بهائیت در عصر حاضر
با توجه به دروغین بودن مسلک بهائیت، پیشگوییهای پیشوایان بهائی اکثراً غلط از آب درآمده است. یکی از پیشگوییهای پیشوایان بهائی، وعدهی برتری امپراطوری روستزاری و دوام سلطنتش بوده است. اما جالب آنجاست که بهائیان نه تنها از پیشگویی غلط سران خود خِجِل نشدهاند، بلکه سرنگونی امپراطوری روس را نیز پیشگویی سرانشان نامیدهاند!
پس از بازداشت سرکردگان بهائیت در ایران، آمریکا موضع تهاجمی علیه ایران اتخاذ کرد. این موضعگیری آمریکا درست در همان زمانی بود که فلانژهای وابسته به اسرائیل با نظارت شارون، به قصّابی غیرنظامیان در صبرا و شتیلا میپرداختند و آمریکا به حمایت از آنان میپرداخت! اینجا بود که امام خمینی (ره) از ماهیت جاسوسی بهائیت سخن به میان آورد.
یکی از شگردهای تبلیغی بهائیت، ابراز مظلومنمایی است. این شگرد همچنان که در گزارشهای ساواک و شهربانی میخوانیم، بسیار مورد استفاده قرار میگرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شگرد مظلومنمایی، در مقیاسی گستردهتر و در سطح بینالمللی، برای سرکوب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، توسط این فرقه به کار گرفته میشود.
نظام آموزشی ایران در عصر پهلوی، تحت سلطهی بهائیت قرار گرفته و به سوی تأمین منافع غرب در ایران به چرخش درآمد. بهائیت در این دوره با برجسته کردن موضوع باستانگرایی، به مقابله با فرهنگ ایرانِ اسلامی پرداخت. پس از شکست قیام 15 خرداد، نفوذ بهائیت به نحو چشمگیری افزایش یافت و زینپس بهائیت، آشکارا به تخریب اسلام در مراکز آموزشی پرداخت.
امام خمینی (ره) پیش از انقلاب اسلامی، جبههگیریهای روشنی نسبت به جریان صهیونیستی بهائیت در ایران داشته است. اما پس از انقلاب اسلامی در ایران و افشای خیانتهای تشکیلات بهائیت به اسلام و ایران در اسناد ساواک؛ معلوم شد که واکنشهای امام خمینی (ره) نسبت به جریان خائن بهائیت، کاملاً صحیح و به موقع بوده است.
پس از حمایت بهائیت از استعمار انگلیس برای اشغال فلسطین، سرکردگان این فرقه تمامی حمایت خود را برای فراموشی قبلهی اول مسلمین و آرمان فلسطین نمودند. در اینراستا، سایر بهائیان نیز همین مسیر را پیموده، تا جایی که در شرح حال وزیر بهائی پهلوی میخوانیم: وی توانست از تقدّم مسئلهی فلسطین در سیاست خارجهی ایران، به نحو چشمگیری بکاهد.
پیش از شکلگیری انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)، در یک موضعگیری آشکار و صریح، بهائیت در ایران را عامل صهیونیستها برای سلطه بر کشور نامید. هرچند پیش از موضعگیری امام خمینی (ره) در قبال مسلک صهیونیستی بهائیت، جریاناتی در مقابله با افکار فاسد این فرقهی ضالّه فعالیت میکردند، اما این موضعگیری صریح امام (ره) در نوع خود، بیسابقه بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیلات بهائیت در ایران با جدیترین بحران حیات خود روبهرو شد. نمایندهی محفل بهائیان ایران، با مراجعهی مستمر خود به سفارت آمریکا، تقاضای حمایت برای بهائیت میکرد. امام خمینی (ره) در ابتدا، با توقیف اموال بزرگ مافیای بهائیت نشان داد در برخود با خائنان جدی و در عین حال مخالف تعرض به سایر بهائیان است.
پس از کودتای 28 مرداد، نفوذ بهائیت در ارکان ادارهی ایران، گسترش یافت. در آن زمان حساس، آیتالله فلسفی با هماهنگی آیتالله بروجردی (ره) مبارزات خود را برعلیه بهائیت آغاز کرد. مرحوم فلسفی، پس از بررسی مبارزاتش با جریان بهائیت، اینچنین نتیجه میگیرد که نفوذ بهائیت در ایران، با هدف ایجاد پایگاه دومی برای آمریکا در خاورمیانه بوده است.
بر خلاف مظلومنماییهایی که بهائیت از خود در عصر پهلوی به نمایش میگزارد، دوران حکومت پهلوی، عصر رانتخواری و چپاول ملّت مسلمان ایران توسط بهائیت بوده است. نخستوزیر بهائی پهلوی با انتخاب دو شخصیت بهائی برای وزارت بازرگانی و کشاورزی ایران، رانتخواری و مکیدن خون ملّت مسلمان ایران را به اوج رسانده است.
مهمترین اصل ترقی بهائیت که پیشوایان این مسلک نیز تأکید بسیاری بر آن دارند، امر تبلیغ است. اما مانع بزرگی که بر سر راه بهائیت قرار داشته و دارد، تفکرات اصیل اسلامی است. از اینرو تشکیلات بهائیت، تمرکز تبلیغی خود را بر افراد کماطلاع از دین قرار داده و با سوء استفاده از نقاط ضعف افراد، تلاش برای جذب آنان دارد.
محفل بهائیان طی ابلاغیهای در سال 1305 ش، دستور به احداث بنای حظیرة القدس در تهران میدهد. با پیگیری علما و مردم مسلمان، در سال 1334 ش، دستور به تخریب گنبد این بنا صادر میشود. اما بر خلاف آنچه بهائیت، تخریب گنبد این بنا را حکایت از مظلومیت خود در رژیم پهلوی معرفی میکند؛ این اقدام تنها عملی نمایشی جهت حفظ آرامش مردم بوده است.
در سال 1332 یک روحانی شیعه به نام شیخ محمد ذاکرزاده تولایی (معروف به شیخ محمود حلبی)، اقدام به تأسیس انجمنی ضدّ بهائی با نام «انجمن خیریهی حجّتیهی مهدویه» نمود. این انجمن در همهی شهرهایی که اقلیّت بهائی در آن زندگی میکرد، فعال شد و فعالیتهایی عمدتاً فرهنگی را برای مقابله با بهائیت و منزوی کردن آن، سازماندهی کرد.
امیرعباس هویدا، فرزند عینالملک از خانوادههای متعصب بهائی بود. وی در سال 1343 همزمان با شروع حرکت امام خمینی (ره) به نخستوزیری رسید. هویدا با سوءاستفاده از قدرت خود، بسیاری از بهائیان را در پستهای کلیدی گمارد و چنان خود و کابینهی بهائیاش در چپاول کشور پیش رفتند که به کابینهی چپاولگران مشهور شدند.