تحلیلی بر گفتمان سید مصطفی طباطبائی

  • 1396/09/07 - 11:28
سید مصطفی حسینی یکی از شخصیت‌هایی است که عقاید منحرف وی باعث شده، از طرف شبکه‌های وهابی علامه و آیت الله خوانده شده و با استفاده از کلیپ‌های تصویری او و امثالش در فضای مجازی، سعی در تخریب عقاید شیعه کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید مصطفی حسینی طباطبایی در سال 1314 شمسی در خانواده‌ای مذهبی و روحانی به دنیا آمد. نسب پدر وی به آیت الله سید محمد طباطبایی، عالم مشهور عصر مشروطه می‌رسد.[1] سید مصطفی حسینی، قرائتی خاص از دین دارد که در بسیاری از موارد، با دیدگاه جمهور علمای شیعه نزدیک نیست. یکی از دوستان وی به نام آقای حسینی ورجانی که حدود 30 سال رفاقت و مصاحبت با آقای سید مصطفی حسینی داشته است و تحت تأثیرات تفکر طباطبایی بوده است و اکنون از راه اشتباهی که رفته است، پشیمان است، درباره وی می‌گوید: «آقای مصطفی طباطبایی شخصی است که سال‌ها در شهر ما به تبلیغات ضد شیعی اشتغال داشت و افرادی را از دامان ولایت اهل بیت دور ساخته است. وی به  صراحت مدعی است که اقدامی تبلیغی علیه تشیع نمی‌کند و غرض او وحدت‌گرایی و مبارزه علیه دشمنان اسلام است، ولی وی از هر فرصتی که به‌دست می‌آورد، بیشترین استفاده را در سست کردن مبانی اعتقادی شیعه می‌برد.»[2]
مصطفی طباطبایی، گرچه خود را منتسب به شیعه یا سنی نمی‌داند، ولی عقاید و دیدگاه‌هایش به اهل سنت و جریان سلفیه نزدیک‌تر است. آقای حسینی ورجانی که سال‌ها با افراد مختلف این طیف حشر و نشر داشته است در این‌باره می‌نویسد: «از شعارهای آقایان برقعی و قلمداران و طباطبایی این است که ما نه سنی هستیم و نه شیعه، اما درعمل مصطفی طباطبایی از فقه اهل سنت استفاده می‌کند، ... به نظر من کلاً از نظر اعتقادی، آن‌ها به سلفی‌ها نزدیک‌تر هستند تا شیعه... . من در سال‌هایی که با این آقایان زندگی کردم، می‌دیدم که آقای مصطفی طباطبایی پایش را به جای مسح می‌شست و مهر نمی‌گذاشت. بلکه حصیری زیر پایش پهن می‌کرد و برخی مواقع روی فرش سجده می‌کرد. حتی در مراسم تدفین آقای برقعی، مانع از خواندن تلقین بر جنازه برقعی شد.»[3]
آن‌چه آقای ورجانی در رابطه با سید مصطفی طباطبایی گفته است، به نظر صحیح می‌رسد؛ زیرا مقاله‌ای با عنوان «آیا سجده بر غیر زمین جایز است؟» از سید مصطفی طباطبایی منتشر شده است که وی در این مقاله درصدد اثبات جواز سجده بر غیر زمین است و سجده بر فرش را نیز صحیح می‌داند. این در حالی است که استنادات او در این مقاله برای اثبات دیدگاهش کافی نیست. نگارنده دو مقاله مختصر در رد این مقاله نوشته‌ام که در این سایت آمده است.[4]
آن‌چه از گفتمان اشخاصی مثل برقعی، قلمداران و طباطبایی استفاده می‌شود این است که رسانه‌های وهابیت مثل شبکه «کلمه» و «وصال حق»، از این افراد با عنوان علامه و آیت‌الله نام می‌برند. وهابی‌ها با استفاده از کلیپ‌های تصویری این اشخاص در فضای مجازی، سعی در تخریب عقاید شیعه دارند.

نویسنده: مجتبی محیطی

پی‌نوشت:

[1]. وب سایت سید مصطفی حسینی طباطبائی، معرفی سید مصطفی حسینی.
[2]. ملک زاده، محمد، بررسی و نقد مبانی فکری و اعتقادی جریان شبه سلفی در ایران، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم1396ش، ص16-17
[3]. همان، ص33،34
[4] . «بررسی دیدگاه سجده بر غیر زمین از دیدگاه سید مصطفی طباطبائی»
«تحلیلی بر کیفیت استدلال سید مصطفی طباطبائی بر سجده غیر زمین»

