تکفیر
با نگاهی گذرا از تاریخ ظهور وهابیت یعنی چیزی حدود دویست و اندی سال قبل تا به الان در مییابیم که این فرقه منحرف و ضاله به هیچ عقاید و افکار صحیح و درستی که حاکی از دین اسلام باشد، شبیه نیست، چرا که علمای ایشان به خاطر جهل و نادانی خود و با صدور فتوا و ... دست به کشتاری بر علیه مسلمانان زدهاند که حتی دشمنان سرسخت اسلام هم اینگونه با مسلمین برخورد نکردهاند.
اگر دو گروه و حزب و جناحی در مسائلی با هم اختلاف نظر داشته باشند، سعی در رفع آن مسئله میکنند و یا حداقل یکی از طرفین به خاطر مصالح و منافع درون حزبی و... کوتاه آمده تا پا برجا و ماندگار بمانند. اما در فرقه ضاله وهابیت این گروه خبیث و جاهل میبینیم که تاریخ میگوید اینان علاوه بر دشمنان خود که با شدت برخورد میکردند به همکیشان و هم مذهبان خود هم رحم نمیکردند.
محمد و سلیمان پسران عبدالوهاب هستند ولی یکی تکفیری و دیگر مخالف تکفیر است. سلیمان بن عبدالوهاب در رد برادرش کتابی به نام الصواعق الالهیه نوشته است.
وهابیت این فرقه منحرف و ضاله در میان مذاهب اسلامی، اشکالات واهی و سستی را وارد کردهاند و همه چیز اسلام را به باد تمسخر گرفتند، از طرف دیگر علمای افراطی و سبک مغزشان سخنان و فتاوای شگفت انگیزی را گفتهاند که مایه ننگ و تأسف شدید برای جهان اسلام را به همراه دارد. آنان علاوه بر اظهار نظر در مسائل دین، به مسائل علمی روز دنیا هم ورود کرده و نظریه غلط دادهاند.
فتنه تکفیر از خطرناکترین فتنههایی است که در عصر حاضر، از طرف برخی از فرقههای تندرو و افراطی به ظاهر مسلمان یعنی وهابیت برای اسلام و مسلمین بنا نهاده شده است و سرچشمهی این فتنه و توطئه میتواند عوامل متعددی باشد از جمله اینکه یا از طرف دشمنان خارجی اسلام مانند قوم یهود و یا با همکاری منافقان داخلی که باز دستشان در دست دشمنان خارجی است و نقشههای آنان را عملی میکنند است.
در طول تاریخ اسلام از 1400 سال پیش تا به الان جریانات تکفیری زیادی ظهور کردند و بعد از مدتی محو و نابود شدند و خوارج هم جزء همین جریان بودند اما این جریان علی رغم نابودی باز در جای دیگر از زیر خاکستر حوادث تاریخ اسلام سر برآورد و تمام مذاهب اسلامی را دچار تحول و دگرگونی شدید قرار داد. چرا که این عقیده تکفیری آن هم از نوع خوارج، باعث گردید که همگان را کافر و مشرک به حساب بیاورند و با این نگاه خواه ناخواه جان ، مال، خون، اموال و... حلال شمرده شود و در این راه به مسلمانان چه ظلمها و ستمهایی که صورت نپذیرد
سلفیه جهادی بر این باور است که اگر کسی به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اقرار کند، ولی با کفار و مشرکین همکاری داشته باشد، کافر است، چون مودت نسبت به آنان دارد و این موجب کفر است.
سلفیه در موضوع ایمان و کفر بر خلاف همه مسلمانان معتقدند که ایمان قول و عمل است بنابراین اگر شخصی اقرار به شهادتین بکند ولی نماز نخواند یا روزه نگیرد کافر است و باید کشته شود.
مبلغین وهابیت به مسلمانان خصوصا شیعیان تهمت ناروا زده و معتقدند که شیعیان باعث شدهاند که مسلمانان به شرک قبور متهم شوند. این در حالی است که مسلمانان زیارت قبور را از سنن مستحب میدانند و وهابیت با درک نادرست از دین، چنین نسبتهایی به شیعه میدهند.
عبدالله بن جبرین یکی از شیوخ سلفی وهابی است که صراحتا حکم به کفر شیعیان میدهد او با نسبت دادن دروغ به شیعه، شیعیان را کافر و مشرک خطاب میکند.
بن عثیمین یکی از مفتیان بزرگ سلفی است. وی مانند دیگر شیوخ سلفی حکم به تکفیر مسلمانان کرده است. وی متوسلین به اولیا را مشرک خطاب میکند و معتقد است که اگر کسی معتقد باشد که خدا در همه جا است کافر است.
عالمان وهابی صراحتا حکومتها و مردم دیگر کشوها را تکفیر میکنند. بزرگان وهابی حکومت ترکیه را تکفیر می کنند و معتقدند هر کس حکومت ترکیه را تکفیر نکند نیز کافر است.
عبدالطیف بن عبدالرحمن از نوادگان محمد بن عبدالوهاب است. وی صراحتا فتوا به کفر مسلمانان داده و شهرهای اسلامی را بلاد کفر خطاب میکند.
قتال و جهاد امری مقدس در ذات نیست. بلکه با توجه به رویکردی که مجاهد دارد باعث ترقی و تعالی معنوی می شود. رویکرد یک شخص می تواند امری مقدس و یا امری غیر مقدس باشد. اگر در راه خدا باشد باعث نجات و نور است، و اگر در راه غیر خدا باشد که همان راه طاغوت باشد، باعث گمراهی و ضلالت بیشتر می شود.