تشابه اهل‌حق با اسماعیلیه و حروفی

  • 1393/04/21 - 05:12
ایوانف که پیدایش اهل‌حق را در پی تحولات مذهبی باطنیه اسماعیلیه می‌داند، معتقد است که آیین سرسپردن اهل‌حق که "سید" رمز ارتباط با الوهیت است، شباهتی کامل با پیرو و مرید در اسماعیلیه دارد. همچنین اهل‌حق در مواردی مثل حرام دانستن تراشیدن سبیل و روزه سه روزه و اعتقاد به حلول و تناسخ با یزیدیه مشترک هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مشابهت اهل‌حق به اسماعیلیه
در منطقه دینور کرمانشاه  قلعه‌ای(در چشمه سهراب) به جماعت اسماعیلیه منسوب است که دلالت بر حضور امام الموت دارد. ایوانف که پیدایش اهل‌حق را در پی تحولات مذهبی باطنیه اسماعیلیه می‌داند معتقد است که آیین سرسپردن اهل‌حق که "سید" رمز ارتباط با الوهیت است، شباهتی کامل با پیرو و مرید در اسماعیلیه دارد.[1]
علاوه بر نهضت‌های اسماعیلی که با پیدایش اهل‌حق و شکل‌گیری آن موثر بودند، حروفیه نیز در ایران غربی با اهل‌حق پیوند خورده است. گویا آن فرقی که روزگاری خود را "اهل‌ حق" معرفی کرده‌اند، در نهضتی که بعدها به همین نام مشهور شد، سهیم بوده‌اند. كشتار حروفیه در ایران نیز این مكتب را به‌كلى نابود نكرد، بلكه در لرستان و غرب ایران، با تغییر شكلى در اصول عقاید، در فرقه نقطویه و اهل‌حق به حیات خود ادامه داد.[2]
فضل‌الله حروفی مانند بسیاری از قدمای اهل‌حق، جماعتی از دراویش را به دور خود گرد آورده بود و نوعی جمعیت "اخوت اخلاقی" تشکیل داده بود. بسیاری از بزرگان اهل‌حق میراث‌خوار نهضت‌های اسماعیلیه و حروفیه بوده‌اند. در وا‌قع اهل‌حق بر خرابه‌های این نهضت باطنی بنا شده است و عقایدش را در شخصیت‌ها و درویشانی که زندگی خود را وقف ریاضت و دست‌گیری از مریدان کرده بودند، تبلور یافت و از این جهت ممتاز گشت.
نهضتهای خرمیه و باطنیه و حروفیه دارای خصایصی بوده‌اند که هم‌اکنون همان‌گونه که خواهیم دید در مسلک اهل‌حق پایدار مانده است، تک‌همسری[3] عدم توجه ظواهر شریعت و خصلت‌های دیگر همه از آن قبیل خصوصیات هستند. گمان می‌رود آن‌چه در روزگاری "علی‌الهی" گفته می‌شد، بعدها در مسلک کنونی اهل‌حق – خصوصا با پیوستن مشعشعیان به اهل‌حق – مضمحل شد و هم‌اکنون نام عمومی اهل‌حق وارثان تمامی نهضت‌های ملی و دینی ایران غربی را در خود دارد.
مشابهت اهل‌حق به یزیدیه
سید قاسم افضلی در ضمیمه جلد سوم دایره‌المعارف تشیع می‌گوید: یزیدی‌ها سالها قبل از قرن هشتم هجری "دانسی" خوانده می‌شدند و آنها اهل‌حق هستند. اما در پژوهشی که اینجانب بعمل آوردم بجز در مواردی مثل حرام دانستن تراشیدن سبیل و روزه سه روزه و اعتقاد به حلول و تناسخ در سایر موارد با اهل‌حق مشترک نیستند.[4]

منابع:
1- عبدالحسین زرین‌کوب، جستجو در تصوف ایران، ص 57
2- خیاوى، ص 239ـ243؛ نیز رجوع کنید به پسیخانى، محمود
3- فروید چند همسری را نتیجه ذهن متمدن دانسته که در اکثر موارد نمی‌توانسته مفرهایی جنسی کافی بیابد و از طرفی فهم دریافت یکتایی و بی‌نظیری یار زندگی به طور قابل فهمی به یک مشارکت یا انبان تک‌همسری می‌انجامد ذکر کرده که دیگر همسران یا همتاهای قابل مبادله وجود ندارد متقابلا اگر کسی قادر به عشق ورزیدن نباشد به هرزگی می‌افتد.
4- فرخ‌منش، صحبت، مقدمه‌ای بر دین و روان با تاکید بر اهل‌حق، 1382 شمسی، ص150
برای مطالعه بیشتر ر.ک به مقدمه‌ای بر دین و روان با تاکید بر اهل‌حق اثر صحبت فرخ منش.

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.