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام و بادعرض ادب باید بگویم که من چندین سال است که مطالب استاد طباطبایی را دنبال میکنم . من یک سنی بودم ، و با دیدن آثار استاد متوجه شدم ایشان مطالبی را میگویند که در بعضی موارد مخالف با عقاید اهل سنت و در بعضی موارد مخالف با تشیع هست . و ادرستی اینکه خود را جزو هیچ مذهبی نمیدانند پی بردم . پس این که شما میگویید استاد ضد تشیع است به نظر من اشتباه است چون من همه ی مطالب ایشان را دنبال کردم و دیدم که در بعضی آرا نظر اهل نسنن را رد و نظر تشیع را قبول میکند ، در واقع بدون هیچ تعصبی فقط قول صحیح را قبول میکنند بدون توجه به این که چه کسی و یا چه مذهبی آن را گفته است. پس بهتر است وقتی با کسی آشنایی کامل ندارید و آثارش را مطالعه نکردید ،قضاوتی هم در موردش نکنید . با تشکر

خدا لعنت کند این گرگ انسان نما را

عجب .یکی مثل داعش جسم نابود می کند ویکی مثل این اشخاص ،به دلیل نارسایی فکری و عدم درک درست ،ترور اعتقادات.به راستی کدام خطرناک تر است .اصولا داعش مولود کدام جریان است .غیر این است که تفکر داعش خبیث که از ابن تیمیه حرانی گرفته شده است از دهان امثال طباطبایی تئوریزه می شود. طفل شیرخوار هم این فهم را دارد که حتی یک کتاب درسی هم نیاز به معلم دارد تا شرحش دهد چه رسد به قرآنی که کلام خداست و به مفسر و شارح معصوم نیاز دارد .بچه هم می داند قران کلیاتی مانند نماز و روزه و حج و امامت را مطرح نموده ولی مصادیق آنها و چگونگی انجام انها را بیان ننموده .حال چگونه ما بدانیم که وظیفه ما چیست ؟ آیا پیامبر توانست همه قرآن را تفسیر کند؟ خوارج هم گفتند لا حکم الالله .برداشت نادرست از قران .ظاهرا طباطبایی باقیمانده این جریانی است که به دلیل جمود فکری فرق امیر المومنین را شکافتند.حاصل حب شهرت طلبی همین است.جرثومه هایی امثال مصطفی طباطبایی مولود عدم خودسازی وتهذیب نفس هستند. .آیا منظور ختم الله علی قلوبهم .فی قلوبهم مرض امثال این فرد نیست؟هزاران عالم اسلام با سالها تفکر و تتبع در احادیث و منابع دینی ،به این نظرات نرسیدند ولی جناب طباطبایی رسید!!! .کسی که امام زمان را انکار می کند،به ائمه می تازد و بی مهابا احادیث را تخطئه می کندو نظریات بچه گانه می دهد ،حقش همین است که از نور اهلبیت محروم باشد و به سبک سنی ها نماز بخواتد.کسی که توبه اش هم به خاطر بدعت در دین و منحرف کردن راه دین ،قبول نخواهد شد.خداوند امثالشان را بکاهد .

کاش به جای اینکه پشت سر ایشان اینطور بدگویی و اهانت کنید حداقلی از بضاعت علمی داشتید و عقاید ایشان را عالمانه نقد میکردید. اینکه بگویید نظرات ایشان بچگانه است هم شد حرف؟! من هم در مقابل میگویم نظارت شما بچگانه است! اینکه بگویید دیگران چرا به این نظرات نرسیدند هم از کمال بی اطلاعی شما حکایت میکند؛ چون من با بررسی ده ها ساعت از مطالب ایشان، تقریبا هیچ کدام را نظر اختصاصی ایشان نیافته ام! اتفاقا نظرات ایشان به علمای سلف شیعه (مثل شیخ صدوق) بسیار نزدیک است.

بله کاملا درست است استاد طباطبایی استاد مسلم علوم قرآنی و تاریخ اسلام و فیلسوف و مدافع شرع مقدس اسلام

شما ابدا کتاب‌های صدمن یه غاز طباطبایی رو نخونده اید. اینکه این استاد تناقض رو با شیخ صدوق همردیف دونسته اید هم از بی سوادی شماست وهم باید جواب این تهمت رو قیامت بدید. این گمراه، اعتقاد به کلام و فقه مقارن داره. یعنی هرکی تو هر مسلکی مثل ابن تیمیه اعتقادی باب میل جناب طباطبایی داره درسته. ان شاء الله با ایشون محشور بشید.

