تکفیر
برخی ویروسها و میکروبها قابل علاج نیستند و برخی دیگر قابل علاج هستند و تنها مدتی انسان را دچار بیماری میکند. مهمترین چیز برای هر انسانی، عقل و دیانت اوست. ویروسی که این دو را بیمار کند، بسیار خطرناک است. ویروس تکفیر، دین را میبرد. وهابیت از آنجا که اعتقاد درستی ندارد، تنها به تکفیر دیگران میاندیشد.
جریان تکفیر جریانی است که برای از بین بردن ریشه دین و حقانیت اسلام همه گونه ایستاده است. در اتفاقی جالب، فتوای اهل سلفیگری و وهابیت به این شکل است که هر مخالف این اندیشه کافر است و منکر کفر او نیز کافر است. لازمه این سخن این است که اگر کسی دومی را به دلیلی کافر نداند، اوهم کافر است و این چرخه و تسلسل ادامه دارد.
ویروس تکفیر، ویروسی است که هر روز گسترش بیشتری پیدا میکند و افراد بیشتری را در معرض کفر و قتل و خشونت قرار میدهد. این امر در آثار متاخر داعشیان، به سمت عناصر داخلی خودشان نیز رسیده است. افرادی از داعش که در کفر غیر داعشیان و مذاهب دیگر شک کنند، و یا با آن مخالفت کنند، خود مشمول قانون تکفیر میشوند.
یک جریان فکری گاهی به صورت مخفیانه اشتباهاتی را انجام میدهد و گاهی به صورت رسمی آن اشتباه را اعلام و به آن حتی افتخار میکند. فرق این دو مانند فعلی است که کسی آن را اشتباهی انجام دهد و دیگری عمدی انجام دهد. طبیعتا شخص دوم مورد بازخواست بیشتر و توبیخ سخت تری است. آل سعود عمدا تکفیر را ترویج میدهد.
از بزگترین دلایل برهم ریختن جوامع اسلامی، تکفیر است. جریانات سلفی با اتکا به اندیشههای سعودی_ صهیونیستی جریانی را بر علیه دولتهای اسلامی و نظامات موجود در جهان اسلام راه انداختهاند که نتیجه آن تخریب بنیانهای اسلامی و از بین رفتن اقتصاد و ارتش و شهرهای اسلامی است؛ آنها هر حکومتی را که طبق عقاید آنان عمل نکند، طاغوت میدانند.
عربستان سعودی به عنوان منبع تروریسم در ایجاد و گسترش گروههای تکفیری نقش بسیار مهمی داشته و دارد. تقریبا همه گروههای تکفیری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طرف عربستان تغذیه تسلیحاتی و فرهنگی میشوند، با این همه برخی از این گروههای تکفیری بهگونهای رفتار کردهاند، که حتی دولت مردان و علمای سلفی وهابی را به ستوه آوردهاند.
هر حرکتی افراطی ناشی از نوعی تفریط است و هر تفریطی ناشی از افراط است. حرکت افراطی مسلحین جهادی از این قاعده مستثنی نیست. اوضاع نابسامان مسلمانان و کشورهای تحت حکومت دیکتاتورها آنقدر بیسامان و تحت فشار فقر و بیعدالتی بودهاند که برای نجات خود به هر اندیشه غیر اخلاقی فقط به عنوان راه نجات نگریستهاند.
جهادیها با تبعیت از اندیشه متحجرانه و غیرعاقلانه وهابیت، هیچ شکل حکومتی را غیر از آنچه مسلمانان صدر اسلام اجرا کردهاند صحیح نمیدانند. امروزه این اندیشه تمامی گروههای سیاسی و سلفی را به جان دولتها انداخته و جامعه اسلامی را به فساد و ویرانی کشانده است، اما در مرحله برخورد با رژیم آل سعود متناقض بوده و آن را تایید میکنند.
تفکر خوارج از خطرناکترین تفکراتی بود که در تاریخ اسلام ظهور کرد که حضرت علی را با این تفکر به قتل رساندند. امروز این تفکر در وهابیت تجلی پیدا کرده است و عالمانشان فتوای قتل شیعیان را میدهند. چرا باید کودکان مسلمان میانمار سوزانده و در بحرین و عراق به طور فجیع قتل عام شوند در حالیکه مدعیان خادم حرمین اعتراضی نمیکنند.
اهل سنت، پیروی یکی از مذاهب اربعه (حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی) را واجب می دانند، ولی وهابیت تقلید کردن از مذاهب اربعه را، حرام و مخالف قرآن می دانند. از باب نمونه: محمد بن عبدالوهاب، مؤسس سلفی معاصر و احیاگر سلفیگری در دوران معاصر، فتوا به جواز قتل هر کس میدهد که این عقیده اهلسنّت و جماعت را دارد.
یکی از مهمترین سیاستهایی که وهابیت در جهت اهدافِ خود با آن به مبارزه برخاستهاند، سیاست تقریب بین مذاهب اسلامی است، که این مسئله با مطالعه ریشههای اندیشه سلفیت و وهّابیت در قرن هفتم و هشتم بر همگان روشن میباشد. ابنتیمیه از همان ابتدا تمامی مسلمانانی را که با عقائد شخصیاش، هم رأی و هم مسلک نبودند، کافر معرفی کرد.
دین اسلام شهادتین ظاهری افراد را نیز قبول میکند و هر فردی که اظهار اسلام کند، مسلمان است، حتی اگر زبانی باشد. این در حالی است که گروهها و جریانهای تکفیری مثل وهابیت، داعش، جبهه النصره، لشکر جهانگوی، لشکر صحابه و... با نام اسلام به جنگ اسلام آمده و مسلمانانی را که شهادتین میگویند، بیباکانه به شهادت میرسانند!
خداوند از طریق شریعت به ما آموخته است، که در برابرسخنان مخالف، صبور باشید و با آنها با منطق سخن گویید و کلام الهی را به آنان عرضه کنید. این در حالی است که داعش، جبهه النصره و ... با سلاحهای آمریکایی، صهیونیستی به مبارزه با مسلمانان برخواستهاند و به زور میخواهند فهم غلط خود از اسلام را بر دیگران دیکته کنند.
استاد علیدوست: نباید فقط جهان اسلام را درگیر مبارزه با جریان شوم تکفیری کنیم، جریان تکفیری نه فقط معضل و خطری برای جهان اسلام که برای کل جامعه بشری است. باید به این نکته مهم و کلیدی توجه داشت، که ما با جریان تکفیری و داعش نباید سیاسی محض برخورد کنیم، ضمن آن که نباید آن را مذهبی محض بدانیم. تکفیریها ساخته دست استکبار هستند.