هیچ وحشیگری دریغ نداشتند هیچ شکی نیست و نیاز به مطالعه هم نیست کافیست جنگهای بین خودشان حتی بعد از اسلام را در نظر بگیرید مثلا واقعه کربلا.در این جنگ با اینکه جنگ بین اعراب بود و حتی دو طرف اصلی جنگ رابطه خویشاوندی داشتند از طرفی امام حسین نوه پیامبرشان بود از هیچ جنایتی دریغ نشد بطوریکه حتی به کودک شش ماهه هم رحم نکردند و بعد از اتمام جنگ اسرا را به قصد فروش بردند.عزیزانی که با خوشبینی تمام ادعا میکنند پدران ما در هر شهر به راحتی تسلیم اعراب می شدند مگر ایرانیان آن زمان بی غیرت بودند که با وجود اینکه می دیدند اعراب در شهرهای قبلی که فتح کردند چه بر سر دختران می آوردند حال با خیال راحت شهر خود را تسلیم کنند.بازارهای برده فروشی حجاز تا قرنها بعد پر بود از دختران و زنانی که از فتوحات اسلامی به اسارت گرفته شدند .اکثر سران عربی که در فتح ایران شرکت داشتند مورد لعن و نفرین ما شیعیانند مانند عبیدا... زیاد خالد بن ولید ابوموسی اشعری عمر بن خطاب . فقط نمیدانم موقع بحث فتح ایران که می شود همین ها عزیز میشوند و عامل خوشبختی و پیشرفت ما هستند.

امروز به زور دانش بیاد به ایران به شما به یا به ثل ما مسلمان می شوید یا مالیات میدهید یا می جنگیم تا خدا قضاوت کند،شما تسلیم نمی شدید؟ به زورملاها با خرافات افراطی میخوان بگن اسلام با سلام و صلوات به ایران آمد.آخه تو قرن ۲۱ اوج تمدن این عربها یا داعش هستن یا وهابیون جالب اینجا ست همشون به یک قبله نماز میخونن، بعد به ما ایرانی ها ۱۴۰۰ سال پیش رحم کردن!!!!!!! فرزند پیامبرشان را تیکه تیکه کردن، به منو توی ایرانی که مجوز صدامون میکنن با عشق وارد ایران شدن!!!!!!!!! جنگ گرگان را حتما مطالعه کنید، جنگ های شمال ایران را بخونید فقط یک فقره همسر دولهم که از اسمش بیزارم که در سریال مختار هم نشان داده شد که در ابتدا خیمه اش از اطراف خیمه امام حسین جدا بود و بعد همسرش را طلاق داد و یار امام حسین شد، زمانی که تپه بلندی را در شمال ایران فطح کردند این آقا هم بود و کلی ایرانی را به خون ریخت و کلی ثروت دزدیدند به اسم غنیمت جنگی.آیا در کربلا تیکه تیکه شد قصاص قطل عام گرگان نبود؟ بد نیست به جای قضاوت های افراطی و رگ گردن کلفت کردن تاریخ را درست بخوانید هم از آخوند افراطی گرا و هم از فکل مامانی های اونور آبی گوز احساساتی و حقیقت را با خون ایرانیت جذب کن.

حرفهای آرمین نشون دهنده بی سوادی و تعصب و لجبازی هست. شخصی که لجباز باشه و تعصب داشته باشه و بر اساس همین هم قضاوت کنه به نظر من لایق نام انسان نیست. اسلام حق هست و فرهنگ مذهبی ساسانی یک فرهنگ باطل بود. این رو حتی امروز موبدان زرتشتی هم میگن. شما برو به موبدان زرتشتی بگو وندیداد! متون پهلوی و... ! جواب میدن اونها همه دروغ و باطل بود ! میبینی که خود موبدان هم فرهنگ مذهبی ساسانی رو باطل میدونن. وقتی حق میاد کسی اجازه نداره بر باطل باقی بمونه. فرقی نداره این حق در دست عربها باشه یا ترکها یا ایرانیها یا هر کس دیگه. حق در اختیار هر کسی باشه باید قبولش کرد. انسانیت یعنی این. یعنی حقیقت رو با معیار نژاد نسنجی. اکثر ایرانیها با اختیار مسلمون شدن. نه فط آخوندها بلکه دانشمندان بزرگ ایران شناس در دنیا این رو میگن. ولی آرمین چون نخونده و اهل مطالعه نیست از این چیزها خبر نداره. اسناد اسلام اختیاری ایرانیان (http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86) حتما سندها رو بخون و مقایسه کن. به شایعات بی اساس توجه نکن. مطالعه کن. عاقل باش