قرآن کریم می فرماید: «قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ»: خدا بکشد دروغگویانرا! خدا لعنت کند تهمت زنندگان را! من به عنوان یک شیعه عرض می کنم که جناب آقای طباطبایی انسانی مطلع، باسواد، پارسا و منصف هستند. بسیار محقق و بسیار پرمطالعه، در عین حال بسیار متقی و خداترس است. کتاب ایشان در نقد و رد داعش و خوارج بسیار مستدل است و حتی به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است (کتاب از خوارج تا داعش). توصیه می کنم دروغ گویان و تهمت زنندگان حداقل برخی از کتابهای ایشان را بخوانند. البته اگر به آن حدیث جعلی که می گوید « به مخالفانتان تهمت بزنید و آبرویشان را بریزید» استناد کنید، که دیگر راه تحقیق و بحث علمی و منصفانه بسته است! دل مولا علی را غالیانِ خوارج گونه ای چون شما خون کردند که بدون آگاهی بازیچه سیاست بازان می شدند! آری علی از دست شما سر در چاه می گریست!

احسنت بر شما برادر عزیز

درود بر شما و فهم صحیح شما از دین

واقعا برایت متاسفم آنکس است اهل بشارت که اشارت داند نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست

با سلام به بزرگواران. خدمتتان عرض کنم که بنده شیعه اثنی عشری هستم و استاد مصطفی حسینی طباطبایی را حدود بیست سال میشناسم و آثار و کلام ایشان را کاملا خوانده و شنیده ام. اولا که در آثارشان هیچ اهانتی به شیعه نشده ثانیا ایشان بیش از اینکه از خلفا بگوید دائما ارادتشان را به حضرت علی و امام حسین ابراز میدارد و ضمنا بارها وهابیت را کوبیده اند. اما مسئله اینجاست که شیعه ای که مملکت ایران بطور غالب و حکومتی رواج دارد در بسیاری از موارد فروع و احکام و ... با قرآن در تضاد است . پس این ماییم که باید خود را اصلاح کنیم و بدعت ها و خرافات و شرک و ... را بشناسیم و ربطی به این ندارد که چون نمیخواهیم خود را اصلاح کنیم حالا به استادی که از نظر علمی ، ادبیات عرب ، تسلط بر تاریخ اسلام و ادیان و بسیاری علوم چیره است ، بتازیم و تخریبش کنیم. جهان مصطفی حسینی طباطبایی را قبول دارد چون دانشمندی عاالی است حالا بدگویی ما فقط اصلاح خودمان را عقب میندازد. خوب مسلم است تا زمانی کم حاجت از غیر خدا میخواهیم و نذر غیر خدا را قبول داریم و صیغه خانمها برای فساد مردان شهوت پرست در احکاممان است , طباطبایی پاک یکدفعه در چنین زندانی میشود روی بد سکه. خنده دار حرف نزنید خواهشا

روش طباطبایی درست ترین روش است،اینها به هیچ فرقه خاصی تعصب ندارند، طبق تذکر قرآن گفتار مختلف را می شنوند و بهترین را برمی گزینند،چون اشتباه و انحراف در تمام فرقه ها وجود دارد هر کس صد در صد تابع یک فرقه خاص باشد در اشتباه است هیچکدام از این فرقه ها و مذاهب در صدر اسلام نبوده اند و در قرآن هم نیستند،خداوند از ما خواسته که مسلمان باشیم(تسلیم خدا)خداوند در قرآن حضرت ابراهیم را هم یک مسلمان نامیده و به ما تذکر داده همانند او یک مسلمان باشیم.

خفه شو توهم یک زندیق ناصبی وهابی هستی مثل استادت طباطبایی ، آن چیزی که ازطرف زندیق های وهابی شرک وخرافات وبدعت خوانده میشود نص صریح قرآن هست وهرکس هم که نص قرآن رو انکار کنه کافره

از خداوند میخوام که شما گمراهان سلفی ناصبی هدایت کنه واگه لایق هدایت نیستد هلاک تون کنه ،توهم مثل استادت طباطبایی یک سلفی وهابی هستی که برخلاف ادعاهای رنگ ولعاب دارتون منکر بسیاری از آیات قرآن هستید ومزخرفات زندیقی مثل ابن عبدالوهاب که دویست سال پیش به درک واصل شده رو بر برآیات قرآن ترجیح می دهید ، آن چیزهایی که تو وامثال تو بدعت ،شرک وخرافات قلمداد میکنید نص صریح قرآن هست وهرکی نص قرآن رو انکار کنه کافر وخارج از دین هست مثل جنابعالی ، اگر خواستید تمام آیاتی رو که مخالف عقیده ضاله وکفری امثال تو هست رو برات می فرستم تا بدونی که امثال تو محتوای بسیاری از آیات قرآن رو نعوذبالله خرافات وشرک می دونند ، به هرصورت خدا شر خوارج ناصبی رو به خودشون برگردونه وریشه شان را از زمین بکنه

