شرک
عبادت غیرالله شرک و عامل خروج از دایره اسلام است، اما در اینکه مصداق عبادت چیست، بین وهابیت و مسلمانان اختلاف است؛ وهابیها صِرف تعظیم و خشوع را عبادت میدانند، از اینرو خم شدن در مقابل غیر را که در ورزش کاراته مرسوم است را عبادت غیرالله و شرک میپندارند، در حالیکه اینگونه نیست و هر خضوع و خشوع و خم شدنی عبادت نیست.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) برخلاف زعم احمد الحسن، نسبت ربوبیت که به ستاره، ماه وآفتاب دادند از باب احتجاج بر مشرکین بوده و از باب اعتقاد نبوده و در عالم دنیا صورت گرفته و آنچه که در عالم آخرت اتفاق افتاده دقیقا برخلاف آنچه که احمد الحسن نقل کرده است.
وهابیان به بهانه شرک بودن زیارت قبور، بارگاه ائمه بقیع (علیهمالسلام) را تخریب کردند؛ اما پنج پادشاه سعودی، به زیارت قبر جرج واشنگتن رفته و بر سر قبر او دسته گل بردهاند.
یکی از جاهایی که احمد بصری به اهلبیت (علیهمالسلام) اهانت میکند، در کتاب متشابهات است؛ وی در این کتاب میگوید: «امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) دارای منیت و شرک است!» و حال آنکه در آیات و روایت متواتر از طهارت اهل بیت (علیهمالسلام) از هر شرکی صحبت به میان آمده است.
حسینعلی نوری در تبیین خدایی خود، جای هرگونه تردیدی را برداشته و اساساً اعتقاد به وجود خدای یکتا را انکار نموده است. این در حالیست که به فرمودهی قرآن کریم، ادیان الهی با یکدیگر در اصول تفاوتی نداشته و از این حیث، میان آنچه بر پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله) نازل شده، با آنچه بر حضرت آدم نازل گردیده، تفاوتی وجود ندارد.
یکی از انحرافات بنیانگذار وهابیت محمد بن عبدالوهاب این است که وی امامیه را تکفیر کرده و میگوید: «و هر کس در کفر آنان شک کند، خودش کافر است.» وی میگوید: «هر کس یک فرد صحابی از صحابه پیامبر را دشنام دهد کافر است.» که در پاسخ باید گفت آیا سیره رسول خدا و تابعین و تابعین تابعین، اینگونه بوده است؟
ابنتیمیه معتقد است طلب حاجب در چیزی که برآورده شدن آن مختص خداوند است مثل شفای مریض از غیر خداوند جائز نیست. در پاسخ باید گفت که اختصاص اعمالی همچون شفای مریض به خداوند صحیح نیست، بلکه بالاتر از آن همچون خلقت از بشریت به اذن خداوند صورت گرفته است.
با توجه به روایات حلف به غیر الله (سوگند خوردن به غیر خداوند) از دیدگاه وهابیت و سرکرده آنان یعنی محمد بن عبدالوهاب شرک است. اما باید بیان داشت که هیچ آیه ای از قرآن حلف به غیرالله را منع ننموده و افزون بر آنان، در آیات بسیاری سوگند به غیر الله موجود است. حداکثر استفاده از روایات نیز کراهت و تحریم حلف به غیر الله است.
اهل سنت افراطی بر این باورند که توسل و ... بدعت و شرک است و شیعیان را به خاطر اینگونه اعمال مشرک و بدعتگذار در دین میدانند.اما شیعیان معنایی غیر از برداشت اهل سنت افراطی را به آن دارند چرا که معتقدند که با توسل به پیامبر و انسانهای صالح میتوان ایشان را واسطه بین خود و خدا قرار داده و خداوند به احترام آنها حاجاتشان را برآورده میکند، خصوصاً اگر این توسل نسبت به اشرف مخلوقات، پیامبر اسلام باشد.
وهابیت معتقد هستند که همکاری با کفار شرک است و هر کس با کفار ارتباط داشته باشد، کافر است، ولی با اینکه حاکمان سعودی با کفار ارتباط صمیمانهای دارند، فتوا به کفرآنان نمیدهند!
از منظر وهابیت یکی از موضوعاتی که سبب شرک شیعیان شده است، طواف حول قبر انبیاء الهی و اهلبیت (علیهمالسلام) است. از دید آنها طواف در اطراف قبر رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) حرام است که در این خصوص میتوان به فتاوای برخی از علمای آنها ازجمله ابنتیمیه، شروانی، سمهودی و بهوتی و بسیاری دیگر اشاره کرد!
وهابیان برای شناخت مشرک از موحد، ملاکهایی را تعریف کردهاند. در صورتی که کسی ملاکهای وهابیت را قبول نداشته باشد، از دیدگاه وهابیان کافر و مشرک است. از ملاکهای وهابیت در مبحث توحید و شرک، سلطه غیبی است. آنان سلطۀ غیبی را مختص به خداوند میدانند و اگر کسی سلطۀ غیبی را برای غیر خداوند در نظر بگیرد، مشرک است.
محمد بن عبدالوهاب با پیروی از ابنتیمیه، تمامی مسلمانانی را که به ملائکه، انبیا و اولیای الهی متوسل میشوند و از آنان درخواست شفاعت میکنند و آنان را وسیله تقرب به خداوند قرار میدهند، مشرک و کافر دانسته و ریختن خون آنان و غارت کردن اموالشان را جایز شمرده است. او شرک مشرکان زمان پیامبر را سبکتر از شرک مسلمانان عصر حاضر میداند.
وهابیان با این باور که توسل به انبیا و اولیا جایز نیست، همه مسلمانان را مشرک خطاب میکنند. در حالیکه قرآن ما را به توسل امر کرده است. خداوند متعال در قرآن میفرماید: «و اگر آنان هنگامیكه بر خود ستم كردند، پيش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پيامبر برای آنان آمرزش میخواست قطعاً خدا را توبهپذير مهربان میيافتند.»