سلفیت
ابن تیمیه بسیار کوشید که از یزید به معاویه دفاع کند. در همین راستا، او حتی یزید را در قتل حسین (ع) بیتقصیر خواند! ابن تیمیه برای تطهیر چهرهی یزید، صحیح ترین روایات تاریخی را هم انکار کرده است.
ابن تیمیه میگوید: هر کسی که از حاکم چیزی بخواهد، حاکم به او ندهد، برای نرسیدن به دنیا غضبناک میشود، و این صفت، صفت منافقین است؛ بنابراین یا باید بگویید حضرت زهرا به خلیفه غضب نکرده، و یا باید بپذیری که او شبیه منافقان شده، چون وقتی به منافقین عطا نشود، خشمگین میشوند
یکی از گرایشهای فکری سلفیه، مکتب دیوبندیه در شبه قاره هند است که پیرو افکار شاه ولی الله دهلوی است. با اینکه مکتب دیوبندیه در بیشتر اعتقادات شبیه به سلفیه وهابی است، اما بر خلاف وهابیت جشن میلاد برای پیامبر را جایز میداند. سهارنپوری در این باره میگوید: هیچکس مخالف ذکر و جشن تولد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیست.
سلف و صحابه در حال حیات و ممات به پیامبر (ص) متوسل میشدند و مشکلاتشان را با توسل به حضرت حل میکردند. چنانچه مردی که غدهای در شکمش بود، بعد از رحلت پیامبر (ص) به حضرت متوسل شد، و خوب شد. او گفت: بارالها به حق پیامبرت، به من رحم کن و این بیماری را از من بر طرف کن. وقتی دعا و توسل او پایان یافت، دیگر اثری از آن غده نبود.
اکثر مفسران، محدثان، مورخان و اهل سنت معتقدند که بعضی از آیات سوره انسان در شأن اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، یعنی امام على، فاطمه، حسن و حسین (علیهما السلام) نازل شده است. و زمان نزول آن در ماه ذیحجه پس از ادای نذری بود که امام علی (علیه السلام ) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای شفای حسنین(علیهما السلام) کرده بودند.
امام راحل (ره) در جهت تحکم و تحقق وحدت اسلامی از پتانسیلها و فاکتورهایی همچون تعیین روزی برای حمایت از مسلمانان فلسطین، مناسک حج، برائت از مشرکین و ... برای ایجاد همبستگی اسلامی بهره جست.
بر پژوهشگران روشن است که ابن تیمیه بارها مقام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تا حد انسانهای معمولی تنزل داده است. اکنون نیز به یکی دیگر از نظریات موهن وی دربارهی پیامبر مکرم اسلام اشاره میرود. اینکه پیامبران پس از بعثت معصومند بر کسی پوشیده نیست و همهی فرق مسلمین بر این مساله اتفاق نظر دارند. اما قبل از بعثت در این قضیه بین فرق...
ابن تیمیه گفته چیزی از علوم نزد شیعه نیست؛ میتوان وی را به کتابهای الذریعه و تأسیس الشیعه رهنمون کرد. ابن تیمیه گفته شیعیان دور از علم حدیثند؛ باید به او گفت که شیعیان به حدی به سند آگاهی داشته و به آن اهمیت میدادند، که احمد بن محمد بن عیسى اشعرى، رئیس شهر قم و از راویان بزرگ شیعه، احمد بن محمد بن خالد برقی، راوی حدیث شیعه را به جهت نقل روایات مرسل و روایاتى از ضعفا از شهر قم بیرون کرد.
أبونصر محمد بن عبدالله الإمام، از شيوخ سلفي يمن، سه کتاب درباره جن و شیطان نگاشته است و در کتابی که در زمینه ازدواج بین انسان و جن نوشته، خود به حرمت ازدواج انسان و جن متمایل شده است، وی معتقد است که در عصر پیامبر اکرم و خلفای راشدین، ازدواجی بین جن و انسان صورت نگرفته، و اگر چیزی بهوجود آمده بعد از عصر سلف صالح است، و داستانهایی که در عصر سلف در اینباره نقل شده، صحیح نیست.
اکثر اهل سنت پذیرفتهاند که ممکن است یکی از مصادیق آیه ولایت حضرت علی (علیهالسلام) باشد، ولی ابنتیمیه با رد این سخن میگوید زکات دادن در نماز، فعل کثیر است و نماز را باطل میکند.
عموم مفسرين و محدثين اهل سنت مانند فخر رازی، طبری، آلوسی، ابن ابیحاتم، زمخشری و ديگران و تمام علمای شیعه معتقدند که آیه ولایت در قرآن کریم در شأن امیرالمومنین (عليه السلام) نازل شده و داستان از این قرار بوده است: «روزی سائلی در مسجد از مردم سؤال نمود و کسی چيزی به او نداد، امیرالمومنین (عليه السلام) که مشغول نماز و در حال رکوع بود...
حامد حفنی داود از اندیشمندان مصری معتقد به تقریب مذاهب اسلامی است، وی در کتاب «نظرات فی کتب الخالده» آورده است که تقیدی به یک مذهب ندارد و همه مذاهب را به شرط اعتدال، اهل نجات مینامد. او میگوید برای تحقیق باید دست از تعصب برداشت و اگر بدون تعصب، به کنجکاوی بپردازیم، به همان مقدار که ممکن است از سایر مذاهب استفاده شود، میتوان از فقه شیعه هم بهرهمند شد؛ متاسفانه احمد امین و عدهای با تعصب با شیعه برخورد کردهاند.
برخی از دانشمندان اهلسنت درباره تأييد حدیث ردالشمس و پاسخ به اشكالهايی كه به سند يا متن این روايت شده، كتابی مستقل تأليف كردهاند، و در بین عالمانی که این حدیث را معتبر دانستهاند، افرادی هستند که وهابیت نمیتوانند بهراحتی، آنان را زیر سؤال برده و قبول نکنند، ازجمله: ابن أبیشيبه، طحاوی، طبرانی، حاكم نيشابوری، خطیب بغدادی.
طحاوی یکی از عالمان اهل سنت است که حدیث ردالشمس را صحیح دانسته است، و به همین جهت ابن تیمیه نظر از را بیاعتبار دانسته و گفته هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته، و این حدیث را جعلی میدانند؛ عدهای از عالمان اهل سنت، ازجمله برخی شارحان صحیح بخاری، بیتوجه به نظر ابن تیمیه، عدم اعتبار طحاوی را نپذیرفتهاند.