با عرض سلام خدمت همه دوستان و تشکر از محقق گرامی جناب آقای محیطی برخی از دوستان ابراز داشتند که تحقیقات انجام شده در این مقاله خلاف واقعیت و اندیشه های جناب طباطبائی است و جناب طباطبائی شیعه هستند و هرگز بر خلاف مبانی شیعه نظری ارائه نمی دهند. در پاسخ باید عرض کنم اندیشه های آقای مصطفی طباطبائی در بسیاری از موارد مخالف مبانی شیعه و در بسیاری موافق مبانی اهل سنت و سلفیه نیز می باشد. از باب نمونه به دوستانی که افکار آقای طباطبائی را همراه با شیعه می دانند پیشنهاد می شود، مقاله «علیٌ بینَ التَّقصیرِ و الغُلو» را مطالعه کنند و ببینند آیا فقط یک مورد می توان در این مقاله یافت که با مبانی و باورهای شیعه مطابقت داشته باشد؟!. اگر چه تمامی مطالب این مقاله در واقع مقابله با شیعه و همراهی با اهل سنت و سلفیت است.! وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا

با سلام مقاله علیٌ بینَ التَّقصیرِ و الغُلو جناب مصطفی حسینی طباطبایی را مطالعه نموده ام و فیلمهای ایشان را در سایتشان و کانال تلگرام می بینم . ضمنا تفسیر قرآن ایشان را و چند کتب دیگر تهیه نمودم و بیشترشان را مطالعه کردم. در مقاله فوق الذکر که دوستمان آقای علی مقدس فرمودند شاید تناقض های واقعیت با آنچه به اشتباه جا افتاده وجود داشته باشد ولی این چه ربطی به این دارد که آقای طباطبایی با شیعه مقابله می کند؟؟؟ ایشان مواردی را مستند و کاملا واضح بیان نمودند که برگرفته از تاریخ است و واقعیت است و علمای زیادی از شیعه آنرا در آثار خود آورده و تایید کرده اند و اتفاقا علمایی که خلاف آن را قبول دارند مدرک مستدل ندارند. بهتر است عزیزانی همچون آقای علی مقدس که ابراز نظر فرمودند آثار ایشان را بیشتر مطالعه کنند. آقای طباطبایی به نظرم فردی هستند که حرفشان با عملشان مطابقت دارد و آثارشان سند دارد. حالا بعضی مباحث که بعنوان بدعت جا افتاده در جامعه ما، اگر خلافش را بشنویم سریعا نظر می دهیم که فلان شخص با شیعه مقابله کرده. خیر . آقای طباطبایی در مقاله علیٌ بینَ التَّقصیرِ و الغُلو حقیقت مورد قبول بسیاری از علما شیعه را با سندیت و بدون تضاد با قرآن بیان داشته و مضافا همیشه می گویند به علی ع از هر شخصی بیشتر ارادت دارم. خداوند توفیق تحقیق بیشتر و عدالت به همه ما عطا فرماید. متشکرم

استاد سید مصطفی حسینی طباطبایی مردی حقگرا ، با دانش، با انصاف، حلیم، متعادل و یکی از مردان روزگارست، الله متعال حفظش کند آرزو دارم فقط یک بار از ملاقات شان کنم .

سلام و عرض ادب. در خصوص انتقادات فوق الذکر به مصطفی حسینی طباطبایی باید ذکر شود در جایی آورده شده ایشان روی فرش نماز می خواند و پای خود را برای وضو می شست و یا جلوگیری از تلقین و .. میکرده اند. و سپس می خوانیم ایشان عقایدشان به سلفیت نزدیکتر است تا شیعه ولی می گوید نه شیعه هستم نه سنی بلکه قرآنی هستم. اگر تعصب را کنار بگذاریم و فکر کنیم یک فرد بی طرف هستیم آیا دینی که فقط یک راه و روش دارد و همه را از یک منبع دعوت میکند بهتر است یا چند دستگی؟؟ پس ایشان طبق قرآن کریم که اسلام را یک دین واحد معرفی میکند حداقل از خود بنده که قبلا اشتباهاتی داشتم و اکنون هم دارم، درست تر می گوید و منم که باید ببینم قرآن و دین درست در کدام حالت اصلح تر است و اصل قرآن در مورد مذهب چه گفته که مصطفی حسینی طباطبایی درست می گوید. در خصوص طریقه وضو ایشان پای خود را طبق آیه صریح قرآن می شوید ولی تا بحال از هیچ کس ایرادی نگرفته که مسح می کشد و در نماز جمعه ایشان افرادی مسح میکشند و ایشان این مسائل جزئی را ملاک مقایسه نمیداند. مهر هم نمیگذارد. درسته سنی ها اینطورند ولی آیا همه کارهای سنی ها غلط هست و همه کارهای ما شیعیان درست است؟؟؟ و آنها هستند که خود را کلا باید تغییر دهند. یا بعضی کارهای سنی ها اشتباه هست و بعضی کارهای شیعیان هم اشتباه هست؟ و اشتراک هایی هم داریم؟ کدارم طرز تفکر عقلانی تر است؟ و کدام طرز تفکر خودخواهانه؟ بیش از یک ملیارد سنی در جهان داریم. کمی بیندیشید. اشتباهات هر دو طرف قابل اصلاح شدن است. ولی اینکه همه چیز بیش از یک ملیارد اشتباه و همه چیز ما درست که قابل تامل است زیرا ما انسانیم نه خدا. ضمنا خود سنی ها همه سلفیون را قبول ندارند. حالا ببینید چه مقایسه خنده داری کرده اید و چه نظر و تهمت ناروایی به طباطبایی زده اید. متشکرم و خواهشا کمی مطالعه بفرمایید و مطالعه تان جهانی باشد یعنی از کتب مختلف اعم از جهان بینی / شیعه / سنی / اخلاق / مستشرقین و .... و سپس نیازی نیست در مورد کسی نظر بدهید چون به حدی از پختگی می رسید که اصلا به خود اجازه نمی دهید به کسی تهمت بزنید و خود بخود اصلاح میشویم

