افزودن نظر جدید

هنگامی که فیروز ابولؤلؤ (که خود اهل نهاوند بود)، عمر بن خطاب را به قتل رساند، برخی از سران عرب، دست به انتقام جویی زده، و شکنجه و کشتن ایرانیان اسیر در مدینه (همان ایرانیانی که در جنگ‌ها به اسارت درآمده بودند) را آغاز کردند. از جمله عبیدالله بن عُمَر (فرزند خلیفه‌ی دوم)، یک اسیر ایرانی به نام هرمزان که غلام سعد بن ابی وقاص بود را کشت. هنگامی که عثمان به خلافت رسید، سعد بن ابی وقاص، عبیدالله بن عمر را نزد عثمان آورد و به او گفت که وی، غلامِ من (فیروزان) را کشت. حضرت علی (علیه السلام) در حضور عثمان، فرمودند که عبیدالله باید قصاص شود. چه اینکه هرمزان را کشت، در حالی که هرمزان بی گناه بود. حضرت علی بر اعدام عبیدالله، اصرار ورزید اما عمروعاص بر عثمان وارد شد و عثمان را از قصاص "عبیدالله بن عمر" پشیمان کرد. عثمان هم عبیدالله را بخشید.... [سند: عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 86-88 و محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1375. جلد 5، برگه 2083-2084 و ابوعلی بلعمی، تاریخنامه طبری (مشهور به تاریخ بلعمی)، تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات سروش، 1378. جلد 5، برگه 575 و محمد بن علی شبانکاره‌ای، مجمع الانساب، مصحح: میرهاشم محدث، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1381. جلد 1، برگه 288] -------------- بعدها وقتی امیرالمؤمنین علي (علیه السلام) به خلافت رسیدند، عبیدالله بن عُمَر دانست که حضرت علي (علیه السلام) او را در قبال خونِ هرمزان قصاص می‌کند، لذا به معاویه پناه برد و معاویه هم او را تحت حمایت خود قرار داد..... [سند: ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، 1383. ص 201 و ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی، ابوالقاسم حالت، تهران: مؤسسه مطبوعات علمی، 1371. جلد 9، برگه 124] -------------- در منابع تاریخی آمده که نخستين بار كه عثمان در عصر خلافت خود به منبر رفت، درباره ی عبیدالله بن عمر سخن گفت و او را عفو كرد. على بن ابیطالب در آن مجلس خطاب به عثمان با اشاره به عبيد اللّه بن‏ عمر گفت «اين فاسق را به خونخواهى هرمزان بكش كه با كشتن مسلمانى بى‌‏گناه مرتكب خطايى عظيم شده» و آن ‏گاه به عبيد اللّه روى نمود و گفت: «اى فاسق اگر روزى بر تو دست يافتم تو را به خونخواهى هرمزان خواهم كشت‏».[سند: محمدمهدی ملایری، تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، تهران: انتشارات توس، 1379. جلد ‏6، برگه 459-458، به نقل از انساب الاشراف بلاذری.] ----------------- جالب است بدانیم که بعدها عبیدالله بن عمر به یکی از سران نظامی لشکر معاویه تبدیل شد. در مقدمه‌ی جنگ صفین، هنگامی که او با حضرت علي (علیه السلام) روبرو گردید، حضرت باز هم به خون ریخته‌ شده‌ی هرمزانِ بی‌گناه اشاره کردند و فرمودند: «تو هرمزان‏ را كه به دست عمويم عباس مسلمان شده بود و پدرت هم براى او دو هزار درهم مقررى تعيين كرده بود، كشتى و اكنون اميدوارى كه از من به سلامت مانى‏؟» ..... [سند: ابوحنیفه دینوری، همان، ص 210] ------------------- علی ندای عدالت در تاریخ بشر، در راه دفاع از حق مظلوم (از این اسیر ایرانی گرفته تا دیگر مظلومین)، حمایت بسیاری از سران عرب را از دست داد و تنها ماند. تنها ماند و تنها از دنیا رفت.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.