دوستان عزیز و هموطنان گرامیم همه باید این رو بدونید که هموطن کلمه مقدسیه و نباید بخاطر عقاید مختلف هموطنان همدیگر رو بکوبن - اینکه سلمان فارسی از دید پیامبر گرامی اسلام جزو اهل بیت بودند جای خود اینکه ما ایرانیان حساب چهارده معصوم (ع ) و پیروان راستین ایشان رو از اعراب جدا می کنیم واقعیته - اینکه قصد ما نژاد پرستی نیست بلکه داریم از قومی صحبت میکنیم که خداوند در موردشان حجت رو بر نوع بشریت تمام کرده و آنها را در کفر و نفاق از همه اقوام دیگه بدتر دونسته هم جای خود داره ( سوره توبه آیه 97 - الْأَعْرَابُ‌ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفَاقاً وَ أَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ‌ اللَّهُ‌ عَلَى‌ رَسُولِهِ‌ وَ اللَّهُ‌ عَلِيمٌ‌ حَکِيمٌ‌ ) که البته به مصلحت آنرا اعراب بادیه نشین ترجمه کرده اند - ولی در حقیقت اعراب همیشه مورد عتاب پروردگار بودند و همواره باعث ازیت و آزار پیامبر و اهل بیت محترم ایشان بودند - آیا خداوند هم نژاد پرست است - اصل اعراب ایراد دارد و قطعا استثناعاتی که در این میان وجود دارند دلیل بر خوب بودن یک قوم نیست - اعراب خود ایراد دارند و خواهند داشت ژن این جماعت بگونه ایست که هیچگاه از خود حرکتی در جهت انتفاع دنیا بر نمی دارند ( عرب زبانان مورد نظر نیستند مانند سوریها و مصریها و ... ) این تهمت نژاد پرستی تهمت درستی در مورد برخی هموطنان درست نیست - و اما عمر و حمله به ایران نشأت گرفته از همان حماقت اعراب بوده و هیچ نیت خیر و پاکی در آن وجود نداشته است علت اینکه ایرانیان از عربی بنام عمر خوششان نمی آید چیست ؟ چرا از فرد عربی مانند حضرت علی ( ع ) اینچنین زیبا و با احترام یاد می کنند و اسامی فرزندانشان را که عزیزترین ودیعه های الهی برایشان است به اسم این بزرگ مرد عرب و عالم بشریت نامگذاری می کنند - باید منصفانه قضاوت کرد - تا جایی که من پای منبر بزرگان و علمای دینی شنیده ام هیچکدام از چهارده معصوم در شکل گیری جنگ علیه ایرانیان نقشی نداشته و در آن شرکت نکردند ولی سلمان ما شرکت کردند - اینکه بگوییم سلمان جزو اهل بیت پیامبر ( ص ) بوده پس هیچ خطایی از ایشان سر نزده اشتباه است ایشان عصمت نداشتند و البته و صد البته نیتشان برای هموطنانشان خیر بوده - ایشان جنابات اعراب بعد از ماجرای مدائن را هم شاهد بودند و از کرده خود بشدت پشیمان شدند - برخی از هموطنان عزیزمن چون فکر می کنند اسلام با حمله اعراب به ایران وارد این مرزو بوم شده از این رو تلاش می کنند جنابات اعراب وحشی را به فراموشی بسپارند و این حمله تازیان به ایران را توجیه کنند ولی حمله اعراب به ایران حمله لشکر اسلام به تعبیر خودشان نبود حمله تازیانی بود که در جنگها به معصومین رحم نمی کردند چه برسد به ما ابرانیان حمله ددمنشانه اعراب به ابران چه توجیه کنبم چه توجیه نکنیم بسیار خونبار و زیان آور بود - واما چرا از حضرت علی ( ع ) اینگونه به نیکی یاد می کنیم ؟ این بزرگ مرد عالم بشریت با اخلاق بسیار نیکو و جوانمردانه اسرای ایرانی را بزرگ داشته و حتی دختر یزدگرد را بعنوان عروس خود برگزیدند - آیا درست نیست که بیاندیشیم اگر یزدگرد واقعا جنایت کار و ظالم بوده چگونه حضرت دختر یک ظالم را به عقد عزیز نازنین خود و ما ایرانیان ( نه اعراب وحشی ) حسین بن علی ( ع ) درآوردند ؟ قطعا برای ایشان هم بلحاظ علمی و اخلاقی پیوند با دختر یک ظالم کار درستی نبوده - اینگونه که تاریخ در روند خود تحریف شده و هر کس بنا به تعصبات خود سعی کرده تاریخ را بنگارد چه کسانی که تعصب قومیتی دارند و چه کسانی که تعصب دینی دارند نمی توان به حقیقت دست یافت ولی اینجانب با توجه به دلایل منطقی و ملاک اصلی حق و عدالت و حقیقت که قرآن و ائمه هستند ( که فرموده پیامبر هم هست ) جایی برای دفاع از این تازیان سوسمار خور که هنوز هم شاهد ندانم کاریهای فراوانشان هستیم نمی بینم و هر گونه حرکتی از این جماعت در گذشته و حال و آینده را خواست شیطان و باطل می دانم والسلام