سلام علیکم. من فقط دیدگاه ایشان را نسبت به برخی از مسائل بیان کردم. آنچه مهم است اینکه سلفیه از ایشان و امثال ایشان به نفع خود استفاده می کند. برخی از افکار ایشان نیز مانند سلفیه است. به نظر می رسد که شما شیفته ایشان شده اید و چون با واقعیات جهان اسلام کمتر آشنایی دارید کمتر به آسیب هایی نظرات اشخاصی چون سید مصطفی طباطبائی توجه دارید.

در جواب بزرگوار به نام taha1360 خدمتتان سلام عرض می نمایم و تشکر برای جواب در این صفحه نظر دهی. اینکه سلفیون از جناب مصطفی حسینی طباطبایی به نفع خود استفاده می کنند اشتباه سلفیون است که باید خود را اصلاح کنند و از طرفی شیعیان هم عقایدی که با قرآن در تضاد است را اصلاح کنند تا این پارادوکس و تناقض بین بعضی عقاید از بعضی شیعیان تبدیل به این نشود که اگر سلفیون حرفی درست را شنیدند از آنجا که با بعضی از عقاید خودشان مترادف است، از آن سو استفاده کنند. پس سو استفاده یا استفاده سلفیون و ... مشکل خودشان است نه جناب مصطفی طباطبایی زیرا فرض کنید طباطبایی در مسئله ای می گوید مثلا صیغه موقت محرمیتی که یک آقای متاهل با خانمی جاری می کند حتی به اجازه همسر اول خود، طبق قرآن و ترجمه و تفسیر صحیح قرآن و آثار معتبر و ..... درست نمی باشد و از اسلام نیست زیرا ازدواج دائم صحیح است و حال این حکم بعنوان بدعت در احکام شیعه جاری شده و مصطفی طباطبایی بیاید و بگوید این حکم درست است است که سلفیون از طباطبایی استفاده نکنند؟؟؟ نه عزیز دل من اینطور نیست. ما باید بیاییم رفتار و بدعت اشتباه خود را اصلاح کنیم تا امثال سلفیون و تندروها از تناقض هایی که اشتباها ایجاد شده و طباطبایی درست و اصلاح شده آنرا طبق منبع اصلی قرآن بیان می دارد، سو استفاده نکنند. ضمنا در خصوص اینکه می گویید شیفتگی به طباطبایی باعث شده که مطالب اینطور بیان شود خدمتتان عرض کنم وقتی سخنی حق باشد و مستند و مطابق قرآن و اسلام، منبع اصلی یعنی اسلام محمدی است که مورد قبول است حالا این مطالب از مصطفی طباطبایی عنوان شود ایشان اشاره درست کرده اند و اگر از علما و روحانیون شیعه بزرگوار دیگر هم بیان شود که بسیار شده است آنها هم درست می گویند. زیرا بسیاری علمای بزرگ شیعه تاریخ تا کنون عقایدشان بسیار نزدیک به طباطبایی است و فرقی نمی کند. ضمنا مصطفی طباطبایی خودشان بارها سلفیون و وهابیون را با کلام مستند و دلیل قوی کوبیده اند و اعلام کرده اند شبکه ها و کانال هایی از صحبت های ایشان سو استفاده می کنند و اعلام کردند ایشان اجازه پخش آثارشان از آن منابع را نداده اند و بارها به آنها اعلام کرده اند کارشان غیرقانونی است زیرا طباطبایی شدیدا از این امر ناراضی است. ضمنا بنده شیفته کسی نیستم و کلام ایشان رو بخاطر حقیقت گویی و استخراج و تطابق با منبع اصلی یعنی قرآن قبول دارم. همین الان اگر کلامی از ایشان بشنوم که مغایرتی باشد صریحا اعلام میدارم آنرا قبول نمی کنم. ایشان بارها اعلام کرده اند نه شیفته بنده شوید نه شخص دیگر زیرا شما عقل دارید. مرید کسی نشوید. احترامتان در حدی نشود که انگار از کسی کاملا تبعیت می کنید و ..... که مخالف احکام واقعی اسلام است. ایشان بارها به مخاطبان گفته اند در صحبت هایم اگر ایرادی هست مطرح کنید و انتقاد کنید و .... . بسیاری از اعمال و رفتار و کلا پرونده عمر خلیفه دوم از نظر ما مورد تایید نیست. حال وی قرآن را می نوشته و مسلط به مباحث بوده. فرض کنید در مسئله ای مثل شرک و توحید عمر با وجود همه بدیها ، اشاره ای درست به این مسئله طبق قرآن داشته و بنده هم عقیده ام همانطور باشد . آیا این بدین معنی است که من عقیده ام را عوض کنم چون عمر اونطوری بوده. خیر . مسائل اینطور نیست عزیز من. من آن اعتقادم را از قرآن گرفته ام نه عمر. حالااا عمر هم در مواردی عقایدی داشته و اصلا هم معلوم نیست که حرف و عملش در آن موارد یکی بوده یا نه. و حالا اگر اشتراکی باشد بدین معنی است که بنده عمری هستم یا سلفی و ...؟؟ خیر . عمر نماز می خوانده و همه مسلمانان عزیز شیعه نماز می خوانند. عزیز من مسائلی اگر اشتباه است و آسیب زننده، باید دید که علت آن تناقضات چه هستند. مسلما دو روی سکه . حال رویی که با قرآن و اصل اسلام در تضاد است آسیب زننده است زیرا نظر طباطبایی در بعضی موارد که در جامعه بدعتش دیده می شود، از منظر سلفیون برجسته سازی می شود چون در آن موارد شاید شاید ما اشتباه می کنیم که این تناقض را بوجود آورده ایم که به این سو استفاده منجر شده. حال طباطبایی از اصل اسلام در آن حکم مهم و بزرگ بگذرد و نادیده بگیرد که سلفیون سو استفاده نکنند؟؟؟ راهش این است که کسانی که متضاد فکر میکنند خود را در آن موارد اصلاح کنند حتی اگر اکثریت هستند. معیار قرآن و مستندات اصلی و واقعی است نه خرافات

