وهابیت فرقه‌ای که به هم‌کیشان خود هم رحم نمی‌کنند

  • 1397/01/18 - 15:22
اگر دو گروه و حزب و جناحی در مسائلی با هم اختلاف نظر داشته باشند، سعی در رفع آن مسئله می‌کنند و یا حداقل یکی از طرفین به خاطر مصالح و منافع درون حزبی و... کوتاه آمده تا پا برجا و ماندگار بمانند. اما در فرقه ضاله وهابیت این گروه خبیث و جاهل می‌بینیم که تاریخ می‌گوید اینان علاوه بر دشمنان خود که با شدت برخورد می‌کردند به هم‌کیشان و هم مذهبان خود هم رحم نمی‌کردند.

.

اگر نگاهی به تاریخ ظهور وهابیت، این فرقه ضاله‌ی به ظاهر مسلمان بیندازیم، خواهیم دید که چه جنایاتی که از این فرقه سر نزده است. جنایاتی که حتی در قرون وسطایی هم ستمگران و ظالمان مرتکب نشده‌اند، چرا که آنان حداقل پایبند به برخی عقاید و نظرات عقلی و انسان‌دوستانه و یا همان حقوق بشری بوده‌اند، اما این فرقه ضاله علاوه بر این‌که به هیچ مسلک و مرام و روشی معتقد نبودند، به عقل و نقل هم اعتقاد نداشته و همگان را به طرق مختلف مورد هجمه قرار داده و بر چسب ارتداد و تکفیر و شرک را می‌زدند و در نهایت حکم به قتل و کشتن افراد مخالف خود را صادر می‌کردند. فتواهای عالمان افراطی وهابی تکفیری، نه تنها دامن مسلمانان شیعه و سنی را گرفته است، بلکه در مواردی، کشتن هم‌کیشان خود را نیز واجب اعلام کرده‌اند، آن هم به صرف ابراز عقیده و نظر فردی، فلذا در حکومت وهابیت درگیری شدید درونی آل سعود با یکدیگر منجر به این شد که این حکومت در برهه‌ای از زمان سقوط کند و پایه‌های وهابیت متزلزل گردد.
مثلاً در دوره –سعود بن فیصل- این شخص بیعت خود را با برادرش عبدالله بن فیصل شکست، چرا که خود را برای حکومت شایسته‌تر و بالیاقت‌تر می‌دانست. عبدالرحمن بن حسن آل الشیخ از نوادگان محمد بن عبدالوهاب، بنیان‌گذار این فرقه ضاله، با مشاهده‌ی این وضع رسماً فتوا داده بود که سعود بن فیصل به سبب عدم اطاعت از عبدالله بن فیصل که او  را امام المسلمین یاد کرده، باید کشته شود. او طی نامه‌ای این‌گونه می‌نویسد که از عبدالرحمن بن حسن آل الشیخ به هر برادری که این مکتوب به او می‌رسد: «و سعود سعی فی ثلاثه امور کلها منکر نقض البیعه بنفسه و فاروق الجماعه و دعا الناس الی نقض بیعه الاسلام فعلی هذا یجب قتاله و قتال من أعانه و فی الحدیث من فارق الجماعه قید بشر فمات فمیتته جاهلیه...[1] سعود در انجام سه کار تلاش کرده است که همه‌ی آن‌ها منکر هستند: بیعت خود را شکسته، از جماعت جدا شده، و مردم را به نقض بیعت سوق داده است. بنابراین جنگیدن با او و هر کسی‌که یاریش کرده واجب است و در حدیث آمده است که هر کس به اندازه‌ی یک وجب از جماعت جدا شده، مرگش مرگ جاهلی است، و در حدیث دیگری آمده است که ریسمان اسلام را از گردن خود باز کرده است.»
در نتیجه با مشاهده‌ی این واقعه تاریخی در درون حکومت وهابیت، به این نکته می‌رسیم که وقتی این فرقه ضاله به خودشان رحم نمی‌کنند و این‌گونه فتوا صادر می‌کنند، باید فاتحه تمام مسلمانان را خواند و هیچ توقعی از اینان نباید داشت که دست به کشتار دیگر مسلمانان نزنند و همه را مهدورالدم اعلام نکنند.

پی‌نوشت:

[1]. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، عبدالرحمن نجدی، بی‌تا، بی‌جا، (1417ق)، ج10ص11-13.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.