آنکه ازحال دل خلق خدابیخبراست کی برآن بنده خدارازعنایت نظراست مکن ای دل گله ازگردش اوضاع جهان که بدونیک وغم وشادی آن درگذراست زهدمفروش وبتن جامع تدلیس مپوش هذرازبوی ریاکن که فلک پرده دراست باقضاپنجه مکن رنج که بااین همه زور بشرنابغه تسلیم قضاوقدراست

دوستان درنظرداشته باشیدحساب اعراب ازاسلام جداست حمله اعراب حمله اسلام نبودپس لطفابه خاطرتعصب دینی این حمله وحشیانه وخارج ازدین روبه حساب اسلام نگذارید.اگراسلام اجازه کشورگشایی رو به کسی داده بودپیامبر(ص)ازهمه سزاوارتربود ویا به این امر سفارش میکرد.

چرا وقتی یزید خارج از احکام دین عمل می کنه امام حسین اعلام قیام می کنه وبرای احقاق حق خودشو و اهل بیتشو فدا می.کنه ولی وقتی عمر ودارو دستش به ایران حمله می کنن و او فجایع و برده داری رو به اون صورت بوجود میارن این سلمان فارسی و امامان شیعه هیچ واکنشی نشون نمی دن.

سلام. 1. در دو موقعیت متفاوت، دو رفتار متفاوت هم لازم است. در زمان عمر بن خطاب، نهال اسلام هنوز نوپا بود. ولی در زمان امام حسین، قلمرو اسلام از افریقا به ترکستان می‌رسید. درخت اسلام در حال تنومند شدن بود. دیگر اینکه عمر به ظواهر اسلام عمل میکرد و مدعی دفاع از اسلام بود. ولی یزید بالکُل منکر اسلام شده بود. عملا شراب میخورد و نماز را ترک میکرد و در حال مستی، خدا و رسول را انکار میکرد. پس اینکه رفتار اهل بیت در دو زمان، اندکی متفاوت باشد امری صحیح است. 2. اهل بیت در همان زمان عمر بن خطاب هم بارها واکنش نشان داده بودند. یکی از بهترین واکنش‌ها، عدم حضور اهل بیت (به صورت شخصی) در فتوحات بود. دیگر واکنش، خطبه امیرالمؤمنین درباره خلفا است (مشهور به خطبه شقشقیه) که آنجا حضرت، شخص عمر را خشناء به معنی خشن و نامتعادل معرفی میکند و از رفتارهای زشت او در زمان خلافت که مایه آبروریزی بود انتقاد میکند. دیگر اینکه حضرت علی در زمان ورود اسراء ایرانی به مدینه، اجازه ندادند که شاهزادگان و نجیب‌زادگان تحقیر شوند. اسیران طبقات پایین هم به حضرت علی ارادت داشتند. نمونه‌اش دفاع مولا علی (ع) از هرمزان است که در منابع تاریخی آمده است. بخوانید [در کامنت بعدی]