خدا شما را هدایت کند و اگر هدایت نشدید لعنت کند که اینطور وقیحانه به این مرد نازنین تاختید اول الف را از با بشناسید و بعد کسی را نقد کنید با اینکه کتب و کلیپهای ایشان در دسترس هستند ؛ چطور در روز روشن اینطور بی شرمانه علیه ایشان مطالب نا مربوط می گذارید آیا قرآن نخوانده اید که : فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ

ازکجا معلوم خودت هدایت شده ای ، اصلا مگه سلفی های داعشی هم درجایگاهی قرار دارند که برای دیگران آرزوی هدایت کنند ،

سلام استاد سید مصطفی حسینی طباطبایی آثاری از قبیل خیانت در گزارش تاریخ که نقد بیست و سه سال علی دشتی است و همچنین حقارت سلمان رشدی و ... و کلی آثار در دفاع و بزرگداشت ائمه معصوم داشتند و دارند و دائما در آثار متفاوت از وهابیت و سلفیت انتقاد کرده اند و آنها را از اسلام نمی دانند. چطور می شود که ما بیاییم و بگوییم وی ترویج دهنده آثار وهابیت است؟ آن هم با این همه آثار وی که مشهود است خط و راه و روشش. از کدام جمله و آثار او استنتاج کرده اید که ترویج دهنده وهابیت است؟ تقریبا اکثر آثارش را خوانده یا دیده ام و در دانشگاه تهران مشغول تدریس می باشم و در حد خودم از استدلال و استنباط آگاهم. دلایل مذکور بالای این صفحه هیچ ربطی به اینکه مروج وهابیت است ندارد. چطور این تهمت را می زنید؟؟ در مقاله ای از غلو های مقام علی ع گفته و بسیاری از آن با گفته خود علی ع و نهج البلاغه و قرآن مطابق است و باقی آن هم با قرآن. تشکر از توجه شما دوستان والسلام علی من اتبع الهدی

