اسلام

اسلام فضای جامعه اسلامی را سراسر با شادمانی و شعف ترسیم می کند اما نه هر نوع شادمانی! اسلام هیچ گاه شادیهای پوچ و پوشالی که لحظاتی بیشتر دوام نمیآورند را برای مسلمانان تجویز نمیکند، بلکه اسلام تبسم و لبخند را توصیه میکند و نه بلند خندیدن از روی سرمستی و زیاد خندیدن را؛ خندهای که در آن با باز شدن لبها از هم دندانها و حَلق نمایان شود مذموم است.

اخیرا برخی از علمای اهل تسنن، یا از روی عمد و به قصد ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی، یا از روی جهل و بیاطلاعی از تاریخ، در محافل و مجالس مطرح کردهاند چون ایران در زمان عمر بن خطاب فتح شده، پس اسلام ایرانیان مرهون او است و بر ایرانیان لازم است کف پای عمر و کف سم اسب عمر را ببوسند!

یکی از ویژگیهای مهم و اصلی ادیان، مبارزه با هوا و هوسهای شیطانی و مقابله با اعمالی است، که انسان را از خدا دور میکند. به همین دلیل بسیاری از کسانی که آموزههای ادیان را تقبیح کرده و به آنها حملهور شدهاند، افرادی بودهاند که با لذت پرستی به صورت مطلق و بدون هیچ قید و بندی موافق بوده و طرفداران خود را نیز تشویق به اعمال ناشایست میکردند.

انسان اشرف مخلوقات است و در ادیان الهی چنان مقام والایی دارد که از او با عنوان خلیفةالله یاد میشود . چگونه ممکن است با خفت نفس به درک و وصال حق رسید؟! رسول اكرم (ص) فرمودند: «بر هيچ مسلمانى جايز نيست كه خود را ذليل و خوار نمايد.»

یک جوان کرجی از منتسبین به فرقه ضاله بهائیت، با حضور در دفتر نماینده ولیفقیه در استان البرز، پس از تلقین شهادتین توسط آیتالله حسینی همدانی، به دین اسلام و مکتب شیعه اثنی عشری گروید.

زمخشری درباره اسلام مینویسد: اسلام، ورود در امنیت و آرامش و خارج شدن از جنگیدن با مومنان و مسلمانان است که با شهادتین حاصل میشود.

اعتقاد و نظریه مفسران اسلامی این است که با شهادت و اقرار به وحدانیت خداوند و پذیرش رسالت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه وآله) اولین مرحله از مسلمانی محقق شده است و خون، مال و آبرو و ناموس چنین شخصی باید محترم دانسته شود و البته ایمان مرحله بالاتر از آن و شامل تصدیق قلبی است.

عبدالبهاء بخاطر کینهی خود از علمای اسلامی، که مانع گسترش عقاید انحرافی بهائیت به شمار میآمدند، به پیروان خود بشارت برچیده شدن دستگاه اجتهاد را داده است. این در حالیست که پس گذشت یک قرن از این ادعا، نه تنها علمای اسلامی منزوی نگشتند، بلکه همواره با فتواهای به موقع و هوشمندانهی خود، حافظ عقاید حقه و کیان مملکت اسلامی بوده و هستند.

پیشوایان فرقهی بهائیت (از جمله عباس افندی)، بارها علمای اسلام را مورد هتاکیها و جسارت خود قرار دادهاند. اما به راستی چگونه میتوان ادعای دشمن دوستی و اخلاقمداری داشت و در عین حال به علمای دین، که در روایات معصومین (علیهم السلام) به جانشینان وارثان انبیاء تشبیه شدهاند، اینگونه توهین و جسارت نمود؟!

خداوند متعال از میان تمام ادیان در طول تاریخ، دین اسلام را بهترین و کاملترین دین قرار داده است، لذا بر تمام انسانها واجب است که از دین اسلام و آخرین پیامبر پیروی کنند. اما عدهای از دنیا پرستان از نام اسلام سوء استفاده کرده و مذاهب و فرقههای مختلفی را بهوجود آوردهاند که فرقهی صوفیه سلطان علیشاهی نمونهای از آن است. سران این فرقه با تفسیر بهرأی از قرآن و برداشت شخصی از آیات قرآن، خود را جانشین اهلبیت (ع) در زمان غیبت دانستهاند.

با آمدن دین اسلام، تمامی مردم باید به دین اسلام بگروند و بعد از آن نیز دین جدیدی نخواهد آمد؛ چرا که پیامبر خاتم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) به عنوان آخرین مرسل، آورنده دین اسلام بود و اگر قرار بود دین جدیدی پس از آن به مردم ابلاغ شود، میبایست خاتمیت نیز به پیامبر بعدی میرسید که چنین چیزی به اتفاق همه فرق محال و غیرممکن است.

بهعنوان مسیحی معتقد، فکر میکنم که همه ما مسیحیان وهمه انسانها باید درباره اسلام بیشتر و بهتر بدانیم؛ وی در تلاش است با آموزش این ارزشهای انسانی و اخلاقی، امکان فهم بهتر اسلام را برای جامعه غربی فراهم کند.

سامانیان حامی فرهنگ اسلامی بودند. در قرن دهم میلادی، اندیشه های دینی و شرعی و... که عربی بود، به قالب فارسی ریخته شد و محافظت از فارسی شدن ادبیات و زبان دین تا قرن بیست و یک و توسط علمای دین اسلام ادامه داشت.

سلفیه تکفیری بر این باورند که دموکراسی درست نیست و هر کشور و حاکمی که قوانین دموکراسی را انجام دهد، مورد تکفیر سلفیه جهادی قرار میگیرد، زیرا تشریع مختص خداوند است اما در دموکراسی حق قانونگذاری به مردم واگذار شده است.