هنگامی که فیروز ابولؤلؤ (که خود اهل نهاوند بود)، عمر بن خطاب را به قتل رساند، برخی از سران عرب، دست به انتقام جویی زده، و شکنجه و کشتن ایرانیان اسیر در مدینه (همان ایرانیانی که در جنگ‌ها به اسارت درآمده بودند) را آغاز کردند. از جمله عبیدالله بن عُمَر (فرزند خلیفه‌ی دوم)، یک اسیر ایرانی به نام هرمزان که غلام سعد بن ابی وقاص بود را کشت. هنگامی که عثمان به خلافت رسید، سعد بن ابی وقاص، عبیدالله بن عمر را نزد عثمان آورد و به او گفت که وی، غلامِ من (فیروزان) را کشت. حضرت علی (علیه السلام) در حضور عثمان، فرمودند که عبیدالله باید قصاص شود. چه اینکه هرمزان را کشت، در حالی که هرمزان بی گناه بود. حضرت علی بر اعدام عبیدالله، اصرار ورزید اما عمروعاص بر عثمان وارد شد و عثمان را از قصاص "عبیدالله بن عمر" پشیمان کرد. عثمان هم عبیدالله را بخشید.... [سند: عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 86-88 و محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1375. جلد 5، برگه 2083-2084 و ابوعلی بلعمی، تاریخنامه طبری (مشهور به تاریخ بلعمی)، تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات سروش، 1378. جلد 5، برگه 575 و محمد بن علی شبانکاره‌ای، مجمع الانساب، مصحح: میرهاشم محدث، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1381. جلد 1، برگه 288] -------------- بعدها وقتی امیرالمؤمنین علي (علیه السلام) به خلافت رسیدند، عبیدالله بن عُمَر دانست که حضرت علي (علیه السلام) او را در قبال خونِ هرمزان قصاص می‌کند، لذا به معاویه پناه برد و معاویه هم او را تحت حمایت خود قرار داد..... [سند: ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، 1383. ص 201 و ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی، ابوالقاسم حالت، تهران: مؤسسه مطبوعات علمی، 1371. جلد 9، برگه 124] -------------- در منابع تاریخی آمده که نخستين بار كه عثمان در عصر خلافت خود به منبر رفت، درباره ی عبیدالله بن عمر سخن گفت و او را عفو كرد. على بن ابیطالب در آن مجلس خطاب به عثمان با اشاره به عبيد اللّه بن‏ عمر گفت «اين فاسق را به خونخواهى هرمزان بكش كه با كشتن مسلمانى بى‌‏گناه مرتكب خطايى عظيم شده» و آن ‏گاه به عبيد اللّه روى نمود و گفت: «اى فاسق اگر روزى بر تو دست يافتم تو را به خونخواهى هرمزان خواهم كشت‏».[سند: محمدمهدی ملایری، تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، تهران: انتشارات توس، 1379. جلد ‏6، برگه 459-458، به نقل از انساب الاشراف بلاذری.] ----------------- جالب است بدانیم که بعدها عبیدالله بن عمر به یکی از سران نظامی لشکر معاویه تبدیل شد. در مقدمه‌ی جنگ صفین، هنگامی که او با حضرت علي (علیه السلام) روبرو گردید، حضرت باز هم به خون ریخته‌ شده‌ی هرمزانِ بی‌گناه اشاره کردند و فرمودند: «تو هرمزان‏ را كه به دست عمويم عباس مسلمان شده بود و پدرت هم براى او دو هزار درهم مقررى تعيين كرده بود، كشتى و اكنون اميدوارى كه از من به سلامت مانى‏؟» ..... [سند: ابوحنیفه دینوری، همان، ص 210] ------------------- علی ندای عدالت در تاریخ بشر، در راه دفاع از حق مظلوم (از این اسیر ایرانی گرفته تا دیگر مظلومین)، حمایت بسیاری از سران عرب را از دست داد و تنها ماند. تنها ماند و تنها از دنیا رفت.