سلام، در ادامه عرض کنم، در متن مذکور آمده که شخصی به نام ورجانی که 30 سال با طباطبایی دوست بوده آنطور از وی جدا شده و .... ببینید وقتی میخواهید از شخصی ایرادی بگیرید ، اشکالی نیست بگیرید ولی نقد اصول و راه خودش را دارد. عزیزان دلم در نقد می بایست کلام دو طرف شنیده شود. حرف دو طرف شنیده شود. حرف هر طرف بررسی و دنبال شود که آیا خود کسی که مورد نقد قرار گرفته آنها را قبول دارد؟ یا حداقل ما بدون سوال از خود آن فرد ، آن تهمت ها را در فرد می بینیم یا عده ای بدبین می بینند و عده دیگر نمی بینند؟ اینها روشی دارد. یکطرفه داستان تعریف کردن نهایت بی عدالتی و بی انصافی در حق طباطبایی یا هر شخص دیگر است. حالا میخواهم کمکتان کنم در تحقیق بهتر . اتفاقا طباطبایی کانال تلگرامی دارد و جواب ورجانی را در قسمتی صریح داده اند. خودتان ببینید. بعد از آوردن کانال سرچ کنید ورجانی ویدئوی پاسخ طباطبایی می آید. این قسمتی از جوابشان است

سلام واحترام شمانتونستید،خواننده راقانع سازید که اندیشه وهابیت دارد،شماسعی کردباروایت یک دوست که نمیدانیم قطع دوستی چه بوده وبه جناب طباطبایی هم فرصت دفاع ندادید،نامبرده راباکلماتی چون سلفی ووهابی و...که فعلا باعملکردگروههایی تندرو اعتبارش راازدست دادندنامبرده راتخطئه کنید. امیدوارم خداهدایتمان فرماید.باسپاس

بسم الله اهم اختلاف شیعه وسنی در ارتباط خداوند با بندگانش توسط منتخبینی می باشد وتمام اختلافات از این نقطه آغاز گردیده است در قرآن مجید آیه دوم سوره نحل از امری الهی سخن می گوید که عدم توجه به آنرا همسنگ شرک می داند ودر آیه سوم نحل آن امر را وچگونگی انجام وهدفش را بیان می کند توجه کنید اتی امرالله فلاتستعجلوه ، آید امر خداوند عجله نکنید سبحانه وتعالی عما یشرکون ، منزه ومتعال است او از آنچه شرک می کنند 2 نحل ینزل الملائکه بالروح ، نازل می کند ملائک را بهمراه روح من امره ، برای آن امر علی عباده من یشاء ، برآن بنده ای که می خواهد ان انذرو .............تا انذار کند که ......3 نحل این دو آیه نفی باور ارتباط اعل سنت وبا توجه به استمرار ای معرفت در زمان ، نفی باور محدودیت انتخاب اولیاالله شیعیان است درپناه خداوند

درود خدا بر این افرادی که به بدی از آنها یاد کردید! درود خداوند بر این نازنینان که مرا از خرافات نویسندگان دروغگو و جعل کنندگان رهانیدن، و مرا با فروغ و اصل اسلام و قرآن آشنا کردند.

خیلی برام جالبه!!!!! پیام بنده رو ویرایش کردید!!!!!!!!!!!!!

استاد طباطبائي از بزرگترين محققين اسلامي هستند و كاملا حقگرا و منطقي

علامه بزرگوار سید مصطفی طباطبایی حداقل 70 سال است که ندای رسای اسلام است؛ در سادگی و قناعت علی گونه زندگی میکند و بسیار متقی و پرهیزگار است. فرقه حجتیه بارها برای حمله فیزیکی به ایشان یا برهم زدن کلاس های تفسیر قرآنش اقدام کرده و حتی به دادگاه ها شکایت کرده ولی از آنجا که تهمتهایشان را نتوانسته اند اثبات کنند راه به جایی نبرده اند. علامه طباطبایی، قرآن شناس، آگاه به تاریخ اسلام و مسلط بر فقه و اصول فقه شیعه و سنی است. بر متون عربی اسلامی بسیار مسلط است. خدایش حفظ کند و غالیان اخباری و پیروان خوارج بدانند که چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد!

احسنت بر شما برادر عزیز جزاک الله خیرا جانا سخن از زبان ما می گویی

به سخن توجه کن نه به صاحب سخن (نهج البلاغه)

انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال (نهج البلاغه)

استاد پیرو و ارداتمند امام علی است

سلام علیکم نحوه آشنایی حسینی طباطبایی با سید ابوالفضل بُرقعی تهرانی از زبان خود طباطبایی وی می گوید: «شنیدم در مسجد گذرِ وزیر، عالمی هست که درس تفسیر قرآن دارد. در یک شب تابستان در پشت بام مسجد جلسه برقرار بود، علامه برقعی فرمود: یس یعنی ای محمد قسم بتو و...، و همان حرف‌های شیعیان در باره سوره یس...، بعد از ختم جلسه نزد ایشان رفتم و گفتم: حاج آقا یا و سین از حروف مقطعه هستند و ی با حرف یا ندا فرق دارد و توضیحات بعدی را دادم و ایشان همچنان ساکت و گوش می‌دادند و بعد از صحبت‌های من قدری فکر کردند و فرمودند: بله شما درست می‌گویید! برای من تعجب آور بود، اولین باری بود که می‌دیدم یک روحانی سخنان یک فرد لباس شخصی را گوش می‌دهد و می‌پذیرد!» https://aqeedeh.com/book_files/pdf/fa/ustad-seyyed-mostafa-tabatabayi-PDF.pdf

سلام رفقای حقیقت طلب استاد ورجانی ترشی فروش، پارسال سقط شد. بروید گروهش را هم ببینید که از هم پاشیده و پوکیده. والبته و از همان اول هم پوکیده بود و مالی نبود.

