اهل حق و شیخ صفی الدین اردبیلی

  • 1396/11/09 - 14:11
شیخ صفی‌الدین اردبیلی جد پادشاهان صفوی در اهل حق جایگاه خاصی دارد.آنان معتقد هستند که شیخ صفی‌الدین ملقب به "صفیله"، بعدازاینکه دوازده سال شاگردی شیخ زاهد گیلانی را نمود، به دستور استاد خود، به‌رسم طریقت برای بستن کمر، در سال 687 هجری قمری به "پِردیور" مسافرت نمود و به سلطان اسحاق پیوست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب– شیخ صفی‌الدین اردبیلی (735-650 ه.ق) جد پادشاهان صفوی در اهل حق جایگاه خاصی دارد به گونه‌ای که برخی از پژوهشگران او را مؤسس فرقه اهل حق معرفی کرده‌اند. [خاکسار و اهل حق، ص 177 و 204] اهل حق معتقد هستند که شیخ صفی‌الدین ملقب به"صفیله"، بعدازاینکه دوازده سال شاگردی شیخ زاهد گیلانی را نمود، به دستور استاد خود، به‌رسم طریقت برای بستن کمر، در سال 687 هجری قمری به "پِردیور" مسافرت نمود و به سلطان اسحاق پیوست. [تاریخ و فلسفه سرانجام، ص 89] بنا بر منابع اهل حق شیخ صفی‌الدین اردبیلی چهارده سال شاگردی سلطان اسحاق را نمود و به‌عنوان "هیزم کش"  تشکیلات سلطان اسحاق در "پِردیور" خدمت می‌کرد. [آثار الحق، ج 1، ص 549- 458، گفتار 1765] اهل حق معتقد هستند که مقام باطنی و معنوی شیخ صفی‌الدین اردبیلی به خاطر مشقت‌ها و رنج‌های بود که در پردیور به خاطر هیزم کشی تحمل کرد. [آثار الحق، ج 1، ص 549، گفتار 1765] بنابراین شاید افسانه‌هایی که در منابع اهل حق درباره ارتباط شیخ صفی‌الدین اردبیلی و سلطان اسحاق برزنجه‌ای آمده است منجر به این شده است برخی از سلاطین صفوی مثل شاه‌عباس صفوی و شاه اسماعیل صفوی را از تجلیات ذات الهی قلمداد می‌کنند. [مقدمه‌ای بر: دین و روان با تأکید بر اهل حق، ص 209]  که نمایان‌گر افسانه‌سازی و خرافه گویی در فرقه اهل حق است.

پی‌نوشت:
الهی، نورعلی، آثار الحق، ج 1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، ص 459-458، گفتار 1765
طاهری، طیب، تاریخ و فلسفه سرانجام شرحی بر نحله‌های فکری و اعتقادی در کردستان فرهنگ یارسان، اقلیم کردستان عراق، اربیل، موکریانی، 2009، ص 89
فرخ منش، صحبت، مقدمه‌ای بر: دین و روان با تأکید بر اهل حق، چاپ اول، تهران، مؤلف،1382، ص  209  
مدرسی چهار دهی، نورالدین، خاکسار واهل حق، چاپ چهارم، تهران، اشراقی، 1368، ص 177 و 204

تولیدی

دیدگاه‌ها

حق باعلی است

باسلام «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ» اما صِرف ادعای تبعیت از علی (علیه‌السلام) صحیح نیست. دوستان و سرسپردگان مسلک اهل حق که مدعی هستند علی(علیه‌السلام) اولین مظهر و تجلی اعظم الهی است باید به اعمال و سخنان مولا علی(علیه‌السلام) گوش دهند نه افسانه سازی و مطالب خرافی که هیچ پایه و اساسی ندارد.

درود .لطف بفرمایید در این عرصه پر حاشیه مخصوصا الان . در مورد اهل حق و تفکراتش ابراز نظر نفرمائید چون درون یارستان نبوده کسی و دراون زمان کسی نبوده و و و. هرچی برروی جهان هستی حظور دارد به امر حضرت حق است . محبت ودرستی و ارامش به یکدیگر داشته باشیم خارج از هر دین و ایینی. هیچ کسی نمیتونه به دیگری غلبه کنه پس این صحبتها حاشیه این روزگار میباشد.از دایره و حریم خودمون خارج نشیم تا کسی به حریممون تجاوز نکنه. اگر ریا کار نباشیم دینمون رو در سینه خود و برای ارامش خود خواهیم داشت.

درود برشما: دوست گرامی برادری محبت و مهروزی سخن دیگر است و نقادی و کنکاش سخن دیگر است. با کمال ادب و احترام توجیه شما در باره بحث نکردن توجیه مناسب و منطقی نیست. امروزه افرادی زیادی وجود دارد که متاسفانه به خاطر تعصب کورکورانه و تبعیت خشک و بدون دلیل و منطق به دنبال چنین عقایدی رفته اند.

هر فرد عاقلی با اندکی تامل متوجه میشه که این مقدماتی که شما برای تخریب مردم اهل حق آوردید منجر به این نتیجه خرافه گرایی نمیشد اولا که عصر زندگی شیخ صفی با سلطان اسحاق یکی بوده پس مانعی نخواهد داشت که این دو ملاقات داشته باشند چنانکه شیخ صفی در سن بیست و پنج سالگی به شیراز میرود و با شیخ نجیب الدین بزغوش دیدار میکند و مرید او میگردد و پس از چند سال خدمت شیخ زاهد میرسد و ایشان هم بعد از چندین سال تریبیت صفی بع او میگوید خداوند تورا برای امری در نظر گرفته است و او را راهی پردیور میکند حال کجا این امر غیر عقلانی است عایا هیزم کشی که برای جهاد با نفس است افسانه است که در کریمه قرانی فرمود من جاهدوا فینا لیهدینهم سبلنا اما اگر سخن در ایرادگیری است شما بهتر است به خرافات منتشر شده در شبکه های ماعواره ای توسط حضرات عظام مراجعه کنید چو شنیدی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست

جناب شاهمراد شما که دم از تامل و توجه می‌زنی و چنین متقن اظهار نظر میفرمایی چرا توجه نداری که "به" درست است نه"بع"، "آیا" درست هست نه "عایا"، ماهواره درست هست نه"ماعواره"، شاعر عزیر: آیه کریمه قرآنی درست هستئو........... خرافات و باورهای اهل حق آنقدر مضحک است که برخی از سلاطین صفوی را هم مظهر الله می‌دانند. خرافه شما این است که شیخ زاهد را مامور ابلاغ امر خداوند به شیخ صفی می‌دانید، اگر سلطان مظهر کامل حق هست لزومی ندارد که خداوند به شیخ زاهد بگوید که راهی پردیور شو تا با سلطان اسحاق ملاقات کند.... عزیز دلم جهاد با نفس اطاعت از اوامر و نواهی حق تعالی است. اگر به قرآن اعتقاد دارید و به آن تمسک می‌کنید باید خود را ملزم رعایت اوامر و نواهی آن بدانید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.