دوستانی که با شدت از نظرات خود دفاع می کنید به نظر می رسه که یک نکته اساسی رو فراموش کردید و اون کلیدواژه ایست به نام ((تقوا)) . از کلام خداوند و پیامبرش و ائمه هدی (س) این معنا می رسه که « بهترین شما باتقواترین شماست» حالا به جای اینکه متعصبانه از دین، قوم ، خاک ، نژاد و رنگ خودمون دفاع کنیم به این فکر بکنیم که از بعد از رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ع) چه کسی و یا چه کسانی عمل به تقوا رو در همه شئونات زندگیشون رعایت کردن چرا که اگر شخصی تقوا نداشت و به خلافت رسید همان می کند که درباره ایرانیان شد و اگر شخص دیگری تقوا داشت همان می کند که برای جلوگیری از خونریزی مردم دیگر کشورها یارانش را همراه با لشکر خلیفه می فرستد تا هرآنچه می توانند مانع از هدر رفتن خون انسانهای بیشتر شوند . پس بیاییم بی هیچ تعصبی نسبت به رنگ و نژاد و قوم از خداوند متعال مسئلت کنیم که ما رو به سمت کسانی هدایت کند که در لحظه لحظه زندگیشان تقوا نه تنها تبلور عینی دارد بلکه خود به تمام معنا و مفهوم متقین هستن و در رأس این مقامات مؤلی المتقین اسدالله الغالب حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می باشند که تمام زندگیشون و خاندانشون رو برای نجات انسانها از بی عدالتی و فقر و محرومیت و تجاوز و غارت و اضملال انسانیت به خطر انداختند و جانهاو خونها در این راه نثار کردن بی هیچ اجر و مزدی چراکه ایشان جز از خداوند متعال پاداش نخواهند . با آرزوی هرچه سریعتر ظهور قطب عالم امکان حضرت مهدی صاحب العصر و زمان (عج) ان شاءالله

دوست عزیزاگرحضرت علی ع حمله به ایران رو قبول داشت خودش چرادراین حمله شرکت نکرد واگر سلمان رو فرستادایاازجنایات جلوگیری کرد کمی فکر کنید لطفآ

نظرهرکسی قابل احترام ولی برید تاریخ اسلام بخونید جواب میگیرید ک آیا سلمان واسه جنگ اومد یا اومد که اسم اسلامو خراب نکنن یه عده که به ادعای خودشون از صحابه ی نزدیک پیامبر بودن.شماروبخدای خودتون قسم میدم هر دینی ک داریت تعصب جاهلیتو بذارید کنار.فکر نکنید ک اگه خلاف جریان آب شناکنید متمدنید.به این مدل تعصبات میگن جاهلیت مدرن ک ماشالله مردم الان از اعراب دوران جاهلیت هم عقب افتاده ترن.واسه خیلی از مردم حتی دوستای خودم متاسفم ک با بی احترامی ب مقدسات دیگران شعور و شخصیت ایرانی رو ب لجن کشیدن.

همین متن خودش گویای همه چیز هست.سلمان به ایرانیان گفته سه راه دارین .۱-مسلمون بشید ۲ـ پول بدید۳ـکشته بشید.این خیانت به ایران و خدمت به اعراب نیست پس چی میتونه باشه .تازه دست نشانده عمر هم هست .حالا هی توجیه کنید

سلام گرامی، با تشکر از شما که دیدگاه خود را ارئه کردید. هنگامی که اسلام آمد، جایی برای دیگر ادیان، به ویژه دینی چون زرتشتیگری که تحریف و انحراف در عمق جانش و در بند بند استخوانش نفوذ کرده بود، باقی نماند. پس سلمان از بابت تلاش برای ترویج اسلام در ایران و نجاتِ ایران‌زمین از دستِ موبدان زرتشتی، شخصیتی قابل ستایش است. مخصوصاً اینکه او هدف مادی و دنیایی هم نداشت. سلمان چرا باید خیانت کند؟ به خاطر دنیا؟ مگر نمی‌بینیم که او تا آخر عمرش زندگی ساده و بی‌تکلفی داشت؟ سلمان از اهل بیت پیامبر است. این حدیث پیغمبر است. حدیث صحیح السندی است. خدمت او به ایران و ایرانیان، بر کسی پوشیده نیست. اصلاً خود اهل مدائن که سلمان در آنجا حاکم بود، آیا سلمان را خائن می‌دانستند؟ آنها از نزدیک و چشم در چشم سلمان زندگی کردند. آیا کسی را سراغ دارید که او را خائن نامیده باشد؟