نوع برخوردهای ظالمانه و اهانت هایی که طرفداران مصطفی طباطبایی به استاد ورجانی داشته و دارند نشون میده طرفداران مصطفی طباطبایی همون راهی رو میرن که معاویه رفت. معاویه و عمرو عاص هم قرآن رو سر نیزه کردند و اهل بیت و پیروان اهل بیت رو خونه نشین کردند. طباطبایی و طرفداراش هم تز فکریشون مثل معاویه هست و رفتارشون.

حدیث جعلی تشبیه کردها به جن، که اتفاقا افراد پاک و متقی در میان ایشان فراوان است سیدمصطفی طباطبایی در یکی از آثار خود بنام «نقد کتب حدیث» ضمن تحلیل و بررسی روایات مختلف و اشاره به اغراض جاعلان حدیث در طول تاریخ و خدشه وارد کردن به اعتبار، متن و سند برخی احادیث، این حدیثِ منسوب به امام ششم شیعیان جعفر صادق را که میگوید: «لاتخالط الأکراد فان الأکراد حیٌّ من الجنّ کشف الله عزوجل عنهم الغطاء» یعنی: با کردها آمیزش مکن زیرا که کردها طایفه‌ای از جن هستند که خداوند عزوجل پرده از آنها برداشته است. ضد قرآن می داند و می گوید: «شك نيست كه اين روايت، ساختگي و دروغ است زيرا قرآن مجید حكم ميكند كه همه افراد بشر به يك اصل و ريشه بر میگردند و همه، فرزندان آدم اند چنانكه مي خوانیم: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى...» طباطبایی می افزاید: «برخی از شارحان کتاب «من لا یحضره الفقیه» گفته‌اند که: چون کردها اخلاق و رفتار ناپسندی داشتند از اینرو امام صادق در این حدیث آنان را به طایفه‌ای از جن تشبیه نموده است که بصورت انسان ظاهر شده‌اند! ولی اوّلاً حدیث مزبور از «أدات تشبیه» خالی است و همچنین در مقام تشبیه هم نیامده است. ثالثاً تشبیه طایفة بزرگی چون کردها به جن با آنکه افراد پاک و متقی در میان ایشان فراوان است، هرگز در شأن یک امام و رهبر جامعة اسلامی نیست. بنابراین توجیه این حدیث ساختگی، بی‌ فایده بنظر می‌ رسد و باید آن را به کنار نهاد.» https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C

اتفاقا آقای مصطفی حسینی طباطبایی شیعه است و همواره با ارادت و پسوند علیه السلام از امامان شیعه یاد میکند و در مواردی خلفای سابق رو نقد کرده . همچنین در ویدیویی ایشان به صراحت میگوید من سنی نشدم . ایشان تنها اندکی در باره برخی موارد فقهی با سایر علمای شیعه اتفاق نظر ندارد که چیز عجیبی نیست و ما نمیتوانیم این فرد را خارج تشییع بدانیم . همچنین ایشان چندین مقاله درباره امام علی ع نیز نوشتند و همواره ایشان را با لقب امیرالمومنین یاد کردند . آقای طباطبایی در علم تاریخ و فلسفه و فقه بسیار ماهر هستند به طوری که هیچکدام از شما که خودتان را عالم میدانید جرئت پاسخ گویی به شبهات امثال زئوس و مشیری و عبدالکریم سروش را نکردید و ایشان یک تنه این ها را به خوبی نقد میکند .

شما اگر اسم آقای طباطبایی را پیش آقای سروش بیاورید شاید اصلا ایشان را نشناسند. اما امثال سروش که حرف جدی برای گفتن دارند، بیشترین حساسیت را بر آیت الله مصباح یزدی و شاگردان ایشان دارند. چون آقای سروش و امثال ایشان میدانند که اگر بنا باشد حرف حساب زده شود، از سوی مصباح و طیف فکری ایشان است. افرادی مانند مشیری دلقک هم که محلی از اِعراب ندارند.

درباره همین نوشتار هم اگر پاسخی دارید بفرمایید. اگر دفاعی منطقی دارید بنویسید و بفرستید.(فارغ از لجاجت که نابودکننده دنیا و آخرت است)

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.