عرفان حلقه

با بررسی قوانين شعور حاكم بر جهان هستی که برگرفته از کتاب فرا درمانی محمدعلی طاهری است با مشکلاتی مانند: نداشتن روش تحقیق علمی برای اثبات مدعای خویش، عقلانی نبودن مباحث مطرحشده، تناقض در ادعاهای طرحشده، عدم استدلال مناسب با ادعاهای مطرحشده و تناقض قوانین با یکدیگر روبرو میشویم.

با بررسی قوانين شعور حاكم بر جهان هستی که برگرفته از کتاب فرا درمانی محمدعلی طاهری است با مشکلاتی مانند: نداشتن روش تحقیق علمی برای اثبات مدعای خویش، عقلانی نبودن مباحث مطرح شده، تناقض در ادعاهای طرحشده، عدم استدلال مناسب با ادعاهای مطرحشده و تناقض قوانین با یکدیگر روبرو میشویم.

تفسیر سوای ترجمه است آنکه تفسیر میکند ابتدا باید علم به معنا عبارت قرآن و سپس علم به بطنهای قرآن یا آیات دیگر و روایات داشته باشد و اگر کسی خالی ازاین علوم باشد تفسیرش تفسیر به رای و باطل خواهد بود. چرا در عرفان حلقه میگویند خدا نام ندارد؟ آیا این کلام طاهری ناشی از عدم شناخت خداوند و اسماء الهی نیست؟

قرآن اصل و ثابت است و هرچه که میخواهد حجت باشد باید رجوع کند به قرآن تا اگر مطابق آن بود حجت شود و این چیزی است که در کلام ائمه بهآن اشاره شده اما گاهی شاهد هستیم که افرادی سخن خود را اصل و ثابت میپندارند و سعی میکنند از قران برای حجیت بخشیدن به سخن خود استفاده کنند و اینگونه میشود که دست به دامان تفسیر بهرای میشوند.

سخنان آقای محمد علی طاهری، بدون استناد شرعی و اصول عقلی می باشد. اعتقاد به بعضی سخنان وی بدون شک انسان را از دایرهی اسلام خارج میکند و دارای عقاید مشرکانه میشود. وی میگوید: تنها ملکی که موحد باقی ماند ابلیس بود. در حالی که این کلام در تضاد با قرآن است.

عرفان التقاطی محمدعلی طاهری برای کسی که در سخنان وی تأملی داشته باشد، اجتناب ناپذیر است. وی در همسویی خود با وهابیت روایات رسیده از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیتش (علیهمالسلام) درباره یزید و ملعون دانستن وی و جایگاه او در جهنم تا ابد را نادیده گرفته و یزید را از جهنم نجات یافته میداند و هم لعن به او را جایز نمیداند.

محمد علی طاهری در سخنان خود کثیرا در تضاد با دین صحبت کرده است. او میگوید: «بدسابقهترین افراد حوارین عیسی بودند!» در حالی که در قرآن از آنها به نیکی یاد شده است. امام رضا (عليهالسلام) میفرماید: «آنان افرادى بودند كه هم خود را پاك و نورانى كردند و هم براى پاك كردن ديگران كوشيدند.»

یکی از طرحهایی که محمدعلی طاهری در شبههعرفان حلقه به دنبال آن است و توانسته تا حدودی به آن دست یابد، بیاهمیت جلوه دادن مسائل معنوی و دینی است. بدین وسیله ذره ذره مقدسات در هالهای از ابهام قرار میگیرد و به مرور با تکرار و تأکید رنگ میبازد و در پایان فرد به نتیجهای کاذب از دین میرسد.

کم نیستند افراد آسیب دیدهای که از کلاسهای حلقه خارج شدهاند و اعترافات و مصاحبههایی را انجام دادهاند. علائم و آسیبهای روانی مشترک این افراد عبارتند از: 1. از خود بیگانگی اعضای حلقه؛ 2. افسردگی و دوقطبی شدن افراد در فرقه؛ 3. اسکیزوفرنی (توهمات دیداری و شنیداری).

یکی از مبحثهایی که مسترهای شبه عرفان حلقه بر آن پافشاری دارند، قداست بخشی به رهبر این فرقهی ضاله است. در همین راستا مسترها به طور غیر مستقیم و حتی بعضاً مستقیم طاهری را منجی آخرالزمان معرفی میکنند. و تکرار اینگونه صحبتها امر را بر افراد مشتبه میکند.

محمدعلی طاهری سرکردهی شبه عرفان حلقه مدعی عرفان اسلامی است ولی با مطالعهی آموزههای فرقهی حلقه، خصوصیاتی از آن شاهد هستیم که نشاندهندهی عدم انطباق آن با اسلام و وجود عقاید پلورالیستی و اومانیستی در آن است که کاملاً با عقاید اصیل اسلامی در تضاد است.

گرایش اشخاص به فرقههای خاص میتواند دلایل روانشناختی زیادی داشته باشد. با تحقیقات میدانی که بر روی یکصد و پنجاه نفر آسیبدیده شبه عرفان حلقه در کشور در بازهی زمانی خرداد 92 تا خرداد 93 انجام گرفت، تا حدودی علل گرایش این افراد به فرقهی حلقه مشخص شد که حایز اهمیت است...

در طول فعالیتی که محمدعلی طاهری و مسترهایش در فرقهی انحرافی حلقه داشتهاند به کرات دست به تحریف و تفسیر غلط از قرآن داشتهاند. طاهری با استفاده از بخشهایی از آیات آنها را به صورت اصطلاحی و با استدلالات مختص به خود در آموزههایش استفاده میکند و به عبارتی تفسیری از نوع شیطانی ارائه میکند.

محمدعلی طاهری در شبه عرفان حلقه خود، در مورد پیشینهی شعور کیهانی صحبتی به میان نیاورده است و مخاطبین وی نیز بر این باوراند که وی مبدء این ایده است. این در حالی است که این نظریه چند دههی پیش توسط اشخاصی ذکر شده است. با مطالعه این آثار و نوشتههای طاهری به روشنی به سرقت علمی...