سلمان فارسی به کشورش و مردمش خیانت کرد مخصوصا در سرکوب خونین قیام مردم آذربایجان بر ضد اعراب نقش ویژه‌ای داشته..... دوستان عزیز... هیچ توجیهی برای خیانت وجود ندارد... حتی اگر مقدس باشد

گرامی ممکن است بگویید سلمان فارسی (رضی الله عنه) چه خیانتی کرد؟ حکومت ساسانی از درون متلاشی شده بود و اگر اسلام نمیآمد مسیحیت کل ایران را میگرفت و آن وقت باید شاهد قرون وسطای مسیحی در ایران می‌بودیم. سلمان حتی یک قطره خون به ناحق نریخت. او دروازه آشنایی مردم ایران با اسلام است. و این بزرگترین خدمت است. اما درباره قیام خونین آذربایجان... گرامی متأسفم برای شما. سلمان اصلا در آن قضیه حضور نداشت و نقشی هم نداشت. احساسی و کینه‌ای برخورد نکنید.

تعصب و جهل ملت رو به بیراهه میبرد ما باید حزف حق رو از هرکسی بپذیریم عرب و ایرانی هم فرقی نمیکند شما اگر یک عضو خانوادتون منحرف باشه و باعث ابروریزی ایا باهاش چیکار میکنید اگه اصلاح نشد ایا حاضر نیستید اون رو از بین ببرید باید قبول کنیم که اگر طالب بهترین وضعیت برا جامعه هستیم باید مفسد از بین بره یا اصلاح بشه حالا اگر مفسد هم میهن یا قوم باشه و در غیر اینصوزت حق دست نیافتنی است

اینکه حضرت سلمان پارسی در جنگ مداین و فرماندار مداین (تیسفون) بوده تردید نیست اما باید توجه داشت که او جلوی جنگ و خونریزی بیشتر رو گرفت و نماینده اهل بیت و حضرت محمد بود و اگر نبود کشتارها و برده داری ها و دزدیدن دختران و ناموس ایرانی بیشتر بود او از یاران امام علی بود اما خود جنگ اعراب مسلمان با ایران اشتباه بود و هیچ دینی به خصوص اسلام اجازه کشور گشایی نمیدهد اعراب پس از ورودشان در تلاش بودند باگرفتن جزیه از زرتشتیان و مانویان و مزدکیان و مسیحیان و بوداییان ایران به ایرانی ها فشار آورده تا رفته رفته اسلام رابپذیرند و پس از اسلام هم تازه موالی میشدند یعنی یک درجه پایین تر از اعراب که نشان میدهد با قرآن خودشان دشمنی دارند سوره حج آیه 17 میگوید خدا در روز رستاخیز میان مسلمان و مسیحی و یهودی و مجوس و کسانی که کتاب ندارن به راستی داوری میکند .کجای جنگ اعراب باایران براساس اسلام هست اگه ما کافر بودیم مگر اعراب خدا بودند که دریافتند ما کافریم اگر این طور باشد این عین شرک و بت پرستی است.تازه ایرانیها مردمی یکتاپرست و اهورایی بوده و هستند و خواهند بود و درباره عروسی خواهر و برادر هم بگویم در هیچ نوشته دینی و سنگنبشته بدان اشاره نشده تنها در یک جا پادشاه ایران با خواهر خود همبستر شده و که گفته ضعیفی است چون تاریخ نگاران رومی آنرا گفتند که در توجیه کارش هابیل و قابیل را مثال زدند.اما طبرستان و کوههای بلندش و کوههای آذربایگان 200سال جلوی اعراب مسلمان ایستادگی و جانفشانی کردند و سادات علوی را پناه دادند برای همین میگویند اگر طبرستان و کوههای خراسان و آذربایگان نبوداز آیین ایرانی چیز زیادی نمی ماند . درضمن دفاع یک قریضه آدمی است و ربطی به دین ندارد خواه اسلام باشد خواه زرتشت خواه بودایی و شمن.

ایرانیان همیشه از خیانت رنج برده اند :(

اگر سلمان فارسی به کشور و مردم عزیز ایران خیانت کرده خدا عذابش را زیاد کند و اگر به کشور و مردم عزیز ایران خدمت کرده خدا به درجاتش بی افزاید و بیامرزتش

کُتُب تاریخی را نمی شود کامل باور کرد و نمی شود آن را کاملاً رَد کرد باید بررسی دقیق توسط افراد متخصّص بشود تا راست از دروغ مشخّص گردد سلمان فارسی هر که بود و هر چه کرد فردی بود دنبال حقیقت و پس از پیغمبر طرفدار امیرالمومنین علی بود و پیروی ایشان بود و به همین خاطر بعضی عربهای بی منطق و نژاد پرست به او طعن میزدند و توهین میکردند در کُتُب اهل تسنن نوشتند که علی به عجم(ایرانیان و غیر عربها)بها میداد و با عدالت و مهربانی با آنان رفتار داشت که همین باعث اعتراض بعضی عربها شده بود که نژاد پرستی را بدون هیچ منطقی بر انسانیّت ترجیح میدانند سلمان فارسی هم حتماً پیروی علی بود و به کسی ظلم و خیانتی نکرده... این حملات به شخص سلمان فارسی برای این است که دیانت ما را در برابر حسّ ناسیونالیستی مردم قرار بدهند تا دیانت را بکوبند و صد البته خدا نیرنگشان را بی ثمر خواهد گذاشت و حقیقت را به مرور به همه فهمانده و خواهد فهماند

بابا بیخیال این حرفا هرچی بوده بدشانسی سپاه ایران بوده یا شانس با سپاه اعراب بوده هرچی بوده واسه اون زمان بوده و بس . شما ها ازادانه زندگی کنین هر چند زندگی را به ما سخت کردند به هر دینی که هستین یا بی دین هستین ازاد مرد باشین

همینکه در سپاه دشمن بوده مشخص هست که طر فکرش چی بوده ایران عزیز کم ازین خیانتکارها ندیده 1400 ساله با ورود اسلام ایران حتی 1 روز خوش ندیده

جناب "ایران" شما در کدام جبهه هستید؟ در کدام سپاه هستید؟ امروز صهیونیست‌ها و سعودی‌ها داد می‌زنند که باید شیعه را بزنیم. باید شیعه را له کنیم. شما امروز در سپاه اسرائیل و عربستان سعودی هستید. چون دارید در جهت منافع آنها قدم برمیدارید. سلمان با حضورش در سپاه مسلمین، مانع از ریخته شدن خون بی‌گناهان شد و کاری کرد که با کمترین خشونت، مدائن فتح شود. ضمن اینکه در آن روزگار، ساسانیان بزرگترین دشمن مردم ایران بودند. وقتی مسلمین برای فتح ایران قدم برداشتن، مردم ایران از حکومت ساسانی حمایت نکردند. مردم حاضر شدند که حکومت مسلمین را بپذیرند ولی از ساسانیان حمایت نکردند

اما اینکه جنای ایران گفتند «1400 ساله با ورود اسلام ایران حتی 1 روز خوش ندیده» سؤال در این است که یک مورد خوبی، یک مورد نکته مثبت نام ببرید که در ایران قبل از اسلام بوده ولی مشابهش یا بهترش در دوران اسلامی نبوده... هر نکته مثبتی را از ایران باستان نام ببرید، مشابه همان یا بهتر از آن را در دوران اسلامی می‌بینیم. 99 درصد هنرمندان و دانشمندان و فرهیختگان ایرانی، مربوط به دوران اسلامی هستند. چون در ایران باستان، نظام اجتماعی، یک نظام طبقاتی بسته بود. مثلاً یک کشاورز زاده هرچند با استعداد بود، ولی باید راه پدرش را ادامه میداد و نمیتوانست ارتقاء پیدا کند. اما در دوران اسلامی، با ورود اسلام به ایران، همه مردم این فرصت را پیدا کردند که استعدادهای خود را شکوفا کنند. به همین خاطر، 99 درصد افتخرات علمی و فرهنگی و اجتماعی ایران، مربوط به دوران اسلامی است. التماس انصاف و تفکر (بی‌انصافی باعث بیرون شدن برکت از قلب انسان می‌شود).

پس از درگذشت پیامبر اسلام , در زمان "عمر بن خطاب" او به یاری لشگر اعراب تدارک و استراتژی یک جنگ و حمله به ایران را طرح ریزی کرده و نقاط ضعف و حساس سپاه ایران را به اطلاع خلیفه عمررسانید و از آنجا که از صحابه ی نزدیک پیامبر بود جایگاه ویژه ای نزد عمر داشت.در جنگ تیسفون اعراب به راحتی بر دژ و خندقهای شهر تیسفون فائق آمدند. پس از جنگ و بازگشودن کتابخانه ها سلمان عمر را از محتوای تمام کتابها آگاه ساخت و این جمله از زبان عمر برخاست : (هر آنچه در این کتابهاست یا در قرآن هست که دیگر نیازی به آن نیست. یا در قران نیست که کفر است. پس همه ی این کتابها را بسوزانید ! ) "به نقل از تاریخ طبری" سلمان در جنگهای قادسیه و نهاوند و فتح تیسفون و مدائن فرمانده ی سپاه اعرا ب بود و از تمام نقاط ضعف و قوت سپاه ایران اطلاع داشت اعراب که از دیدن فیل ها در سپاه ایران به وحشت آمده بودند به پیشنهاد سلمان که نقطه ضعف فیلها زیر شکم و خرطوم آنهاست ! با سنگ به جان فیلهای سپاه ایران افتادند و آنها را سرنگون کردند.

۱. هم پیامبر (ص) و هم امام صادق (ع) فرمودند سلمان از ما اهل بیت است (سلمان منّا اهل البیت). تلاش برای تخریب سلمان، دشمنی با اهل بیت است. ۲. سلمان در هر منطقه ای بود آن منطقه با صلح فتح شد. سلمان وقتی حاکم مداین بود بدون محافظ و بادیگارد رفت و آمد میکرد و کسی هم او را آزار نمیداد. این یعنی مردم به سلمان به چشم دشمن نگاه نمیکردند. ۳. آنچه سلمان کرد درست و صحیح بود.

با سلام؛ اولاً که دین زرتشت یا مجوس در زمان پیامبر به کلی تحریف شده بود. همونطور که یهودیت و مسیحیت تحریف شده بودند. پس نمی تونیم به یک دین تحریف شده همراه با خرافات افتخار کنیم. دوماً؛ حتی اگر تمام این ادیان هم سالم و دست نخورده می بودند، باز هم همه موظف بودیم که دین جدید رو که به فرموده خداوند متعال دین خاتم است بپذیریم. آیا از اینکه الان مسلمان هستیم ناراحت و سرخورده هستیم؟! دینی که بزرگان و رهبران اصلی آن چهارده معصوم هستند. دینی که پر از معارف ناب است که همه دنیا تشنه چنین معارف و عطوفت محمدی و علوی هستند. از طرفی، کسی مدعی نشده که الان توی کشورمون با مشکل اقتصادی و امثال اینها مواجه نیستیم. کسی مدعی نیست که در همه ادوار اسلامی همیشه و همه خلفا و حاکمان اسلامی عادل و درجه یک بودند. خیر، قطعاً جنایاتی به نام اسلام صورت گرفته است. داعش هم خودش رو تنها نماینده اسلام معرفی می کنه. اما آیا این باعث میشه که همه چیز رو زیر سوال ببریم. آنچه که الآن مهمه این است که معارف اهل بیت در دسترس ماست و چه بهتر که اسلام ناب رو از دریچه رهنمودهای این بزرگواران ببینیم و با تمام وجود حس کنیم.

ننگ بر شما مگر مردم خرمشهر وقتی مفابل سپاه متحد صدام می جنگیدند متفرق نبودند؟ ولی توانستند 34 روز صدام را شکست بدهند این چه اعتقاد مزخرفیه؟؟ یعنی مردم ایران کار خوبی کردند به توصیه ی سلمان فارسی شهرشونو ول کردند و مفت دادنش به عربا؟ نننننننننننننننننننننگ

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.